دکترای جامعه شناسی
کارشناس پژوهشی- حمایتگری مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه
ضعف شرکت ترامپ بیشتر آن را همچون یک معضل مینمایاند تا شرکتی در حال بسط و گسترش.
برج جدید ترامپ در وورلی، که یک منطقه شلوغ در بمبئی است، مانند هر سایت ساختمانی دیگری است ولی بیش از واقعیت، در حال فروش رویاست. ساختاری طلایی که همراه تصویری از دونالد ترامپ سر به آسمان میساید. ترامپ ـ آنطور که مقیمان بالقوه هتلهایش تضمین کردهاند ـ جایگاهی دارد که نه تنها طلا معیار او نیست بلکه این خود اوست که معیار طلاست، تاجری بیهمتا که در سراسر شهرهایی که دروازه ارتباطات جهانی هستند، فعالیت میکند و مردی است که رویای آمریکایی را میسازد.تا چند روز پیش، توسعهدهندهای[۱] به نام لودها[۲] پیامی را در وبسایت خود منتشر میکرد: «تبریک میگویم آقای رئیسجمهور منتخب». اما اکنون که طوفانی بر اثر تعارض منافع ترامپ میان عملکردهای مختلف گروه وی و شغل جدیدش وزیدن گرفته است، این پیغام از روی سایت پاک شده است.
افسانه خودساخته او تصویر یک سرمایهدار بسیار بانفوذ و جهانی است. در نوعی تصویر آینهای، خشمی ناشی از سوءظن به این موضوع که سازمان ترامپ میتواند به یک شبکه گسترده جهانی از رفیقبازی[۳] تبدیل شود. آمریکا با گزارش پروژههای چند میلیارد دلاری، تصاویر آقای ترامپ به عنوان یک فرد موفق در کسب و کارش و عکسهای ساختمانهای عجیب با برند ترامپ، به عنوان بناهای یادبودی برای تخریب اخلاق آمریکایی برخورد کرده است. پل کروگمن، اقتصاددان چپ اظهار داشته است که خانواده ترامپ میتواند ۱۰ میلیارد دلار از حساب برداشت کند درحالیکه پدرخواندهشان در دفترش نشسته است.
روشهای غیرمتعارف رییسجمهور منتخب بدان معناست که خیلی زود است که بخواهیم پیشبینی کنیم این وضعیت حتی آغاز گذشتن از این مرحله و اتمام آن است. اما درک این تهدید نیاز به رویکردی هوشمندانه در مورد شرکت او دارد. فارغ از برندی جهانی بودن، کسب و کار او کسب و کاری کوچک، میانسال و بیشتر خانوادگی است. اگر اعضای خانواده ترامپ قرار باشد که در چهار سال آینده ثروت بیشتری کسب کنند باید شرکتی در اندازه متوسط ایجاد کنند. این امر میتواند حتی بیش از پتانسیل، ناشی از ضعف شرکتشان باشد که به احتمال قوی آقای ترامپ را ترغیب میکند خط میان سیاست و کسب و کار را پاک کند.
اطلاعات مربوط به سازمان آقای ترامپ صرفا به پرونده او با ناظران انتخاباتی محدود میشود. اکونومیست دادههای مالی مربوط به ۱۷۰ واحد اقتصادی عجیب و غریب را که در سال ۲۰۱۵ ثبت شده، جمعآوری کرده است. برای برخی از داراییها پروندهها فقط اطلاعاتی در مورد ارزشها و درآمدها ارائه میدهند، بنابراین ما برآوردهای خودمان و اشخاص ثالث را به آن اضافه کردیم.
با اندازه شرکت شروع کنیم. ارزش شرکت ترامپ ۴ میلیارد دلار با درآمد سالانه ۴۹۰ میلیون دلار است. بر اساس لیست، شرکت ترامپ ۸۳۳امین شرکت بزرگ آمریکا بر اساس بازار و ۱۹۲۵امین شرکت بر اساس فروش است. سایر اشغال کنندگان و مدعیان مشاغل عالی سیاسی ـ مانند نلسون راکفلر، راس پروت، میت رامنی و مایکل بلومبرگ ـ شرکتهای قدرتمندتری داشته و اداره میکنند.
حدود چهار پنجم این ارزش در اموال تجاری و مسکونی، از جمله زمینهای گلف، قرار دارد که متعلق به سازمان ترامپ است. نیمی از کل ارزش این گروه شامل پنج ساختمان میشود: برج ترامپ و دو ساختمان دیگر منهتن و سهام غیرفعال در دو دفتر در نیویورک و سانفرانسیسکو که توسط وورنادو (اتحادیه شرکتهای مربوط به املاک که کاملا جدا و مستقل است) کنترل میشود.
عملکرد این گروه در زمینه برندسازی بسیار ضعیف است و تنها ۱۱- ۱۳ درصد از ارزش داراییها و فروش را تولید میکند. بزرگترین منبع فردی پرداختهای آن پاناماست یعنی جایی که در آن یک هتل با برند ترامپ وجود دارد. پروژه بمبئی پرداختهای سالانهای در حدود ۵۵۰ هزار دلار به برند ترامپ دارد. هتلهای تورنتو و مانیل هم مبالغ نسبتا کمی میپردازند. این مسأله در داخل سازمان هم وجود دارد: ۶۶ % از ارزش سازمان ترامپ در نیویورک و ۹۳ % آن در آمریکا است. آقای ترامپ بیش از یک دهه پیش بهترین داراییهای خود را به دست آورده است.پستهای مدیرعاملی وی از ۲۳۵ مورد در سال ۲۰۰۷ به دست کم ۵۰۰ مورد در سال گذشته رسید به موازات اینکه واحدهای اقتصادیای مانند China Trademark LLC و Trump Marks Egypt LLC شکل گرفتند. اما تعداد اندکی از این دم و دستگاه درآمد ایجاد میکنند؛ در هر صورت اینها شواهدی از عدم سازماندهی و آرزوهای ناکام مانده است و بحث تعارض منافع ترامپ را پیش میکشد.
