معرفی کتاب

درآمد پایه: پیشنهادی رادیکال برای جامعه­‌ای آزاد و اقتصادی عقلانی


فن­پاریس و فن­دربورت در کتاب اخیرشان با ترکیبی از بحث­‌های اقتصادی و فلسفی، از درآمد پایه دفاع می­‌کنند. هر دو نویسنده، مقالات، گزارش‌­ها و کتاب­‌های متعددی در همین حوزه منتشر کرده‌­اند. مقدمه کتاب دفاعی همه­‌جانبه از این موضوع به‌عنوان راهی برای ساخت جامعه‌­ای سالم ارائه می­‌کند. که فرصتی برای آزادی و رشد برای همگان فراهم می­‌سازد. درآمد پایه همگانی، دیگر بحثی آکادمیک نیست. این مطلب خلاصه‌ای مفید از محتوای این کتاب برای علاقه‌مندان به طرح درآمد پایه همگانی است.

تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۰۱

جلد کتاب درآمد پایهفن­پاریس و فن­دربورت در کتاب اخیرشان با ترکیبی از بحث­‌های اقتصادی و فلسفی، از درآمد پایه دفاع می­‌کنند. هر دو نویسنده، مقالات، گزارش‌­ها و کتاب­‌های متعددی در همین حوزه منتشر کرده‌­اند. مقدمه کتاب دفاعی همه­‌جانبه از این موضوع به‌عنوان راهی برای ساخت جامعه‌­ای سالم ارائه می­‌کند. که فرصتی برای آزادی و رشد برای همگان فراهم می­‌سازد. درآمد پایه همگانی، دیگر بحثی آکادمیک نیست.

نمونه­‌های آزمایشی پرشماری در سراسر جهان (چه در کشورهای در حال توسعه و چه کشورهای توسعه یافته صنعتی) از فنلاند تا ایران و کانادا و برزیل در حال پیاده­‌سازی‌اند که هر کدام ویژگی­‌های خاص خود را دارند. این کتاب با جزئیات به مسائل اقتصادی، سیاست­‌گذاری اجتماعی و فلسفه سیاسی می­‌پردازد. در فضای امروزین که روایت­‌های رسانه‌­ای بر چنین مسائلی سایه­ انداخته­‌اند. چنین روایتی می‌­تواند بسیار سازنده باشد. مخاطب کتاب کسانی‌اند که با این موضوع آشنایی ندارند. البته در هر فصل بینش­‌های عمیق دانشگاهی نیز ارائه می­‌شود. در همین رابطه می‌توانید گزارش «پرداخت همگانی یا تضمین حداقل درآمد» را در همین سایت مطالعه کنید.

فصل اول: ابزار آزادی

کتاب به ارائه تبیینی درباره مفهوم درآمد پایه و عناصر اصلی این روش انتقال مالی اختصاص دارد. این فصل با ارائه تعریفی از این مفهوم  بدون قیدوشرط آغاز می‌­شود. درآمد نقدی پرداختی است به همه افراد جامعه، بدون توجه به درآمدهای او از منابع دیگر و بدون هیچ قید و شرطی. این برنامه به فرد اختصاص دارد و نه خانوار. نقدی است و نه شبه­‌نقدی. همگانی است و هیچ نوع استحقاق­سنجی ندارد. هیچ الزامی با خود به همراه نمی‌­آورد. یعنی ذی‌حقان را به کار خاصی ملزم نمی­‌سازد و نیازی نیست که در اختیار بازار کار قرار گیرند.

 نویسندگان بر هر کدام از این موارد تأکید و اهمیت هریک از این ویژگی­‌ها را با دقت توجیه می­‌کنند تا به استانداردهای هنجاری هدف کتاب برسند. به‌عنوان مثال، این حقیقت که نامشروط بودن موجب نمی‌­شود که ذی‌حقان به افراد وابسته­‌ای بدل شوند که همواره به‌دنبال دریافت حمایت‌اند و نیازی به رویه­‌های تحقیرآمیز و مداخله­‌گرانه نیست. مثال دیگر؛ همگانی بودن اجازه می­‌دهد که با هزینه اطلاعاتی اندکی، میزان ساعات اشتغال افراد بیشتر شود ولی هیچ تله بیکاری یا فقری ایجاد نمی­‌شود. بدون شرط بودن، با افزایش قدرت چانه­‌زنی بخش­‌هایی از جامعه که بیش از همه به حاشیه رانده شده­‌اند، مشکل تله اشتغال را حل می­‌کند.

درآمد پایه؛ ریشه‌کنی فقر یا حق عمومی؟

 این نویسندگان توضیح می­‌دهند که درآمد پایه صرفاً راهی برای توزیع خدمات رفاهی دولت برای ریشه­‌کنی فقر نیست. بلکه حقی عمومی برای همه انسان­‌هاست تا بتوانند منابع طبیعی کره زمین را به‌شکلی پایدار مصرف کنند و اقتصادی بسازند که امکان آزادی افراد را فراهم می­سازد.

نویسندگان این کتاب از استدلال­‌های در جهت فقرزدایی و مبارزه با نابرابری فراتر می­‌روند و بر مفهوم «آزادی حقیقی» تمرکز دارند. این آزادی حقیقی به مفهوم‌­سازی نوسبام و آمارتیا سن در مورد ظرفیت­‌سازی نزدیک است. همین تأکید بر آزادی حقیقی و اینکه حداقل درآمد خاص و ثابت می­تواند آن را محقق سازد، به‌طور قطع مهم­ترین ویژگی این کتاب است.

فن پاریس و فن­دربورت میزان مزایای مناسب را برای یک طرح درآمد پایه، چیزی حدود یک‌چهارم سرانه تولید ناخالص ملی هر کشور می­دانند. اما تأکید می­‌کنند که چنین سطحی از مزایا برای از بین بردن فقر در میان همه خانوارها لزوماً کافی نخواهد بود. آن‌­ها در سراسر کتاب تأکید می‌کنند که چنین طرحی قرار است مکملی برای سیاست­‌های دولت رفاه باشد، نه جایگزین آن­‌ها.

نویسندگان در حمایت از مفهومی از عدالت توزیعی استدلال می­کنند که به‌دنبال بیشینه ساختن سطح حداقل «آزادی حقیقی» یا همان «ظرفیت واقعی برای انجام کاری که فرد می‌خواهد انجام دهد» است. این اصل اخلاقی که در باقی آثار فن پاریس نیز معرفی شده است، از برقراری درآمد پایه دفاع می­کند. اما این نویسندگان نشان می­دهند که چنین درآمدی را می­‌توان از چشم‌­اندازهایی دیگر نیز توجیه کرد. از جمله مفهوم سازی راولزی یا دورکینی از عدالت یا لیبرتارین چپ یا عدالت در فلسفه فایده­‌گرا.

فصل دوم: درآمد پایه و پسرعموهای آن

فصل دوم درآمد پایه را با پیشنهادهای سیاستی دیگر برای تغییر ساختار اقتصادی مقایسه می­کند؛ از جمله مالیات منفی بر درآمد، تضمین شغل، کاهش ساعات کاری، و اعتبار مالیات بر درآمد کسب شده. در این فصل توضیحاتی در مورد مزایا و معایب هریک از طرح­‌‌ها ارائه می­شود. در این فصل مقایسه‌­هایی بین سیاست‌­های مترقی مختلف انجام می­‌شود اما نویسندگان در نهایت نتیجه­‌گیری می­‌کنند که یک درآمد تضمینی حقیقی، بهترین ابزار برای دست‌یابی به «جامعه­ای آزاد و اقتصادی عقلانی» خواهد بود.

