ایمنسازی حاکمیت از خلال سهیم کردن شهروندان در منابع قدرت
چنانکه میدانیم نظریهپردازانی مانند منتسکیو، مارکس، ویتفوگل و وبر از پیشگامان جامعهشناسی هستند و نظریات آنها قابلتأمل است. درونمایه این نظریات آن است که در کشورهایی نظیر ایران بنا به علل مختلف (فقدان ساختار طبقاتی، موقعیت جغرافیایی و اقلیمی، ساختار فرهنگی و…) شاهد پیدایش گونهای دسپوتیسم هستیم که مانعی مقابل شکلگیری مالکیت خصوصی و مشروطکردن قدرت توسط طبقات است. چنانچه شما قائل به امکان مشروطکردن قدرت در ایران هستید، نارسایی و ایراد نظریهپردازان مذکور را چه میدانید؟ چه ادلهای در نفی نظریههای مذکور و تثبیت امکان مشروطکردن قدرت در ایران میتوان مطرح کرد؟ به نظر من هر نظریه جامعهشناسانهای که ... مطالعه بیشتر