دموکراسی سالم نظامی است که در آن فعالیتهای دولت و بخشهای خصوصی به اطلاع عموم رسانیده میشود و حمایتگری روشی برای تحقق این مهم است. بسته به روش انتخابی، حمایتگری میتواند دوستانه یا مقابلهای باشد اما نهایتاً سبب تغییر در سیاست و رفتارها میشود. تعریفهای متفاوتی از حمایتگری مطرح شده است اما تمامی این تعریفها در چندین عنصر مشترک هستند: اهداف کلیدی ذینفعان، مشارکت گروهی، استفاده از حمایتگری بعنوان یک فرایند سازماندهی شده، تغییر رفتار و نگرشها.
از دیدگاه شفافیت بینالملل، حمایتگری میتواند شفافیت، پاسخگویی، صداقت، یکپارچگی، شجاعت، عدالت و دموکراسی را بهبود بخشد. بنابراین حمایتگری فعالیتی چند عامله است که نباید با فعالیتهایی نظیر افزایش آگاهی عمومی، لابیگری، آموزش عمومی، فعالیتهای رسانهای همسان گرفته شود. در مفهوم شفافیت بینالملل حمایتگری برنامهای شامل ۵ گام تکرارشوندهی زیر است:
- تحلیل مشکلات، یافتن راهحل و تشخیص ذینفعان
- تعریف اهداف و مقاصد
- ارزیابی ریسک و مرور امکانپذیری و تابآوری برنامه
- پیوند فعالیتها با منابع
- نظارت و ارزیابی
شکل (۱) نمایی از مراحل چرخه ۵گانه و شکل (۲) تعریف کوتاهی از هر گام است. در ادامه مقاله نیز تعریفی از مفهوم پایهای هر گام و ابزارهای دستیابی به آنها ارائه شده است.
شکل شماره (۲): توضیح مختصری از ۵گام تکراری
- گام اول. تحلیل مشکلات و تشخیص ذینفعان:
روشهای متفاوتی برای دستیابی به تغییرات وجود دارد. گاهی این روشها آنقدر زیاد هستند که انتخاب مؤثرترین روش دشوار است. اولین قدم برای توسعه یک برنامه حمایتگری ضد فساد، شناسایی سیستماتیک مشکلات فساد در کشور، جامعه یا بخش است. هنگامیکه مشکل شناسایی شد در مرحله بعد باید آنرا به یک هدف حمایتگری تبدیل کرد. در این مرحله شناسایی ذینفعان کلیدی که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر دستیابی به اهداف اثرگذار هستند مهم است.
تحلیل مشکلات: برای شناسایی مشکل فساد در یک کشور، جامعه یا بخش در ابتدا باید مطالعات اولیهای از ادبیات مرتبط، تحقیقات دولتی و جامعه مدنی، مطالعات و شاخصها داشت. زمانیکه محدوده مشکلات شناسایی شد در مرحله بعد باید آنها را ساماندهی کرده و روشی را انتخاب کرد که به طور واقعگرایانه از طریق فعالیتهای حمایتگری میتواند با این مشکل مبارزه کند. برای این منظور چندین ابزار معرفی میشود:
- انتخاب موضوع برنده: این ابزار شامل رتبهبندی موضوعات و انتخاب مهمترین موضوع در برنامه حمایتگری است.
- درخت مشکلات: در این ابزار رابطه بین مشکل و موضوعات کلیدی شناسایی میشود.
- درخت اهداف یا راهحلها: درخت اهداف، مشکلات شناسایی شده در ابزار درخت مشکلات را به اهدافی برای حمایتگری تبدیل میکند.
ذینفعان: ذینفعان در درون یک سیستم از سیاستها، تصمیمات و اقدامات اثر میپذیرند. این ذینفعان شامل افراد، گروهها یا سازمانها در سطوح مختلف بینالملل، منطقهای، محلی و ملی میباشند.
- تحلیل ذینفعان: این تحلیل افراد و گروههایی که از برنامه حمایتگری اثر میپذیرند را شناسایی میکند. این ابزار نفع، موقعیت، وفاداری و اهمیت نسبی این ذینفعان را در اجرای برنامه حمایتگری ارزیابی میکند.
- ترسیم نقشه تصمیمگیران: تصمیمگیران نوع خاصی از ذینفعان هستند که باید در برنامه حمایتگری هدفگذاری شوند. در واقع این افراد توانایی تصمیمگیری و ایجاد تغییرات را دارند.
شناسایی نیروهای بالقوه: زمانیکه مشکل شناسایی اهداف تعیین و ذینفعان لیست شدند نیازمند ارزیابی نیروهای مثبت و منفی هستیم که بر دستیابی موفق به اهداف اثرگذارند.
- تحلیل دایره قدرت: این ابزار روشی بصری برای شناسایی و ارزیابی نیروهای ترغیبکننده یا مانعشونده اجرای موفق برنامه حمایتگری است. این ابزار به تحلیل نوع رفتار، ارزیابی منابع و قدرت این نیروها میپردازد.
