توانمندسازی جامعه و حاکمیت ایدهی تقویت همزمان ظرفیتهای جامعه و حاکمیت را برای توسعه مدنظر دارد. برای توسعهی پایدار نیازمند حضور همزمان جامعه و دولت قوی هستیم؛ ضعف و خلل در هر یک از این دو طرف، باعث شکنندگی مسیر توسعه میشود؛ توسعهی آمرانه و دولتمحور همان اندازه در معرض بیثباتی است که توسعهی اجتماعمحور در فقدان دولت قوی.
تقریباً از اوایل دهه ۸۰ میلادی بود که الگوهای مرسوم اقتصادی (تعدیل ساختاری) از لزوم کوچک کردن دولت و برونسپاری وظایف آن صحبت میکردند. برای این منظور دولتها تصمیم گرفتند که بخشی از وظایف و خدمات عمومی را که به مردم ارائه میدادند به بخش خصوصی بسپارند.
تا قبل از آن افراد یا در بخش خصوصی بودند یا در دولت. اما با آغاز فرآیند خصوصیسازی برخی از بروکراتهای دولتی از طریق روابط نزدیک خود آغاز به گرفتن پروژه از دولت کردند. این کارمندان-بروکراتهای دولتی از طریق رانت سعی در گرفتن این پروژهها از دولت داشتند. اینگونه نه دولت به هدف خود که بزرگ کردن سهم بخش خصوصی از اقتصاد بود، رسید و نه سطح ارائه خدمات برای مردم بالا رفت.
آیا بین خصوصیسازی و تعارض منافع ارتباط ذاتی وجود دارد؟
در این برنامه ما به گفتگو با عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی و حسن فروزانفرد، رئیس کمیسیون حمایت قضایی و مبارزه با فساد اتاق بازرگانی نشستیم تا درباره موضوع تعارض منافع و توسعهیافتگی صحبت کنیم.
تعارض منافعویدیو
خصوصیسازیرانتکشاکش منافع
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *