رهبران عمومی در ایران برای مبارزه با کرونا چه کرده­ اند و چه باید بکنند؟

رهبری عمومی در شرایط بحران


با توجه به همه‌گیری جهانی کووید-19 یا کرونا ویروس و بحران پیچیده‌ای که این بیماری ویروسی برای کشورها پدید آورده، یکی از سه نویسنده کتاب «توانمندسازی حکومت» تصمیم گرفته تا طی سلسله یادداشت‌هایی به طرح برخی نکات راهگشا برای شرایط بحران با الهام از مفاهیم و رویکرد «توانمندسازی حکومت» و روش «انطباق تکرارشونده مسئله‌محور» (PDIA) بپردازند. از آنجا که ایران نیز حدود سه ماه است درگیر این بحران شده و سیاست‌های حمایتی از طرف سیاست‌مداران برای اقشار آسیب‌دیده ارائه شده است در این نوشتار تلاش می‌کنیم براساس آموزه‌های این سلسله نوشتارها تحلیلی بر سیاست‌های حمایتی دولت ایران داشته و در نهایت نیز پیشنهاداتی براساس همین رویکرد ارائه دهیم.

تاریخ انتشار : ۱۰ اردیبهشت ۹۹


معمول‌ترین راه برای یافتن پاسخ مناسب در مواجهه با بحران ها یا سوالاتی که پیش روی سیاست‌گذار قرار می‌گیرد رجوع به رفتار دولت‌ها و پاسخ‌های سیاست‌گذارانی است که با بحران یا سوال مشابهی مواجه بوده‌اند. این شیوه بی‌تردید می‌تواند دید مناسبی از مجموعه انتخاب‌های پیش‌روی سیاست‌گذار را فراهم کند. با این وجود مناسب‌ترین پاسخ لزوما در این مجموعه نیست. یک بحران مشابه با قرار گرفتن در یک منطقه جغرافیایی یا یک برهه تاریخی خاص به مشکلی محلی تبدیل می‌شود که پاسخی برخاسته از ظرفیت‌های محلی موجود را می‌طلبد.

شیوع ویروس کووید-۱۹ یا کرونا در جهان، کشورهای مختلف را بر آن داشته است تا سیاست های متنوعی را برای مقابله با گسترش ویروس و تخفیف آثار نامطلوب رفاهی و اقتصادی آن اتخاذ کنند. به دلیل ماهیت یکسان شوک، بسیاری از کشورها سیاست‌های مشابهی برای مواجهه با بحران اتخاذ کرده‌اند. پس از اتخاذ سیاست‌های کنترلی برای جلوگیری از شیوع بیماری و توسعه نظام سلامت به عنوان نخستین و اصلی‌ترین پاسخ، انواع سیاست‌های انبساطی مالی و پولی، نظیر پرداخت‌های حمایتی به خانوارها و کسب و کارهای آسیب‌دیده و تزریق اعتبار و نقدینگی برای تحریک تقاضا و حفظ تولید، مورد توجه قرار گرفته است.

هرچند شیوع کرونا بحرانی مشترک در میان کشورهای درگیر به شمار می‌رود، اما مواجهه با تحریم، تنگنای مالی دولت، تورم بالا و بازارهای مختلف مستعد التهاب (نظیر ارز، طلا و مسکن) درد مشترکی در میان این کشورها نیست. در حقیقت می‌توان گفت در حالی که کشورهای دیگر با بحران کرونا به عنوان تنها بحران دست و پنجه نرم می‌کنند، ما در میانه نبردی سخت با حریفانی دشوار، با کرونا به عنوان حریفی جدید که به جمع سایرین میپیوندد رو به رو شده‌ایم. تنگنای مالی دولت دست ما را بسته است. در حالی که صندوق بین‌المللی پول کمک مالی به کشورهای در حال مبارزه با کرونا را در دستور کار خود قرار داده است، تحریم اجازه ورود هیچ کمکی به میدان نبرد را نمی‌دهد. تورم و بازارهای ملتهب نیز منتظرند تا با یک حرکت اشتباه مشت سنگینی روانه ما کنند. به این ترتیب، ناگزیریم در پاسخ به هر یک از حریفان، رفتار سایر حریفان را نیز در نظر داشته باشیم. اگر بدون توجه به شرایطی که در آن قرار داریم با کرونا مواجه شویم زخم‌هایی ماندگارتر و دردناک‌تر در انتظار ماست.

با این وجود، به نظر می‌رسد نه تنها مردم، بلکه سیاستگذاران نیز تصویر روشنی از فضای کنونی، انتخاب های ممکن و نتیجه هر یک از آن ها ندارند. مارک مور در یادداشت رهبری عمومی در شرایط بحران ۱۷ توضیح می‌دهد که دولت‌ها با ارزش‌های عمومی متعددی مواجهند که تمرکز بر یکی ممکن است به از دست رفتن دیگری منجر شود. به عنوان مثال ارزش‌های عمومی مرتبط با حوزه سلامت (کنترل شیوع بیماری و کاهش مرگ و میر) ممکن است با ارزش‌های عمومی حوزه اقتصاد (تخفیف اثرات اقتصادی بحران) همسو نباشند. شرایط کنونی ما سبب شده حتی زمانی که تنها بر حوزه اقتصاد متمرکز شویم نیز با ارزش‌های عمومی گوناگون و ناهمسو مواجه باشیم. به رغم بسیاری از کشورهای کنونی درگیر با بحران کرونا که به مدد کاهش قیمت نفت با تورمی پایین مواجه هستند و به راحتی می‌توانند در انتخاب میان مبارزه با رکود و مبارزه با تورم گزینه نخست را برگزینند، ما با تورمی بالا و ناپایدار مواجهیم. به این ترتیب باید در اتخاذ سیاست‌های انبساطی و تورم زای مشوق رشد که پاسخ رایج این روزها به بحران کرونا در جهان است با احتیاط عمل کنیم. علاوه بر این منابع محدود دولتی اجازه نمی‌دهد همزمان بر دو ارزش حمایت از خانوارهای آسیب دیده و بازیابی رشد در کوتاه مدت متمرکز باشیم مگر این که در هردو ارزش به حداقل‌ها بسنده کنیم.

مور میگوید چالش‌های ارزش عمومی پیچیده هستند و یافتن پاسخ بهینه چندان ممکن نیست. ناگزیریم برخی از این ارزش‌ها را در اولویت قرار دهیم و به‌طور مرتب تأثیرات منفی و مثبت سیاست‌ها را بر روی ارزش‌های مختلف و ابعاد ارزش‌هایی که در اولویت قرار گرفته اند ارزیابی کنیم. مجموعه انتخاب‌های ممکن و اثرات احتمالی هر یک از انتخاب ها نه تنها برای سیاست‌گذار بلکه برای مردم نیز باید روشن باشد. آن ها باید آگاه باشند که در نتیجه هر سیاست چگونه منتفع می‌شوند و چگونه آسیب می‌بینند. در حال حاضر، افراد جامعه سیاست‌های حمایتی اتخاد شده در کشورهای مختلف را به عنوان پایه و برهانی برای مطالبات خود در نظر می‌گیرند بدون این که از چرایی و چگونگی تفاوت شرایط در کشور ما و سایر کشورها آگاه باشند. سیاست‌گذار نیز در پاسخی سریع و آسان به این مطالبات، وعده‌هایی را مطرح می‌کند که یا عملی نخواهد شد و یا در صورت عملی شدن هزینه‌های سنگین‌تری بر جامعه تحمیل خواهد کرد و در هر دو حالت به تضعیف بیش از پیش اعتماد عمومی دامن خواهد زد. سیاست‌گذار بدون توجه به محدودیت‌های موجود وعده همزمان افرایش حقوق کارمندان دولت، حمایت از کسب و کارهای کوچک و نیز صنایع آسیب دیده، حمایت از خانوارهای نیازمند و کنترل قیمت‌ها را مطرح می‌کند. وعده‌های همزمانی که نمی‌توانند عملی شوند و چیزی جز مسکن‌های کوتاه مدت نیستند. مردم نیز بارها طعم درد پس از اتمام اثر مسکن را چشیده‌اند و مدام از سیاست‌گذار دورتر می‌شوند.

در چنین شرایطی سیاست‌گذاران ایران ناگزیرند عادات رفتاری گذشته را تغییر دهند، ارزش‌های عمومی را متناسب با شرایط اقتصادی و اجتماعی موجود رتبه بندی کند و اولویت‌ها و چرایی انتخاب آن‌ها را شفاف و دقیق در اختیار مردم قرار دهند، از اثر هر یک از سیاست‌های ممکن برای مواجهه با بحران‌های کنونی آگاه باشند و سیاست‌هایی را از مجموعه انتخاب های موجود برگزیند که بهترین تناسب را با اولویت های منتخب داشته باشد. پذیرش این حقیقت که ما قادر به پاسخ همزمان به تمامی نیازها و دستیابی به تمام خواسته‌هایمان نیستیم برای سیاست‌گذار و مردم دردناک است. اما هرچه بیشتر از آن بگریزیم ضربه این حقیقت دردناک‌تر خواهد بود.

لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=6514

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *