عوامل تضعیف ظرفیت اجرایی حکومت چیست؟

نقد و بررسی کتاب «توانمندسازی حکومت» نوشته مت اندروز،لنت پریجت و مایکل وولکاک


 

کتاب «توانمندسازی حکومت؛ شواهد، تحلیل و عمل» توسط مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاد دانشگاهی از سه استاد دانشگاه هاروارد مت اندروز، لنت پریچت و مایکل وولکاک و با ترجمه جعفرخیرخواهان و مسعود درودی منتشر شده است. نشست رونمایی از این کتاب با حضور احمد میدری معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بایزید مردوخی از پیشکسوتان امور برنامه‌ریزی، علی‌رضا علوی‌تبار از اساتید و صاحب نظران حوزه خط مشی‌گذاری عمومی و اقتصاد سیاسی و جعفر خیرخواهان اقتصاددان و از مترجمان کتاب برگزار شد. سخنرانان در این نشست ضمن تحلیل و نقد محتوای این کتاب به بحث پیرامون اهمیت توانمندسازی حکومت در ایران و چگونگی آن پرداخته ­اند.

دکتر احمد میدری، اقتصاددان و معاون رفاه وزارت کار، در بررسی کتاب «توانمندسازی حکومت»:

– توسعه ظرفیت‌های اجرایی است که از ابتدایی که بحث توسعه مطرح شده است این موضوع اهمیت داشته است. در بین اقتصاددانان نیز برخی مانند آلبرت هیرشمن بر این باورند که ظرفیت اجرایی هر کشور تعیین‌کننده میزان سرمایه‌گذاری است؛ بدین معنا که نمی‌توانید هر قدر سرمایه داشته باشید آن را جذب کنید بلکه این ظرفیت اجرایی دولت است که مشخص می‌سازد چه میزان سرمایه‌گذاری ممکن است. هیرشمن اقتصاددانی بود که از ابتدا می‌گفت اجرا پدیده‌ای بسیار پیچیده است و حکومت‌هایی که توان اجرایی ندارند نمی‌توانند با حل مشکل کمبود سرمایه مشکل توسعه‌ای خود را حل کنند. چند عامل موجب تضعیف ظرفیت اجرایی حکومت‌ها شده است: انتظارات مردم، گروه‌های فشار و راهبرد نادرست کارشناسان برای سیاست گذاری.

– گروه‌های فشار چه آن‌ها که در قدرت رسمی مستقر شده‌اند و دولت را تصرف کرده‌اند و چه آنها که به صورت محفل‌های قدرت به دولت فشار می‌آورند هر روز وظائف و بار تازه‌ای به دولت تحمیل می‌کنند. کارشناسان نیز در کنار مردم و گروه‌های فشار برای گسترش وظائف دولت هر روز نهاد یا قاعده و مقررات تازه‌ای را پیشنهاد می‌کنند که به جای حل مسئله‌های واقعی دولت را به اموری واهی سوق می‌دهد.

– نظام سیاست‌گذاری با تقلید از سیاست کشورهای دیگر اصلاح نمی‌شود. در ایجاد سازماندهی جدید باید به نکات زیر دقت کرد تا مجددا شکست‌های بیشتری ایجاد نشود. از چند راهکار باید خودداری کرد:

  • اقتباس «سیاستِ جدیدِ بهتر»: کارشناسان علت هر شکستی را نقاط ضعف الگوی تقلیدی قبلی معرفی می‌کنند و راهکار را انتخاب الگو یا سیاستی جدید می‌دانند در حالی که سیاست جدید به همان سرنوشت سیاست قبلی می‌انجامد.
  • ظرفیت‌سازی کارکنان: یک واکنش جذاب و رایج این فرض است که علت شکست فقدان «ظرفیت» عاملان اجرایی است و می‌توان با انواع آموزش‌ها و دوره‌ها یا تزریق نیروی انسانی جدید مشکل را حل کرد.
  • تمرکز بیشتر بر همان سیاست: تصور می‌شود شکست به علت عدم تمرکز و تاکید کافی بر آن سیاست بوده است و باید مسئولین ارشد به آن توجه بیشتری معطوف دارند.
  • تزریق منابع بیشتر: جذب منابع مالی برای اصلاح نظام اداری یا ایجاد سازمان‌های جدید بتواند مشکل را حل کند.
  • این کتاب از دو بخش تشکیل شده است، بخش اول آن نقدِ سیاست‌گذاری مقلّدانه و بخش دوم آن معرفی سیاست‌گذاری مسئله‌محور است. رویکرد جایگزین را نویسندگان «رویکرد مسئله‌محورِ انطباق‌پذیرِ تکرارشونده (Problem Driven Iterative Adaptation Approach)» نامیده‌اند. مسئله‌محوری همان طور که گفته شد در مقابل رویکردهای راه‌حل‌محور است و اصطلاح انطباق‌پذیرِ تکرارشونده اصطلاحی است که از شیمی و مدل‌سازی در رشته‌های مهندسی اقتباس شده است. در این روش راه‌حل و مدل بهینه با آزمون و خطا کشف می‌شود و مدل‌ساز با آزمون‌های مختلف به راه‌حل صحیح دست می‌یابد. این کتاب سیاست‌گذاری را همچون این شیوه مدل‌سازی نیازمند آزمون‌های مکرر می‌داند نه راه‌های از پیش تعیین و تقلید شده از سایر کشورها.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *