پژوهشگر مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه
کارشناسی ارشد مطالعات توسعه
اولین بار در دولت بیسمارک بود که اتاق حِرَف تأسیس شد. بهعبارتدیگر در این دوره انجمنهای محلی و بخشی در سطح ملی به یکدیگر پیوند خوردند. درواقع دولت بیسمارک برای ایجاد پایگاه اجتماعی میان «صنعتگران» و حمایت آنها از دولت محافظهکار دست به ایجاد اتاق حرف زد. بعدها چند تشکل کارفرمایی در ۱۹۵۰ «شورای اقتصاد آلمان» را تشکیل دادند که البته تصمیمات آن الزامآور نبود. در حال حاضر تشکلهای کارفرمایی آلمان شامل چهار تشکل اصلی «کنفدراسیون تشکلهای کارفرمایی»، «تشکل مرکزی صنعت گران آلمان»، «فدراسیون صنعت آلمان» و «اتاقهای بازرگانی و صنایع آلمان» است. کنفدراسیون تشکلهای کارفرمایی آلمان فراگیرترین تشکل اقتصادی آلمان است اما این تشکل تنها بر منافع بازار کار تمرکز کرده است و منافع بازار تولید را به دیگر تشکلها سپرده است. اتاق بازرگانی و صنایع آلمان نیز ازنظر دامنه عضوگیری در رتبه دوم قرارگرفته است.
نظام تشکلهای کارفرمایی آلمان را میتوان به طرق مختلف طبقهبندی کرد. تمام بنگاهها موظف هستند در اتاقهای بازرگانی مخصوص به خود عضو شوند، علاوه بر این «صنعت گران» نیز بهطور اجباری عضو تشکل مرکزی صنعت گران آلمان هستند. عضویت در بقیه تشکلها بهصورت داوطلبانه است. علاوه بر چهار تشکل ذکرشده، چهار تشکل فرعی نیز عضو فدراسیون هستند. نکته مهم آن است که تمام این تشکلها عضو مستقیم ندارند و اعضای آن تشکلهای دیگر هستند.
تشکلهای عضویت اجباری آلمان طبق قوانین عمومی اداره میشوند و سایر تشکلها مبتنی بر اساسنامه خود هستند. نقش تشکلهای اجباری در مواردی همچون آموزش فنی و حرفهای، اعطای گواهینامه، ارزیابی استانداردها، ثبت شرکت و امور حاکمیتی دیگر پررنگ است، اما سایر تشکلها بیشتر به نمایندگی منافع اعضا میپردازند.
صنعت گران بخش مهمی از اقتصاد آلمان را تشکیل میدهند و به لحاظ سنتی پیوندی عمیق با نظام فنی و حرفهای دارند. بر اساس قوانین آلمان، تمام کسانی که میخواهند بنگاه تأسیس کنند باید دارای مدرک استادکاری باشند و این مدرک نیازمند چندین سال شاگردی قبل از اقدام، طی کردن فرایندی سهساله پیش استادکار و آزمون استادکاری است (که البته در حال حاضر تعدیلشده است). بر همین اساس صنعت گران و تشکل مرکزی صنعتگران آلمان نقشی اساسی در تربیت کارآفرینان دارد. علاوه بر این اتاقهای بازرگانی و صنایع نیز در بخش آموزش فنی و حرفهای و حتی آموزش عمومی نقشی فعال دارند. در سال ۲۰۰۱، ۳۴ درصد از دورههای کارآموزی در بنگاههای پیشهوری برگزارشده است، در مقابل ۵۱ درصد که در بنگاههای صنعتی و تجاری دنبال شده است.
نقش تشکلهای کارفرمایی آلمان در نظام حکمرانی
با توجه به نظام صنف گرای آلمان، نمایندگان تشکلهای اصلی از طریق عضویت در نظامات مختلف میتوانند تأثیرات گستردهای در فرایند سیاستگذاری و اجرا داشته باشند، آنچنانکه بر اساس قانون هر دو اتاق پیشهوری و صنعت و تجارت همزمان نماینده بنگاههای اقتصادی و دبیرخانه سیاستگذاریهای عمومی هستند. قانون آنچنان دست تشکلهای کارفرمایی آلمان را باز گذاشته است که اگر تشکل کارفرمایی حداقل ۵۰ درصد فعالان آن صنعت را تحت پوشش خود قرار دهد و یکی از طرفین درخواست تعمیم توافق بهکل مشمولان را دهد، در صورت «تناسب با منافع عموم» آن توافق برای کل فعالان آن صنعت لازمالاجرا میشود.
بهطورکلی با توجه به نظام صنفگرای آلمان بیشتر تشکلها در سطوح میانی سیاستگذاری مشارکت دارند. صدها شورا و کمیته مشورتی در این سطح به هماهنگی سیاستها میپردازند. حاکمیت تشکلها در اموری مانند آموزش و توسعه کسبوکار بسیار تأثیرگذار است. اتاقها حتی امور مربوط به آموزش پایه و آموزش تکمیلی را سروسامان میدهند. در سطح توافقهای جمعی نیز عموماً توافقات در سطوح منطقهای است و هر منطقه در صنایع متفاوت توافقهای خاص خود را دارند. البته گواهی اوقات اتاقها و تشکلهای اقتصادی توان ورود به سیاستهای سطح کلان را هم دارند. برای مثال در سال ۲۰۰۴ تشکلهای اقتصادی در مورد کارآموزی به توافقی در سطح کلان دست پیدا کردند.
نحوه نمایندگی بنگاهها در آلمان بهشدت پیچیده است. در سطح فدرال اتاقها توسط «انجمن فدرال اتاقهای پیشهوری» و اتحادیههای صنفی توسط «انجمن فدرال صنوف» نمایندگی میشوند. بهعنوانمثال انجمن فدرال صنوف بهعنوان تشکلی که در رأس صنوف قرار دارد در دو تشکل مرکزی صنعت گران و کنفدراسیون تشکلهای کارفرمایی عضویت دارد. برای همین پیچیدگی اکثر بنگاههای پیشهوری در هر دو تشکل عضو هستند.
تقسیم وظایف تشکلهای کارفرمایی آلمان
همانند تمام تشکلهای کارفرمایی در کشورهای دیگر، وظیفه اصلی تشکلهای کارفرمایی آلمان نیز نمایندگی منافع کارفرمایان در بازار کار و بازار تولید است. بااینحال، هرکدام از تشکلها تقسیم وظایف کردهاند. وظایف اصلی کنفدراسیون نمایندگی منافع کارفرمایان در برابر دولت است. کنفدراسیون و زیرمجموعههای آن علاوه بر لابیگری، در بسیاری از نهادهای قانونی تشکل گرا نیز عضو هستند.
علاوه بر نمایندگی منافع کارفرمایان، کنفدراسیون در زمینه آموزش و روابط صنعتی نیز به بنگاهها آموزش میدهد. همچنین کارفرمایان میتوانند از وکلای مجرب تشکل در دادگاهها استفاده کنند. حتی در شرایط اعتصاب، تشکل با استفاده از صندوقی که تأسیس کرده است، به حمایت مالی از کارفرماها میپردازد. با توجه به اینکه کنفدراسیون ساختار نمایندگی خاصی را برای حرفههای پیشهوری تدارک ندیده است، منافع مشترک این بخش توسط تشکل مرکزی صنعتگران آلمان نمایندگی میشود. این تشکل همچنین ارائه مشاوره در مورد فناوری و مسائل اقتصادی و حقوقی را در دستور کار خود دارد.
انجمن فدرال صنوف نیز تنها به مسائل مربوط به روابط صنعتی توجه دارد و مذاکرات جمعی را بسته به شرایط به زیرمجموعههای سطح ملی و یا استانی میسپارد. باقی مسائل توسط انجمن فدرال اتاقهای پیشهوری پیگیری میشود. وظیفه اصلی این تشکل اجرای قانون است. وظایف این حوزه شامل مدیریت پیشهها است که از طریق ارائه پروانه کار و آموزش فنی و حرفهای انجام میشود. بااینحال اتاقهای پیشهوری در این بازار با مؤسسات آموزشی خصوصی، مدارس دولتی و دانشگاههای فنی در حال رقابت هستند.
فدراسیون صنعت آلمان بهعنوان اصلیترین تشکل بازرگانی عرصه صنعت منافع بنگاههای عضو را در برابر دولت، زنجیره تأمین و مشتریان صنعت نمایندگی میکند. این تشکل در تمامی سیاستهای اقتصادی مداخله میکند. اتاقهای بازرگانی و صنایع آلمان در مسائلی بهغیراز منافع بازار کار نماینده فعالان اقتصادی در برابر دولت و کمیسیون اروپا است. گستردگی دامنه عضوگیری این تشکل باعث نفوذ سیاسی بالای آن شده است. این دامنه عضوگیری و عضویت اجباری باعث شده است که بنگاههای کوچک جایگاهی ویژه در این تشکل پیدا کنند.
درنهایت اتاقهای بازرگانی و صنایع آلمان مسئولیت اصلی توسعه تجارت خارجی را نیز بر عهده دارند. این تشکل بیش از ۱۲۰ اتاق توسعه تجارت خارجی در سرتاسر جهان تأسیس کرده است. علاوه بر این، اتاق بازرگانی و صنایع سیستم آموزش فنی و حرفهای را راهاندازی کرده است، به شرکتهای دارای استانداردهای زیستمحیطی گواهی میدهد و برای دادگاههای کار داور انتخاب میکند.
لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=19176
بدون دیدگاه