تبارشناسی تعارض منافع در دانش پزشکی
موضوع تعارض منافع در متون پزشکی در دهه ۱۹۸۰ مورد توجه جدی قرار گرفت. مطالعات صورت گرفته طیف وسیعی از تعارضات را شرح دادهاند که پزشکان، محققان پزشکی و مؤسسات پزشکی را درگیر میکند. طبق تعریفی که آقای تامپسون ارائه داده است، «تعارض منافع شامل حالاتی میشود که در آن قضاوت حرفهای راجع به یک منفعت اولیه یا اصلی (مانند رفاه بیمار و اعتبار یک تحقیق) بی جهت و ناروا تحت تأثیر یک منفعت ثانویه یا فرعی (مانند بهره مالی) قرار میگیرد.» از نگاه این مقاله بهطورکلی تعارض منافع در حرفهی سلامت، غالباً وقتی رخ میدهد که منفعت شخصی مالی یا سایر بهرههای شخصی، با مسئولیت حرفهای شخص در تعارض قرار گیرد.
سه مؤلفه اصلی تعارض منافع
از منظر نویسندگان تعارض منافع در تعریف دارای سه عنصر اصلی میباشد:
- منفعت اولیه(اصلی): منافع اولیه میتواند در حیطهی پژوهش، ارتقا و صیانت از درستی پژوهش، در حیطهی درمان، رفاه بیمار و در حیطهی آموزش، کیفیت آموزش پزشکی باشد. در واقع پزشکان و محققین پزشکی تقدم این منافع را در حرفهی پزشکی پذیرفتهاند.
- منفعت ثانويه(فرعی): این منفعت میتواند مالی یا سایر منافع از جمله میل به پیشرفت حرفهای، شناساندن موفقیتهای فردی و توجه به دوستان و خانواده، دانشجویان و همکاران باشد. اما در هر حال تأکید بیشتر بر منافع و روابط مالی میباشد.
- تعارض: واژه تعارض الزاماً به این معنی نیست که منفعت اولیه حتماً در معرض خطر است بلکه یک سری شرایط و روابط ممکن است باعث شود که در اثر پیگیری و دنبال کردن منفعت ثانویه، منفعت اولیه به فراموشی سپرده شود.
گونههای دیگر تعارض
گونههای دیگر تعارض منافع که در این مقاله به آنها اشاره شده است عبارتند از:
- تعارض وظیفه: تعارض وظیفه، انتخابی مشکل بین دو ارزش است که هیچ یک بر دیگری تفوق ندارد و در شرایط موجود فقط امکان انجام یکی از آنها وجود دارد، دوراههها در اخلاق پزشکی به این صورت هستند. مثال بارز آن حفظ راز بیمار مبتلا به یک بیماری مسری است که حفظ راز او در تعارض با جلوگیری از ضرر نرساندن به فرد دیگر میباشد.
- تعارض تعهدات: تعارض تعهدات به موضوع تعارض منافع نزدیکتر است. این حالت تعارض بین مسئولیت های اولیه افراد در درون یک سازمان نسبت به تعهدات خارج از سازمان آن افراد مانند خدمات اجتماعی داوطلبانه یا شرکت در یک گروه سیاسی یا آموزش یا هدایت یک تحقیق در یک سازمان دیگر است.
تعارض منافع در درمان و آموزش پزشکی
در این مقاله تعارض منافع در پزشکی به در دو بخش آموزش پزشکی و درمان بررسی شده است که به این شرح است:
تعارض منافع در آموزش پزشکی: در دهههای آخر قرن بیستم، شرکتهای تجهیزات پزشکی بهطور فزایندهای در حمایتهای مالی از آموزش مداوم پزشکی درگیر شدند و دانشکدههای پزشکی و بیمارستان های آموزشی، وابسته به حمایت صنعت از برنامههای آموزشی خود شدند. برای نمونه در مطالعهای که از دانشجویان پزشکی سال سوم در هشت دانشکده پزشکی مهم در آمریکا به دست آمد مشخص شد که تقریباً همهی دانشجویان یک وعدهی غذایی یا یک هدیه دیگر که توسط صنعت تهیه شده بود، دریافت کرده بودند و بیش از یک سوم آنها در رخدادی که میزبان آن یک شرکت دارویی بود، حضور یافته بودند. در همین زمینه و در مطالعهی دیگری که بین رزیدنتهای کالج پزشکی ویرجینیا در سال۲۰۰۰ انجام شد، مشخص شد ۹۸ درصد آنها در طول سال گذشته یک وعده خوراک که تأمین کنندهی آن یک شرکت دارویی بوده است، خورده بودند.
تعارض منافع در درمان: در حیطهی درمان نیز دادن هدایا از طرف شرکتهای دارویی و یا تجهیزات پزشکی وجود دارد. دادن هدیه یک روش ترویج و گسترش مصرف محصولات این شرکتها است. از ۷/۱۵ بیلیون دلاری که شرکتهای دارویی در آمریکا برای ترویج داروهای خود در سال ۲۰۰۰ هزینه کردند، ۲/۱۳ بیلیون دلار آن فقط برای ترویج این داروها بین پزشکان هزینه شد. در این خصوص مقررات مدیسین ۱۹۹۴ در انگلیس پیشنهاد و یا قبول هر گونه هدیه، سود و یا بهرهی مالی را ممنوع کرده است، مگر اینکه چیز ارزان قیمتی باشد و مربوط به امور پزشکی و یا دارویی باشد.
راهکارهایی برای حلوفصل منافع متعارض
نویسندگان برای حل تعارض منافع شش راهحل پیشنهاد دادهاند که عبارتند از:
۱) تبدیل مشکل به مسئله: یکی از راههای برونرفت از تعارض اخلاقی تبدیل مشکل به مسئله است. اگر از دل مشکل مسئلهای استخراج کنیم، شیوهای ساده و آسان برای حل تعارض یافت میشود چراکه مسئله، ژرف، معین و مشخص، قابل رصد توسط متخصص، عینی و قابل حل است.
۲) انتخاب راه سوم: آموزههای سنتی، تعارضات اخلاقی را به وسیلهی اصل «دفع افسد به فاسد» حل می کنند. اما در مواردی تعارض بین دو امر همآورد(و نه فاسد و افسد) به میان میآید بهگونهای که ترجیحی وجود ندارد که یکی را رها کنیم و دیگری را انتخاب کنیم بلکه باید در جستجوی راه سومی بود.
۳) سلب صلاحیت: کسانی که در موقعیت تعارض منافع قرار میگیرند، باید از تصمیمگیری در آن موقعیت اجتناب کنند و فرد دیگری این کار را انجام دهد.
۴) ارزیابی شخص ثالث: حالتی را در نظر بگیرید که در آن سهامدار عمده یک شرکت سهامی بخواهد سهم مابقی سهامداران آن شرکت را که در اقلیت هستند، بخرد. چه قیمتی عادلانه است؟ چیزی که مرسوم است این است که شخص سومی را به کار بگیرند که شرایط را ارزیابی کند و یک قیمت منصفانه را پیشنهاد دهد و بعد سهامدارانی که در اقلیت هستند، به آن رأی دهند.
۵) کدهای اخلاقی: معمولاً کدهای اخلاقی تعارض منافع را ممنوع کردهاند، اما ممکن است به هر حال در مواردی اختلاف نظر وجود داشته باشد. کدهای اخلاقی با بیان میزان تعارضی که باید از آن اجتناب شود کمک میکنند که مشکلات تعارض منافع را به حداقل برسانیم.
۶) ممنوعیت: بعضی از اشکال تعارض منافع ممکن است تأثیر خیلی زیادی بر موضوع اعتماد داشته باشند و امکان سوء استفاده از آن خیلی زیاد باشد و یا اینکه منفعت قابل توجهی برای بیمار نداشته باشد؛ لذا بایستی ممنوع شوند.
۷) آشکارسازی: برای اینکه کسی بخواهد بداند در موقعیت تعارض منافع قرار دارد یا خیر باید این سؤال را از خود بپرسد: اگر بیمار و یا سایر افراد از منفعت من در این موضوع مطلع شوند آیا من راحت خواهم بود؟ اگر جواب به این سؤال خیر باشد، پس آشکارسازی لازم است.
منبع:
- پارسا، مجتبی، نمازی، حمیدرضا. ۱۳۹۱٫ «راهحل تعارض منافع و مصادیق آن در آموزش و درمان». مجله طب و تزکیه، شماره اول، ۱۳۹۱٫ ص.۵-۱۳٫
بدون دیدگاه