کارشناس ارشد سیستمهای کلان
کارشناس پژوهشی مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه
فوندا وانده[۱] یک سازمان غیرانتفاعیست. این سازمان در سال ۲۰۱۷ تاسیس شد. هدف آن بهبود آموزش پایه و اطمینان از توانایی خواندن تمام کودکان آفریقای جنوبی تا سن ۱۰سالگی بود. آنها برنامههای درسی، ویدیوها و مطالب چاپشدهای را جهت تربیت معلمان در راستای مبانی آموزش پایه تهیه کردند.
فوندا وانده یک استراتژی «یادگیری بهوسیله انجام» را برای حل مشکلات پیچیده خود بهکار گرفت. این استراتژی مشابه انطباق دائم مسئلهمحور بود. PDIA یک فرایند نوآورانه با تاثیر بالاست که به سازمانها در توانمندسازی خود جهت حل مشکلات پیچیدهشان کمک میکند. این فرایند یک چارچوب قدمبهقدم است که که در شکستن مسائل به بخشهای کوچکتر کمک میکند.
از دیگر موارد مزیت آن میتوان به کمک به یافتن ریشههای زیرمسائل، و شناسایی نقاط ورود اشاره کرد. پس از این مراحل جستوجو برای راهحلهای ممکن، اقدام عملی کردن، در مورد موارد فراگرفتهشده تامل کردن، انطباق و دوباره عمل کردن انجام میشوند. فرایند پویا و چرخههای بازخورد فشرده آن تیمها را قادر میسازد تا راهحلها را در محیط محلی خود پیدا کرده و بهکار بندند. سومین گزارش از مجموعه PDIA در عمل به اقدامات فوندا وانده در آفریقای جنوبی میپردازد.
تشخیصدادن مشکل
نیک اسپاول موسس فوندا وانده و اقتصاددان تجربی، از سال ۲۰۱۱ به تحقیق درباره کیفیت آموزش در آفریقای جنوبی مشغولیت داشته است. در سال ۲۰۱۵، او مشاهده کرد که ۵۸درصد کودکان در آفریقای جنوبی توانایی خواندن برای درک مطلب را در هیچ زبانی تا پایان دوره چهارم نداشتهاند. آنها محدودیتهای الزامآور کلیدی را جهت بهبود خروجیهای یادگیری شناسایی کردند. و این محدودیتها را به دپارتمان آموزش پایه منتقل کردند.
ساخت مسئله
ساخت مسئله اولین مرحله از انجام PDIA است. این کار کمک میکند تا مسئله را چهارچوببندی کنیم. و سپس توجهها به سمت نیاز به تغییر در زمینههای اجتماعی، سیاسی و اجرایی جلب شود. پس از ساختن مسئله، بهسراغ تجزیهوتحلیل مسئله میرویم. مسائل پیچیده نیاز به شکسته شدن به مجموعههای قابل مدیریتی از نقاط کانونی کوچکتر دارند. بهطوری که بتوان در یک مشارکت برای ساختن راهحلهای محلی از آنها بهره برد. PDIA از نمودار ایشیکاوا یا استخوانماهی برای ترسیم این مورد استفاده میکند.
تجزیه مسئله
ایجاد تیم فوندا وانده
نیک، فوندا وانده را در سال ۲۰۱۷ با دو تن از همکاران مورد اعتماد خود تاسیس کرد. او مشاهده کرده بود که اغلب پژوهشگران حوزه سواد زبان مادریشان زبان محلی مردم آن مناطق نبود. از طرفی تجربهای نسبت به سیستم مدارس دولتی در مناطق محروم نیز نداشتند. او متوجه شد که به ساختن تیمی کارآمد و همهجانبه نیاز داشت. تیمی که به دانش زمینهای محلی آشنا باشد و فرهنگ منطقه را بشناسد.
او گروهی متنوع از متخصصان باانگیزه را در قالب یک گروه کنار یکدیگر جمع کرد. به مرور زمان نیک و تیمش بومیان زبانهای محلی را به تیم اصلی خود اضافه کردند. راهکار او برای تیمسازی تعمدا بر فراگیر بودن، مشارکت دادن نظرهای متفاوتتر در بحث و اطمینان از وجود تخصصهای مرتبط با زمینه کاری متمرکز بود.
استفاده از نقطهنظرهای جدید در تشخیص مسئله
فوندا وانده یک هدف بلندپروازانه برای خود در نظر گرفت. بهطوری که تمام کودکان آفریقای جنوبی باید تا سال ۲۰۳۰، هنگام اتمام پایه سوم توانایی خواندن برای درک مطلب داشته باشند. آنها میدانستند که موفقیت در بهبود آموزش پایه مستلزم تربیت معلمان بود. همچنین به تجهیز آنها با ابزار و لوازم لازم برای تدریس خواندن برای درک مطلب به دانشآموزانشان نیاز خواهد بود. با این حال، پیش از تلاش برای طراحی هرگونه مداخله، آنها از متخصصان نظرخواهی کردند. تیم رهبریکننده از متخصصان آموزش، دانشگاهها، معلمان، محققان و مقامات دولتی مشورت خواست. تا از دیدگاهشان نسبت به ریشهی چراییِ خروجی ضعیف آموزش پایه برای ایجاد طوفان ذهنی و ظرفیتسازی و مهارتافزایی آموزش به دانشآموزان استفاده کنند. از طریق این مباحثات، آنها قادر بودند تا دیدگاههای کلیدی را نسبت به مسئله روی کاغذ بیاورند.
شناسایی نقاط ورود برای مداخله
در طول این مرحله از پژوهش، فوندا وانده پی برد مبلغی که دولت در بخش آموزش در یک سال هزینه کرده بسیار زیاد است. بهطوری که این میزان بیش از ۹۹برابر مقدار تمام خیریههای محلی و بینالمللی بوده است. این مورد باعث شد تا آنها بفهمند که دور زدن دولت احمقانه خواهد بود.
بهجای این کار، بهترین استفاده از زمان و منابع حاصل از کمکهای مالی در جای دیگری ممکن بود. این امر میتواند با تأثیرگذاری بر این مورد باشد که دولت چگونه بودجه آموزشی خود را بهبود بخشد. این دیدگاه به فوندا وانده کمک کرد تا بر ایجاد مشارکت با دولت تمرکز کرده و بهتنهایی سراغ انجام همه کارها نروند تا از انجام آنها باز بمانند.
مشارکت ذینفعان که پیش از طراحی مداخله صورت گرفت بسیار مفید بود. این کار به فوندا وانده کمک کرد تا فرصتهایی برای اقدام و عوامل کلیدی کمککننده در پیشبرد ماموریتشان را شناسایی کنند. دو نقطه ورود بهصورت زیر انتخاب شد:
- آموزش محدود همراه با تمرکز بر مهارتهای پایهای و استفاده از مهارتهای پایهای در عمل
- منابع آموزشی بهزبان محلی در دسترس نیستند
این دو زیرمجموعه از دلایل مسئله زمینههایی هستند که فوندا وانده حس کرد آنها اختیار، مقبولیت و توانایی اقدام و دنبال کردن تغییرات را دارند. در PDIA، این چیزیست که ما آن را Aسهگانه یا تحلیل فضای تغییر مینامیم، که سومین مرحله از PDIA است.
یادگیری از فاز تکرارپذیر برنامه تربیت معلمان پایه
برای اشاره به این نقاط ورود شناسایی شده، فوندا وانده تصمیم گرفت تا در برنامه زیر را بهصورت آزمایشی اجرا کند:
- دوره عملی تربیت معلم در زمینه مهارتهای پایه
- منابع آموزشی با کیفیت بالا و هزینه پایین به زبان محلی
این مداخلهکنندگان در مدارس مورد ارزیابی قرار گرفتند تا اثربخشی آنها تعیین شود. آنها تصمیم گرفتند تا این مرحله آزمایشی را در استانهایی که سطح سواد پایینی داشتند آغاز کنند. این کار بهشکل موثری توجه سای استانها را جلب کرده و به تضمین پذیرش آنها کمک میکند.
تیم تصور کرد بهتر است که آموزش در خدمت بیشتر به شکل ویدئویی انجام شود. تا اجزای عملی را به نمایش بگذارد، و از طرفی مربیان حضوری هر دو هفته یکبار معلمان را در کلاسهایشان بازدید کنند. فوندا وانده شروع به ضبط ویدیوهای حرفهای داخل کلاس و ساخت انیمیشن کرد. تا اجزاء اصلی خواندن و نوشتن در عمل را آموزش دهد. ویدیوهای ضبط شده از تدریس در کلاس بر ارزش این برنامه تربیتی افزودند. چرا که به معلمان یاد میدادند که چهطور از روشهای متفاوت تدریس در کلاسها استفاده کنند.
ایجاد و حفظ اختیار برای اطمیان از مشروعیت نزد دولت
اجرای آزمایشی طرح در کیپ شرقی امیدوارکننده آغاز شد. اما چند ماه بعد اجرای آن از ریل خارج شد چرا که استاندار ناگهان تغییر کرد. فوندا وانده در میانهی این تغییرات سازمانی گیر افتاد. زیرا مدیر درآمدی اولویتهای جدیدی داشت و قصد داشت تا برنامه را لغو کند. فوندا وانده تلاش کرد تا مدیر جدید را ملاقات کرده و او را درباره اهمیت و پتانسیل برنامه توجیه و اقناع کند. بعد از مجموعه تلاشهای ناموفق، در نهایت موفق شدند که با مدیر جدید جلسهای تشکیل دهند.
فوندا وانده دوباره برنامه خود را با درس گرفتن از تجربه همکاری قبلی خود با دولت ادامه داد. سایر مقامات مشغول در دپارتمان آموزش پایه نیز این تلاشها برای همکاری را تقویت کردند. و تاثیر آن بر روی زمین عمل مشاهده شد. خوشبختانه این ادامهی انجام برنامه کار کرد. بهطوری که مدیر جدید تحت تاثیر حرفهای بودن فوندا وانده قرار گرفت و اطمینان سایر مقامات نیز جلب شد. بهاینترتیب اجرای آزمایشی دوباره روی ریل افتاد.
نتیجهگیری
اکنون، فوندا وانده سرسختانه به دنبال کردن چشمانداز خود جهت تحول آموزش پایه در آفریقای جنوبی ادامه داد. فوندا وانده در حال تولید محتوا به سایر زبانهای آفریقایی و ایجاد مشارکت با استانهای دیگر است.
راهکار تکرارپذیر و متمرکز بر یادگیری فوندا وانده به آنها اجازه داد تا حمایتی سریع از مسئلهای که در بلند مدت وجود داشته کسب کند. تنها در طول یک سال، آنها توانستند فضایی برای عمل در سیستم آموزشی دولت ایجاد و از آن نگهداری کنند. و راهحلهای مبتکرانهای را طراحی و پیادهسازی کرده، و تواناییهای موجود در بخش آموزش آفریقای جنوبی را تقویت کنند. مشارکتکنندگان آموزش در کشورهای دیگر دنیا میتوانند به یادگیری درسهای بسیار بیشتری از این تجربه مبادرت ورزند.
[۱] Funda Wande
لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=24013
بدون دیدگاه