مزیت مهم درآمد پایه؛ سادگی

سیاست درآمد نقدی هزینه­‌های پیاده­‌سازی نظام انتقالی را به حداقل می­‌رساند. به همین دلیل یکی از  مزایای بسیار مهم آن، ساده بودن آن است که امکان کارآمدی و تأثیرگذاری بیشتر نظام انتقالی را فراهم می­سازد. روشن است که هر چه تعداد افرادی که باید از سیاست­‌های اجتماعی دولت بهره­‌مند شوند، بیشتر باشند، این استدلال­‌ها درباره مزیت چنین طرحی نیز اهمیت بیشتری می­‌یابند. بنابراین، این عامل می­‌تواند به یکی از جنبه­‌های کلیدی تصمیم­‌گیری درباره اتخاذ سیاست‌­های درآمد بیسیک بدل شود، به‌خصوص در دوره گذار به جهانی اتوماتیزه.

در حقیقت، استدلالی رایج میان حامیان درآمد پایه مربوط به همین است که باید به کسانی که به‌دلیل اتوماسیون، شغل­‌هایشان را از دست می­‌دهند، دستمزدی پرداخت شود. باید این احتمال بررسی شود که در دهه­‌های آینده در نتیجه پیشرفت­‌های تکنولوژیکی و اتوماسیون، تعداد بیشتری از افراد به مزایای اجتماعی نیاز خواهند داشت. در این دوره، گذار اهمیت آموزش و یادگیری مداوم در طول عمر کاری فرد اهمیت بیشتری می­‌یابد و درآمد پایه می­‌تواند این امکان را نیز فراهم سازد. چنین اقداماتی می‌­توانند راهی به‌سوی شادکامی و زندگی معنی­‌دار برای بخش­‌های بیشتری از جامعه فراهم سازند.

مالیات و طرح‌های حمایتی

وقتی درباره هزینه­‌های طرح­های حمایت اجتماعی صحبت می­‌کنیم، اولین و بدیهی­‌ترین هزینه، مالیات اخذ شده از مردم است که صرف فرآیندهای مدیریتی و اداری پیاده­‌سازی طرح می‌شود. اما هزینه‌های طرح‌­های دیگر که رقیب درآمد پایه‌اند، ممکن است شامل هزینه روانی شود، از جمله داغ و ننگ مربوط به دریافت کمک­‌های دولتی در طرح­‌های استانداردی که استحقاق­‌سنجی شده­‌اند. به‌علاوه می­‌توان به خطاهای طرد یا شمول اشاره کرد. روشن است که درآمد پایه، کمترین میزان از چنین هزینه­‌هایی را به جامعه تحمیل می­‌کند. میلتون فریدمن به دلایلی مشابه از طرح درآمد پایه دفاع می­‌کرد. او معتقد بود که اجرای درآمد پایه بسیار کارآمدتر از مخارج بوروکراتیک اداره ده­‌ها برنامه جداگانه برای کمک به فقرا خواهد بود.

فصل سوم، فصل چهارم

فصل سوم و فصل چهارم تاریخچه­‌ای از درآمد پایه فراهم می­‌سازند. از نوشته­‌های توماس مور تا سیاست­‌های مربوط به قوانین رسیدگی به فقرا در انگلستان تا دولت­‌های رفاه امروزین. این بخش از کتاب به ریشه‌­های ایدئولوژیک حمایت از درآمد پایه نیز می­‌پردازد. مفهوم درآمد پایه از تحول طرح­‌های رفاهی موجود و نیز رشد جنبش حامی درآمد پایه ریشه گرفته است. و از ایده آرمان­‌شهری ایده‌­آل به‌سوی ابزار مدرن رفاه اجتماعی حرکت کرده است.

سه فصل بعدی به پرسش‌­ها و انتقادهای مربوط به درآمد پایه می­‌پردازند. آیا درآمد پایه را می‌­توان به لحاظ اخلاقی توجیه کرد؟ آیا به لحاظ اقتصادی پایدار است؟ آیا در عرصه سیاسی می­‌توان این پروژه را به پیش برد؟ نویسندگان با توجه به نابرابری­‌های جنسیتی نیز به این پرسش­‌ها می‌­پردازند.

فصل پنجم

در فصل پنجم نویسندگان درباره توجیهات اخلاقی برای درآمد پایه بدون شرط بحث می­‌کنند. یکی از انتقادها درباره این طرح سیاستی به الزام ذی‌حقان به کار کردن یا تمایل به اشتغال مربوط است. بدین لحاظ، درآمد پایه بدون شرط با مفهوم انصاف در تضاد است، چرا که استدلال می­‌شود افراد سالم باید با اشتغال، معیشت خود را تأمین کنند. (به‌جای سواری رایگان از کار دیگران) نویسندگان، این انتقاد را با استدلال­‌های مختلف و با جزئیات رد می­‌کنند. یکی از استدلال­‌های اصلی آن­ها به مفهوم‌­سازی مشخص­شان از عدالت توزیعی بازمی­‌گردد.

فصل ششم

فصل ششم به تجربیات و آزمایش­‌ها و مطالعات اقتصادسنجی می‌­پردازد. برخی از این مطالعات پیش­‌بینی می­‌کنند که اگر درآمد پایه برقرار شود، چه پیش خواهد آمد. در مطالعات اقتصادی به این امر نیز پرداخته می­‌شود که درآمد پایه از چه منابعی باید تأمین مالی شود. از جمله امکان­‌سنجی پیاده­‌سازی نسخه­‌های سبک‌­تر درآمد پایه. نویسندگان در مورد نقایص احتمالی استفاده از نتایج آزمایش­‌ها و برون­‌یابی این نتایج برای سیاست­ درآمد پایه با دامنه وسیع نیز اشاره می­‌کنند. آن­‌ها بیان می­‌کنند که اندازه نمونه این آزمایش‌­ها محدود و دوره زمانی آزمایش کوتاه بوده، مسائلی در رابطه با انتخاب نمونه وجود دارد. و بیشتر آزمایش­‌ها در کشورهای در حال توسعه انجام شده­‌اند.

فن پاریس و فن­دربورت بیان می­‌کنند که مهم­‌ترین فرم محقق شدن آزادی حقیقی مردم توسط درآمد پایه این است که آن­‌ها آزادی لازم را می­‌یابند تا به شغل­‌های نامناسب نه بگویند. و هم‌زمان به شغل‌­هایی که در حال حاضر درآمد کمی ایجاد می­‌کنند، آری بگویند. و بتوانند خوداشتغالی را امتحان کنند و در کارهای داوطلبانه و بدون دستمزد وارد شوند. نویسندگان تأکید می‌کنند که در حال حاضر کارهای ارزشمند و مولد فراوانی در جامعه انجام می­‌شوند که در قبالشان مزدی دریافت نمی‌­شود. به‌عنوان مثال می­‌توان به مراقبت از کودکان و سالمندان یا معلولان اشاره کرد.

درآمد پایه؛ توازن میان کارگر و کارفرما

 این نویسندگان از درآمد پایه به‌عنوان روشی برای ایجاد توازنی جدید بین کارگر و کارفرما دفاع می­کنند. اما اگر مقیاس نمونه­‌های آزمایشی به حدی بزرگ نباشد که این توازن جدید را تولید کنند، تأثیر حقیقی طرح درآمد پایه را نمی‌­توان مشاهده کرد. علاوه بر این، به‌دلیل محدودیت دوره زمانی این آزمایش­‌ها و نرخ آرام تغییر سنت‌­های اجتماعی، نمی­‌توانیم تغییرات را در سطح جامعه در اثر این برنامه­‌ها (به‌عنوان مثال مربوط به اشتغال زنان) مشاهده کنیم. بنابراین، نمی­‌توانیم بفهمیم که چه اتفاقی در مورد درآمد ملی و پایه مالیاتی، که قرار است طرح را تامین مالی کند، می­‌افتد. نویسندگان ادعا دارند که در تخمین‌­های اقتصادسنجی عرضه نیروی کار نیز همین امر صدق می­‌کند.

شیوه‌­های بالقوه برای تامین مالی درآمد پایه که در این فصل درباره‌شان بحث شده شامل:

۱. مالیات بر درآمد کار؛

۲. سرمایه و مصرف و

۳. مالیات استفاده از منابع طبیعی می­‌شود.

