مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاد دانشگاهی به طور منظم به تحلیل نظرات کاربران فضای مجازی در خصوص موضوع تعارض منافع، میپردازد تا از این میان مسائل روز را شناسایی کرده و در ترویج مفهوم درست تعارض منافع گامی برداشته باشد. هفته گذشته ۱۲۳ مطلب در فضای توییتر و تلگرام با کلیدواژه تعارض منافع توسط کاربران بکار رفته است. از این میان کاربران توییتر که ۶۷ درصد از کل مطالب به آنها اختصاص دارد در بکارگیری مفهوم تعارض منافع اغلب تضاد منافع را مترادف با تضاد در روابط بین الملل به کار بردهاند.
اما در تلگرام ۴۰ مطلب با این کلید واژه منتشر شده که قریب به اتفاق آنها به موضوع تعارض منافع در آموزش و پرورش و حواشی آن اختصاص دارد. در این نوشتار تلاش میکنیم تا به مهمترین این مطالب مرتبط در فضای مجازی پرداخته و تحلیلی در خصوص هر مورد ارائه نماییم.
-
منافع متفاوت لزوماً تضاد منافع نیست
دیکشنری لانگمن دو معنی متفاوت برای اصطلاح Conflict of Interest آورده است:
- موقعیتی که در آن تصمیمات شخصی افراد بر انجام منصفانه وظایفشان اثرگذار باشد بطوریکه انجام وظایف سازمانی آنها را تحتالشعاع قرار دهد.
- موقعیتی که در آن افراد مختلف منافع متفاوتی داشته باشند.
همانطور که از معانی بالا مشخص است اصطلاح “تضاد منافع” یا “تعارض منافع” در زبان انگلیسی بر دو معنی کاملا متفاوت دلالت دارد، در زبان انگلیسی مرسوم است که معانی اصطلاحات در موقعیت یا شرایطی که اصطلاح فوق برای آن بکار رفته مشخص میشوند. اما آنچه در ادبیات اداری ایران بیشتر شناخته شده و براساس آن نیز دولت لایحه ” نحوه مدیریت تعارض منافع در انجام وظایف قانونی و ارائه خدمات عمومی” را به مجلس شورای اسلامی تقدیم کرده است با معنی اول این اصطلاح سازگاری دارد. همانطور که در مقدمه خبرنامه شماره ۱۴ نیز به آن اشاره شد در فضای مجازی و فضای عمومی به کرات این دو معنی با یک اصطلاح واحد به جای هم استفاده میشوند که همین امر به خودی خود دامن زدن به ابهامات بوده و از اهمیت اصلی موضوع میکاهد.
کاربران فضای توییتر در هفته گذشته اصطلاح “تعارض منافع” را برای انواع نزاعهای سیاسی بین کشوری بکار بردند. از نزاع میان ارمنستان و آذربایجان بر سر قرهباغ گرفته تا تعارض منافع میان ایرانیان داخل و خارج از کشور. همانطور که مشخص است تضاد در روابط بین الملل ذیل معنی دوم قرار میگیرد. به عنوان مثال کاربری مینویسد ” چرا ما باید با آذربایجان تضاد منافع داشته باشیم در حالی که میتونستیم جذبش کنیم”، یا کاربری دیگر می نویسد “ایران و آمریکا چه تضاد منافعی دارند که ایران با چین و روسیه نداشته باشه؟”
” ترکیه اردوغان فضایی پارادوکسیکال را در مواجه با غرب و روسیه در پیش گرفته است. اردوغان برای جلوگیری از گسترش قدرت کردها در سوریه با غرب بویژه آمریکا دچار تضاد منافع شده است تا جایی که بارها تهدید به خروج از پیمان آتلانتیک شمالی ناتو کرده است.” آنچه در اینجا کاربر بکار برده بیشتر از آنکه به مفهوم تضاد منافع اشاره داشته باشد به منافع متفاوت (تضاد در روابط بین الملل) این دو کشور اشاره دارد. بنابراین با آنچه در لایحه دولت به آن اشاره شده متفاوت است هر چند نمیتوان گفت که کاربرد این اصطلاح برای مسائل بین الملل اشتباه است اما باید دقت کرد که این دو مفهوم کاملا از هم متمایز بوده و باید در کاربرد آن ها دقت کرد.
