دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با همکاری مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاد دانشگاهی در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، نخستین جلسه از «سلسله نشستهای فقر چندبعدی در ایران» را برگزار کرد. در این جلسه که بهصورت حضوری در پژوهشکده مطالعات توسعه جهاد دانشگاهی و بهصورت مجازی در نرمافزار اسکای روم برگزار شد؛ دکتر سید هادی موسوی نیک مدیر دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی، دکتر زهرا کاویانی مدیر گروه پایش فقر درآمدی و چندبعدی دفتر مطالعات رفاه، دکتر یعقوب اندایش عضو هیئتعلمی گروه اقتصاد دانشگاه شهید چمران و دکتر علی مزیکی عضو هیئتعلمی گروه اقتصاد دانشگاه علامه به سخنرانی پرداختند.
دکتر موسوی نیک، ضمن خیرمقدم به حاضران نشست و ارائه گزارشی از فعالیتهای دفتر مطالعات رفاه اجتماعی در حوزه فقر چندبعدی و اعلام برنامههای پیش روی این دفتر، با تکیهبر دادههای پایگاه اطلاعات رفاه، آمارهایی در خصوص نرخ درآمد سرانه، نرخ رشد، میزان تورم، میزان مشارکت اقتصادی، به وضعیت کشور در شاخصهایی از فقر چندبعدی پرداخت. بهزعم وی، ایران در شاخصهایی همچون مرگومیر مادران از عوارض بارداری و زایمان، مرگومیر نوزادان، نرخ باسوادی، افراد بالای ۱۵ سال دارای حساب بانکی، شعب بانکهای تجاری به ازای هر صد هزار بزرگسال، دسترسی به آب، برق و هزینه انرژی وضعیت مطلوب و حتی بالاتر از متوسط جهانی است. در مقابل در شاخصهایی ازجمله دسترسی به مسکن مقرونبهصرفه مستأجران، نرخ بد مسکنی، بیمه پایه درمان، سوءتغذیه، میانگین نمرات آزمون نهایی، نرخ عدم دسترسی تحصیلی والدین، بازماندگی از تحصیل، نسبت وام مسکن به هزینه مسکن، سهم مانده تسهیلات، کیفیت انرژی در دسترس وضعیت چندان مطلوب نیست. وی در ادامه به پراکندگی فقر چندبعدی در کشور اشاره کرد که از مجموع ۴۷ شاخص در بخشهای مسکن، آموزش، بهداشت، خدمات مالی و انرژی و آب، استان سیستان و بلوچستان در ۳۷ شاخص محرومتر از میانگین کشوری است و پس از آن استانهای بوشهر و کرمان با محرومیت در ۲۶ شاخص و استانهای خوزستان و لرستان با محرومیت در ۲۴ شاخص قرار دارند.
دکتر کاویانی موضوع سخنرانی خود را با عنوان «دستهبندی معیشتی خانوارها و شناخت فقرای درآمدی» مطرح کرد. وی به الزامات سیاستگذاری در حوزه رفاهی توجه کرد و به تعریف خط فقر و ایجاد معیاری برای شناسایی فقرا، دستهبندی خانوارها بر اساس معیار درآمدی، شناخت ویژگیها و نیازمندیهای هر گروه و سیاستگذاری متناسب با ویژگیهای هر گروه پرداخت. وی با تکیهبر دادههای پایگاه اطلاعات رفاه، خط فقر در دهه ۹۰ شمسی در ایران ترسیم نمود و با ارائه چگونگی رشد هزینههای خانوار در این مدت به سیاستهای لازمالاجرا برای خانوادههای فقیر، متوسط و برخوردار پرداخت. به گفته وی، اتخاذ سیاستهایی برای خانوارهای فقیر، نظیر کاهش فقر مطلق و پرداخت مستمری، تأمین کالای اساسی، حمایت از اقشار خاص مثل کودکان دارای سوءتغذیه و کودکان در معرض ترک تحصیل و بازمانده از تحصیل و ایجاد اشتغال عمومی برای کولبران ضرورت دارد. برای خانوارهای متوسط انجام اقداماتی همچون اعطای کارت اعتباری و دسترسی به اعتبارات مالی، تقویت بیمههای بیکاری، سرمایه صندوق تسهیلات ایام بیکاری، پوشش بیمههای فراگیر، طرح اشتغال عمومی فارغالتحصیلان، بررسی مجدد وسع توسط دستگاه مستقل و حذف از چرخه حمایت لازم به نظر میرسد و در خانوارهای برخوردار، اقدام به حذف یارانه نقدی و اخذ مالیات بر مجموع درآمد با نرخهای تصاعدی ضروری است.
دکتر اندایش در سخنان خود به «مبانی فقر چندبعدی» پرداخت. وی با اشاره به ناکافی بودن معیار فقر درآمدی در اندازهگیری میزان فقر در کشورها و با توجه به نسبی بودن تعاریف از فقر و مکانمحور بودن این پدیده، بر ضرورت توجه به فقر چندبعدی تأکید کرد و شاخصهایی همچون آموزش، بهداشت، مسکن، دسترسی به منابع مالی و انرژی را جزو شاخصهای مهمی دانست که توجه بدان در مطالعات جدید حوزه فقر اجتنابناپذیر است و میبایست آنها را بهعنوان عوامل مهم در نظر گرفت. وی در ادامه به پیشینه مطالعاتی در زمینه فقر چندبعدی در جهان پرداخت و تعریف فقر چندبعدی و روشهای اندازهگیری آن را از منظر صاحبنظران این حوزه بررسی کرد. وی در ادامه به چگونگی انتخاب مؤلفههای فقر چندبعدی اشاره کرد و مهمترین تکنیکهای اندازهگیری فقر چندبعدی را کلاستر و الگوریتم، مجموعههای فازی و رویکرد شمارش عنوان کرد.
دکتر مزیکی سخنرانی خود را با عنوان «فقر چندبعدی در ایران» مطرح نمود. وی با رد تلقی سنتی از مفهوم فقر، به آمارتیاسن بهعنوان واضع و معرف فقر چندبعدی اشاره کرد. در تلقی آمارتیاسن مزیت افراد برحسب قابلیتهای اساسی تعریف میشود و در این رویکرد فقر با قابلیتها پیوند مییابد. در این روش صرفاً درآمد افراد معیاری برای تشخیص فقر نیست و به شاخصهای دیگری توجه میشود. وی با اشاره به این مسئله که شاخصهای اندازهگیری فقر در ایران متعدد است و بر همین اساس نرخهای متفاوت و عجیبی از فقر در کشور ارائه میشود، پژوهش خود را از منظر روشی برگرفته از آلکایر و فوستر دانست. بر اساس این روش، جزئیات شاخصها بر اساس آخرین استاندارد برنامه توسعه انسانی سازمان ملل مشخصشده است که شامل آموزش (تعداد سالهای تحصیل، حضور فرزند در مدرسه)، سلامت (مرگومیر کودکان، تغذیه)، استانداردهای زندگی (برق، آب آشامیدنی سالم، سیستم تخلیه فاضلاب، کفپوش، سوخت برای پخت غذا، مالکیت دارایی) میشود. در این روش، معیارهای شناسایی در مورد یک خانوار موردبررسی قرار میگیرند و درنهایت بر اساس نمرات اختصاص دادهشده به محرومیت برای هر خانوار شرکتکننده، محرومیت آن خانوار بررسی میشود. سپس کسر یا مقطعی برابر با درصد برای تمایز بین فقیر و غیر فقیر به کار برده میشود. وی در خصوص چگونگی انجام تحقیق خود، با اشاره به اینکه در این پژوهش به دادههای مخصوص و شاخصهای دقیقی از فقر چندبعدی در ایران دسترسی نداشته است، تأکید کرد که برخی از ابعاد را با دادههای علمی تخمینی سنجیده است. از طرفی دیگر با توجه به محدودیتهای موجود در دسترسی به دادهها، در صورت نقص یکی از شاخصها، از شاخصهای جایگزینی استفاده کرده است. علاوه بر این، بهمنظور جلوگیری از برخی محدودیتها در این تحقیق از پرسشنامه استفادهشده است که میتواند جایگزین برخی از شاخصها باشد.
پس از پایان چهار سخنرانی، شرکتکنندگان در جلسه، به سؤالات خود را مطرح نمودند و سخنرانان هر یک متناسب با سؤالات مطرحشده پاسخهای خود را ارائه دادند. در خاتمه دکتر موسوی نیک به جمعبندی جلسه پرداخت و با ارائه خلاصهای از سخنرانیهای ارائهشده در این جلسه، به این نکته توجه نمود که قرار است، در سلسله نشستهای آتی، به شاخصهای مختلف فقر چندبعدی پرداخته شود و در این زمینه، صاحبنظران دیدگاههای خود را ارائه خواهند نمود؛ بنابراین علاقهمندان به این بحث، پاسخهای تکمیلی را در نشستهای بعدی دنبال نمایند.
سلسله نشستهای فقر چندبعدی قرار است در اسفندماه ۱۴۰۰ و فروردین و اردیبهشتماه ۱۴۰۱ ادامه داشته باشد و در جلسات بعدی به ترتیب به «فقر بهداشت و سلامت در ایران»، «فقر مسکن در ایران»، «فقر آموزشی در ایران»، «فقر استفاده از خدمات مالی در ایران» و «فقر انرژی و آب در ایران» پرداخته خواهد شد.
بدون دیدگاه