نرخ دوم در خیابان پنجم
سازمان ترامپ اکنون میتواند از دو طریق از ریاست جمهوری سود ببرد. اول، سود داراییهای موجود میتواند افزایش یابد. اکونومیست اطلاعات مربوط به قیمت اتاق هتلها را از یک آژانس مسافرتی آنلاین به دست آورده است. اگر ارزش برند ترامپ در طول انتخابات بالا رفته بود، میشد انتظار افزایش قیمت را داشت. در طول سال ۲۰۱۶ میانگین نرخ اتاق برای هر شب برای یک هتل با برند ترامپ در آمریکا در مقایسه با بقیه هتلهای ۴ یا ۵ ستاره، یک درصد کاهش یافته است. درست است که در ماه نوامبر ۱۲ درصد افزایش قیمت در مقایسه با سال قبل وجود داشته است (به چارت نگاه کنید). اما حتی اگر این میزان حفظ شود باز هم بعید است که به همین صورت به افزایشش ادامه دهد تا به کف مدنظر گروه برسد. اکثر معاملات پرداخت فرانشیزی هتل درازمدت هستند و نسبت به شرایط اقتصادی بیتفاوتند. به همین ترتیب، مستأجران املاک و دفترهای تجاری که آقای ترامپ مالکشان است هم اجارهنامههای طولانی مدت دارند. بنابراین حتی اگر اعتبار این برند بالا برود، ممکن است سالها ـ بیش از چهار سال ـ طول بکشد تا بتواند به جریان نقدی بیشتری تبدیل شود.
آنچه که به سرعت افزایش یافته است، تعداد اتاقهای فروخته شده در هتلهای این گروه است که به طور متوسط در سال ۲۰۱۶، به ۴۰ درصد رسیده است. این مسأله عمدتا به افتتاح هتلی در واشنگتن دی سی، مرتبط است که آقای ترامپ مالک آن است و به نوبه خود یک واقعیت ساده را نشان میدهد: برای بهرهبرداری از سمت ریاست آقای ترامپ، سازمان ترامپ باید به رویکرد دوم روی آورد و داراییها و پروژههای جدیدی با مالکیت اکثریت ایجاد کند.
مذاکره در مورد هتل جدید، زمین گلف و معاملات آسمانخراش ممکن است سخت باشد. بازار املاک و مستغلات تجاری در نیویورک شیب کندی دارد: با افزایش متوسط ۷ درصدی در سال در نیم دهه گذشته، اجارهها در سال ۲۰۱۶ افزایش چندانی نداشته است. تعداد آمریکاییهایی که گلف بازی میکنند، از سال ۲۰۰۵ به یک پنجم کاهش یافته است. صنعت هتلداری جهانی پس از رونق شدید ۲۰ ساله ساختمان، اشباع شده است. سابقه شرکت ترامپ در پایان دادن پروژهها و انتخاب شرکا پاک نیست ـ برای مثال رشد و پیشرفت زیادی که در باکو پایتخت آذربایجان وجود داشت، متوقف شده است.
یکی از مشکلات جدید تأمین مالی بانکها است. بانکهای بزرگ نقشی حیاتی در صنعت ایفا مینمایند: لودها که توسعه دهندهای در هند است، میگوید که JPMorganChase یکی از سرمایهگذاران پروژههای ترامپ است؛ آقای ترامپ طبق پرونده سال ۲۰۱۵ خویش، بیش از ۱۲۰ میلیون دلار به دویچه بانک بدهکار است. اگر پروژههای جدید ترامپ تحت تأثیر تعارض منافع و رفیق بازی باشد، بانکهای جهانی که در معرض دعوی قضایی و شنیدن دفاعیاتشان و رسیدگی به آن در کنگره هستند، احتمالا خود را درگیر این پروژهها نمیکنند. وام بانکهای دولتی در جهان جدید ممکن است با ممنوعیت قانون اساسی برای پرداخت دولتهای خارجی به رئیسجمهور مواجه شود.
عملکرد ضعیف میتواند باعث شود شرکت ترامپ تلاش نماید به سمت محصولاتی که کمتر وابسته به سرمایه و وام هستند و مستقیما به مصرفکننده فروخته میشوند، حرکت کنند. دختر ترامپ، ایوانکا، یک برند مد و جواهرات را اداره میکند. اگر دختر ترامپ مدیریت شرکت را همانطور که خود او پیشنهاد داده است، به دست گیرد، آنها ممکن است احساس آزادی بیشتری برای تجربیات تازه داشته باشند.
به نظر میرسد رئیسجمهور ترامپ ناگزیر خطوط میان تجارت و سیاست را از طرق بالقوه آزاردهنده محو خواهد کرد ـ باید انتظار معاملات بیقاعده و کثیف و دیدارهای مبهم و مسألهدار را داشت ـ اما بالا رفتن ارزش شرکت وی چندان مشخص نیست. با داراییهای قدیمی در صنایع شکل گرفته و بالغ، سابقه نامعلوم، ایجاد اختلال در مدیریت و مشاجره بر سر تعارض منافع ترامپ، ارزش شرکت وی میتواند دچار رکود یا سقوط شود. و این آن چیزی است که میتواند به جای هیجان میلیاردها دلار پول، رهبر جدید آمریکا را منحرف نماید.
منبع:
نام نویسنده اصلی متن: اکونومیست
https://www.economist.com/business/2016/11/26/donald-trumps-conflicts-of-interest
پانوشت:
لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=7910
بدون دیدگاه