اصلاح بخش دولتی روندی ثابت برای رفع چالشهای نوظهور ناشی از افزایش پیچیدگی اقتصادی و گسترش انتظارات شهروندان است. اما دشواری اصلاح سازمانهای بخش دولتی (ساختارها، سیاستها، فرایندها و سرمشقهای آنها)، هم در کشورهای فقیر و هم در کشورهای غنی، شهرهی خاص و عام است.
چالشهای مهم، عموماً ناشی از بزرگی مقیاس و پیچیدگی وظایف اصلاحی محوله هستند. این امر میزانی از تعهد، هماهنگی و همکاری را میطلبد که ممکن است برای افراد درگیر، حتی در مساعدترین شرایط نیز بیسابقه باشد. اینگونه چالشها میتوانند در کشورهای کمدرآمد بهطور ویژهای دشوار باشند.
فشارهای متضاد از جانب حوزههای داخلی و سازمانهای بینالمللی میتوانند سازوکاری ایجاد کنند که «اصلاحات» تصویبشده، بدون تغییر اساسی در ساختارهای بنیادین و توانمندی عملکرد، ظاهر فریبندهی تغییر را به خود بگیرند و منجر به بروز بدبینی در مورد امکان و مطلوبیت اصلاحات شوند.
پرسشی که باید مطرح شود این است که چگونه میتوان «محدودیتهای الزامآور» اصلاح بخش دولتی را با سهولت بیشتری شناسایی و رفع کرد، بهگونهای که آرمانها به پیشرفتهای واقعی بدل شوند؟ بهعنوان متولیان توسعه، نگریستن به رویکردهای بدیل (که هم شامل سرمشقهای خوب بینالمللی و هم رویکردهای مبتنی بر انطباق با بافتار محلی باشند) برای به حداکثر رساندن اثرات توسعه و کمک به جامعهی بینالملل و کشورهای درحالتوسعه، برای مقابله با سختترین چالشهای حکمرانیای که امروزه با آنها روبهرو هستیم، مفید است.
از بررسی هشت کشور نمونه در شرق آسیا و اقیانوس آرام، ما به ترکیبی از سه عامل کلیدی دستیافتیم که بهطور خاص برای نتیجهی اصلاح بخش دولتی مهم هستند.
نخست، طراحی با کیفیت بالا، با سرعت اجرای مناسب و انسجام، مهم است. فراتر از شایستگیهای فنی، طراحی اصلاحات (بهطوریکه برای انطباق یافتن با تغییرات بعدی، به لحاظ سرعت و تعیین توالی، بهخوبی طراحیشده باشد) تأثیر مهمی در اصلاحات انجامشده در آینده خواهد داشت. یک طرح اصلاح متوالی منجر به پیشرفت منظمتری، بدون تحمیل بار بیشازحد بر مسئولین اجرای اصلاحات میشود.
دوم، طراحی باکیفیت بالا لازم است، اما کافی نیست. حتی اصلاحاتی که از دقیقترین ساختار برخوردار هستند نیز بدون حمایت سیاسی پایدار راه بهجایی نمیبرند. رهبران سیاسی متعهد، قابلاعتماد و تأثیرگذار که فعالانه میکوشند که در میان ذینفعان اصلی ارتباطی مؤثر و درکی مشترک نسبت به مسائل و راهحلها ایجاد نمایند، نقش مهمی درنتیجهی اصلاحات بر عهده دارند.
سوم، اصلاحات در بخش دولتی، چنانچه توانمندی مناسبی در زمینهی اجرا برای تعدیل و انطباق یابی وجود نداشته باشد، پیشرفتی نخواهد داشت. پیچیدگی و عدم اطمینان شدید «تجربهی» اصلاحات به این معنی است که نمیتوان تمام چالشها و احتمالات را از قبل شناسایی کرد.
بنابراین هنگام بروز تغییرات بسیار مهم است که رهبر اصلاحات «انطباق پذیر بودن طراحی» را از طریق جرحوتعدیل بهترین سرمشقهای بینالمللی و سازگار نمودنشان با شرایط محلی تضمین نماید همچنین ابتکار او در پاسخ به چالشهای پیشآمده و تنظیمات زمانی مناسب، از اهمیت بالایی برخوردار است.
بهطور خلاصه، اصلاح بخش دولتی کار دشوار (و ذاتاً پرمجادلهای) است. اما تصمیمگیرندگان در زمینهی اصلاح بخش دولتی، دقیقاً به دلیل همین دشواری زیاد، میبایست با شناسایی و یادگیری از کشورها، بخشها و فضاهای فروملیای که تغییرات اساسی (و نه صرفاً تزئینی) در آنها حاصل شده یا نشده است، الهام و نیروی تازه بگیرند.
نویسندگان اصلی: جیم برامبی؛ سوکبونتون سو؛ مایکل وولکاک
مترجم و تهیهکنندهی متن: آرش گیاهچی
منبع:
بدون دیدگاه