-
سلامت مردم قربانی اشتغال همزمان پزشکان
طبق بررسی های انجام شده مفهوم تضاد منافع در ایران ابتداً در نظام سلامت و بخصوص حوزه پزشکان مطرح شد، این پژوهشها که از دهه ۱۳۸۰ به بعد در ایران صورت گرفت نشان از عمق ریشه تعارض منافع در حوزه سلامت دارد. یکی از اصلیترین موضوعات مورد بحث در این زمینه “اشتغال همزمان” پزشکان در بخشهای دولتی و خصوصی است. اما این بحث چقدر میتواند بر سلامت مردم اثرگذار باشد؟
با وجود شرایط رکود تورمی در اقتصاد بسیاری از مردم نمیتوانند از پس مخارج سنگین بیمارستانها یا کلینیکهای خصوصی برآمده، دست به گریبان بخش دولتی میشوند. صف های طولانی برای انواع عکسبرداریها در بیمارستان های دولتی مشتی از خروار است.
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا تعارض منافع را عاملی میداند که سبب شده انگیزه چندانی جهت ارتقای بخش دولتی و یا تعمیر تجهیزات وجود نداشته باشد و مینویسد: ” اکثر ایام دستگاه اندوسونوی بیمارستان رازی یا خراب است یا به دلایل واهی فعال نیست! اما همین دستگاه اندوسونوگرافی در کلینیک خصوصی یکی از پزشکان بیمارستان …. فعال است” و از قول مردم این سوال را مطرح میکند که ” چرا باید دستگاه اکو مری ۱۵ ماه خراب باشد و علی رغم تمام پیگیریها بیمارستان از تعمیر آن خودداری کند؟! اما از آن طرف شاهد باشیم که از در کلینیک قلب این دستگاه فعال باشد؟!” آیا این چیزی جز ترجیح نفع شخصی بر نفع عمومی است؟
-
آیا تدریس خصوصی معلمان تعارض منافع است؟
همانطور که در اخبار تعارض منافع این خبرنامه نیز بدان اشاره شد، احمدی لاشکی معاون حقوقی و امور مجلس در وزارت آموزش و پرورش تدریس خصوصی معلمان را مصداقی از تعارض منافع نمیداند و میگوید:” تدریس خصوصی معلمان اگر خارج از ساعت موظف کلاس حضوری باشد تعارض منافع نیست”.
هر چند پرواضح است که معلمان نمیتوانند با حقوق معلمی مخارج زندگی خود را به طور کامل تأمین کنند و عموما شغل دومی نیز دارند اما نمیتوان به طور قاطعانه هم گفت که اشتغال همزمان آنان مصداقی از تعارض منافع نیست. برای مثال فرض کنید معلمی شاگردان خود را تشویق کند که برای تشریح تستهای کنکور به کلاسهای خصوصی وی بیایند. یا در حالت دیگر معلمی که از وظیفه اصلی خود یعنی تدریس یکسان مطالب به دانشآموزان مدارس دولتی و خصوصی اهمال میکند. دانش آموزان را به سمت مدارس خصوصی سوق میدهد در آنجا به ازای کلاسهای خصوصی مبلغی اضافه دریافت میکند. این مصادیق همگی تعارض منافع هستند و البته مصادیق دیگری را هم میتوان به لیست نتایج حاصل از اشتعال همزمان معلمان در بخش دولتی و خصوصی اضافه کرد.
با توجه به مصادیقی که در بالا به آنها اشاره کرد اگر اشتغال همزمان پزشکان در بخش دولتی و مطبهای خصوصی را مصداقی از تعارض منافع بدانیم اشتغال همزمان معلمان نیز نمیتواند مستثنی باشد. بنابراین به نظر میرسد باید با این موضوع با دقت بیشتری برخورد کرد و راهکارهای دقیقتری برای آن اندیشید. استفاده از تجارب سایر کشورها یکی از راهکارهایی است که مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه برای روشنتر شدن بحث تعارض منافع در آموزش و پرورش از آن استفاده کرده است (برای مطالعه بیشتر اینجا کلیک کنید). در این نمونهها افشای تعارض منافع، نظارت نهادهای مستقل بر عملکرد معلمان در مدارس دولتی و مهمتر از همه تأمین مالی این معلمان (به عنوان ابزار تشویقی) از راهکارهای مدیریت این نوع تعارض منافع است.
بدون دیدگاه