- گام دوم. تنظیم مسیر یک برنامه حمایتگری:
یک برنامه حمایتگری ضد فساد متشکل از مجموعهای از سازهها است. سازههای یک برنامه حمایتگری شامل اهداف، مقاصد، نتایج مورد انتظار از حمایتگری و فعالیتها در جهت دستیابی به نتایج است. این سازهها مواد و مسیر دستیابی به برنامه حمایتگری را در جهت دستیابی به تغییرات احتمالی فراهم میکنند.
تعریف مسیر برنامه: شما برای تنظیم مسیر برنامه خود ، باید بدانید که چرا نیاز به ایجاد تغییرات دارید؟ چه چیزی را میخواهید بدست آورید؟ و کدام فعالیتها شما را در دستیابی به تغییرات یاری میکند؟
تنظیم مسیر به شما کمک خواهد کرد تا رابطه علی-معلولی میان هدف، مقاصد، نتایج محتمل، برنامه و فعالیتهای حمایتگری را شناسایی کنید.
جدول شماره (۲) ارتباط فعالیتها، نتایج، مقاصد و اهداف بلندمدت را نشان میدهد.
در جدول شماره (۳) مثالی را در این باره تشریح کردهایم. هدف ما در این مثال اصلاح سیستم تأمین مالی احزاب سیاسی است.
- گام سوم. ارزیابی ریسک:
هدف از تحلیل ریسک، شناسایی و ارزیابی فاکتورهایی است که موفقیت یک برنامه حمایتگری را به خطر میاندازد. همچنین تحلیل ریسک، معیارهای پیشگیرانهای را که برای کاهش ریسک استفاده میشود مشخص میکند. برای این منظور از یک جدول SWOT برای تحلیل استفاده میکنیم.SWOT یک ابزار تحلیلی استراتژیک برای ارزیابی نقاط قوت و ضعف (عوامل درونی) و فرصتها و تهدیدها (عوامل بیرونی) است که میتواند بر اجرای برنامه حمایتگری اثرگذار باشد. جدول شماره (۴)، راهنمایی برای ساخت یک جدول SWOT است.
اگر به شکل انعطافپذیری به قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای شناسایی شده نگاه کنیم، میتوانیم ضعفها یا تهدیدها را به قوت و فرصتها تبدیل کرده و حتی برعکس. بنابراین، بررسی مداوم برنامه حمایتگری برای اطمینان از فرجام موفقیتآمیز برنامه ضروری است.
تحلیل فضای سیاسی: آشنایی با ویژگیهای فضای سیاسی برای یک برنامه موفق حمایتگری لازم و ضروری است. فضای سیاسی میتواند بر انواع استراتژیها و فعالیتهایی که میتوانند در برنامه حمایتگری گنجانده شوند اثرگذار باشد.
فضای سیاسی در بعضی از مناطق بر روی انتقادات نسبت به سایر مناطق بازتر است. در بعضی از کشورها انتقاد از رهبران سیاسی پذیرفته شده است درحالیکه در بعضی دیگر انتقادات، توهین به ایدئولوژیها یا عرف رایج سیاسی است. بنابراین با در نظر گرفتن ویژگیهای کلیدی هر فضای سیاسی، کشورها را میتوان به سه گروه کلی بسته، محدود و باز تقسیمبندی کرد.
به طور خاص در بعضی از جوامع فضای سیاسی بر روی گروههای خاصی باز بوده اما بر روی سایر مثل زنان و بخش کوچکی از جامعه بسته است. در این شرایط استراتژی حمایتگری باید نسبت به گروه حذف شده حساس باشد و تا جایی که فضای فرهنگی اجازه میدهد آنها را به مشارکت تشویق کند.
مرور برنامه حمایتگری: مهم نیست تحلیل اولیه شما از ریسک چقدر خوب باشد، محیطی که برنامه حمایتگری ضد فساد در آن اجرا میشود میتواند در طول زمان به شدت تغییر کند. رئیس جمهور جدید رأی آورده، وزیر جدید منصوب میکند و با چالشهای جدیدی در اجرای برنامه روبرو میشویم. بنابراین اغلب نیاز به مرور برنامه حمایتگری داریم تا مطمئن شویم که برنامه ما همچنان امکانپذیر و پایدار است.
- گام چهارم. پیوند فعالیتها با منابع:
زمانیکه برنامه حمایتگری توسعه یافت و ریسکها ارزیابی شد، فعالیتها باید در یک برنامه جامع ساختاربندی شوند. در این مرحله، بهمنظور اجرایی شدن برنامه موردنظر، شناسایی منابع- انسانی و فیزیکی- امری حیاتی است. برای این منظور، باید استراتژی ارتباطات توسعه یابد تا تضمینکنندهی آن باشد که اهداف کلیدی برنامه به سمع و نظر مخاطبین خواهد رسید.
برنامهریزی فعالیتها: برنامهریزی فعالیتها ما را قادر میسازد تا نگاهی بر فعالیتهای اصلی و جانبی، مسئولیتها، منابع و زمانبندی لازم برای اجرای یک برنامه حمایتگری ضد فساد داشته باشیم. این برنامهریزی نقشه راه شفافی را برای دستیابی به نتایج محتمل حمایتگری در اختیار ما قرار میدهد.
برای این منظور در گام اول میتوانیم از ماتریس برنامهریزی فعالیتی استفاده کنیم. این ماتریس روابط میان علیتها را برجسته میکند. این ماتریس را میتوانیم برای مثال قبلی به شکل زیر تنظیم کنیم:
در همین راستا، گام اول مروری بر فعالیتهای اصلی برای رسیدن به نتایج مورد انتظار حمایتگری است. در گام دوم، اهداف اصلی باید به اهداف جزئی و فرعی شکسته شوند. گام سوم، مشخص نمودن ترتیب فعالیتها و وابستگیها است. بدین معنا که وظایف و اهداف جزئی تعریف شده باید با هم مرتبط باشند. در گام بعد، برنامهریز باید کارشناسان و وظایف را تعریف کند تا اصلا ببیند آیا برنامه حمایتگری اجرایی هست یا خیر. سپس به منابع و هزینههای اجرای موفقیتآمیز برنامه حمایتگری باید تخمین زده شود. در نهایت آنکه باید مدت زمان هر فعالیت اصلی و جانبی، وظایف محول شده و تاریخ اتمام کار تخمین زده شود.
بهمنظور اجرای موفقیتآمیز یک برنامه حمایتگری، دارا بودن یک استراتژی ارتباطات مشخص، لازم و ضروری است. برقراری ارتباطات نیازمند مهارتهای خاصی است و در بعضی مواقع، نیازمند آن است تا در این وادی از متخصصین نیز کمک گرفته شود.
- گام پنجم. نظارت و ارزیابی:
نظارت و ارزیابی دو جزء اصلی یک برنامه حمایتگری ضد فساد هستند. “نظارت” بهمعنای جمعآوری و مرور مستمر اطلاعات است. “ارزیابی” فرآیند سنجش اثرگذاری یک برنامه حمایتگری در دستیابی به اهداف تعیینشده برای آن است که میزان قابل استناد بودن تغییرات مشاهده شده برای فعالیتها را میسنجد.
نظارت به شما اجازه بهبود عملکرد، پاسخگویی و ارتباط را میدهد. ارزیابی این امکان را میدهد تا مسیر برنامه حمایتگری را کنترل کرده و در صورت نیاز آنرا تغییر دهید. همچنین ارزیابی تعیین میکند آیا به اهداف کلیدی رسیدهایم یا نه؟
بهکارگیری نظارت و ارزیابی بهصورت همزمان باعث میشود تا برنامهریز متوجه آن شود که آیا به اهداف اصلی نائل شده است یا خیر؟ برنامه حمایتگری تعریف شده در چه مرحلهای است و آیا نیازمند به ایجاد تغییرات در آن هست؟
نظارت و ارزیابی به یک سیستم قدرتمند و متنوع نیاز دارد تا بتواند مجموعه اطلاعاتی را که باید در یک برنامه حمایتگری بهطور موازی پیش برود، بررسی کند. در این راستا میتوان از دو ابزار استفاده نمود. ابزار اول، استفاده از مجموعهی فعالیتهای صورت گرفته است که تیم حمایتگری را قادر میسازد اطلاعات مورد نیاز خود را جمعآوری کند. ابزار دوم، استفاده از مجموعهی نقلقولها و خوداظهاری است؛ به این معنا که از تمامی اعضای تیم حمایتگری خواسته میشود تا با استفاده از منابع رسمی و غیررسمی، از روند اجرای برنامه حمایتگری خوداظهاری داشته باشند.
نتیجهگیری:
در این راهنما برنامه حمایتگری را در ۵ گام توضیح دادیم. این گامها به هم پیوسته بوده و هر گام بر گام دیگر بازخورد دارد در این صورت است که چرخه ارزیابی و کار حمایتگری بهبود مییابد. این راهنما بصیرتی به ما میدهد که موضوع چیست و چگونه باید با آن مبارزه کرد؟ چگونه این دانش را به اهداف حمایتگری تبدیل کنیم؟ چگونه ریسکهای مرتبط با اهداف را ارزیابی کنیم؟ چگونه اطمینان بیابیم که منابع لازم برای رسیدن به اهداف را داریم و چگونه مسئله حمایتگری را نظارت و ارزیابی کنیم.
منابع:
- Figari, A. Kelso, C,. (2013), “Developing an Anti-Corruption Advocacy Plan a Step-by-Step Guide”, Transparency International (www.transparency.org).
- http://uncaccoalition.org/resources/advocacy/developing-an-advocacy-plan-a-step-by-step-guide-transparency-international.pdf
بدون دیدگاه