طرح درآمد پایه؛ در هیچ مدل اقتصادی نمی‌گنجد

فن پاریس و فن­دربورت طرح خود را در مدل اقتصادی مشخصی قرار نمی­‌دهند. اگرچه روح این طرح با آموزه­‌های اقتصادی منتقد سرمایه‌­داری سازگار است اما زمانی که این نویسندگان واقعا با استدلال­‌های اقتصادی درگیر می­‌شوند، در الگو و جریان اصلی اقتصاد قلم می‌­زنند. برخی از استدلال­‌های آن­ها صریحاً بر اساس فرض­‌های نئوکلاسیک است. چه در سطح اقتصاد خرد، مثلاً عرضه نیروی کار و چه در سطح کلان، مانند بحث­‌ها درباره قوانین حداقل دستمزد، چانه­زنی جمعی و بیمه بیکاری.

این فرضیات کمک می­‌کنند که منتقدان طرح­‌های مترقی نیز با استدلال­‌ها همراه شوند. علاوه بر این، نویسندگان تلاش می­‌کنند تا جای ممکن در استفاده از نظریات رایج بی­‌طرف باشند. اما به‌طور هم‌زمان نشان می­‌دهند که نظریه نئوکلاسیک می­تواند رادیکال­‌ترین پیشنهادهای سیاستی را نیز در خود بگنجاند. فن پاریس و فن­دربورت به خوانندگان یادآوری می­‌کنند که متفکران محافظه‌­کاری همچون فریدمن و هایک نیز درآمد پایه را عنصری ضروری برای ساخت جامعه­‌ای آزاد ارزیابی می­‌کردند.

فصل هفتم

وقتی مسئله امکان پایداری مالی حل می­‌شود، به مشکل امکان­‌پذیری سیاسی می­‌رسیم. نویسندگان در فصل هفتم مرور گسترده­‌‌ای بر حمایت و مخالفت عمومی با ایده درآمد پایه نامشروط انجام می­‌دهند. و درباره دلایل زمینه­‌ای آن تحلیلی ارائه می­‌دهند. آن­ها به‌طور خاص به مرور مواضع فعلی و قبلی مجموعه­‌های مختلفی همچون:

۱. افکار عمومی؛

۲. اتحادیه­‌های کارگری؛

۳. کارفرمایان؛

۴. افراد دارای مشاغل متزلزل؛

۵. زنان و

۶. احزاب سیاسی سنتی می‌پردازند.

فصل هشتم: قابل اجرا در عصر جهانی؟ درآمد پایه چند سطحی

فصل هشتم به نظریات جهانی­‌سازی، برابری­‌خواهی و عدالت اجتماعی می­‌پردازد. و این پرسش را مطرح می­‌کند که آیا درآمد پایه باید در مقیاسی جهانی پیاده­‌سازی شود تا ثروت حاصل از جهانی­سازی بهتر توزیع شود. از نگاهی تاریخی و معاصر به مسئله مهاجرت پرداخته می­‌شود. و بررسی می­‌شود که چطور درآمد پایه می­تواند مشکلات مربوط به جابه­‌جایی جمعیت و اثرات نامطلوب نابرابری را در جهان کاهش دهد. در نهایت، نویسندگان ایده پیاده­‌سازی درآمد پایه را در کل اتحادیه اروپا بررسی می‌کنند.

این کتاب استدلال می­‌کند که پیشرفت جنبش­‌های پوپولیستی در اروپا و آمریکا نشانه­‌هایی از نارضایتی گسترده درباره وضع موجود است. سیاست­‌های جایگزینی همچون درآمد پایه همگانی می­‌توانند به رفع این مشکلات کمک کنند. و مطالبه گسترده­ای برای آن­‌ها وجود دارد. برای مثال جنبش پنج‌ستاره ایتالیا توانست با مطرح کردن مطالبه برقراری درآمد پایه، جایگاه اول را در انتخابات ملی از آن خود کند. اگرچه نویسندگان تأکید دارند که ایده درآمد پایه طرحی آرمان­‌شهری است اما تأکید دارند که این طرح را به‌رغم بلندپروازانه بودن، در حال حاضر، می‌توان در هر کشوری پیاده­‌سازی کرد.

 هدف نهایی این کتاب نشان دادن امکان­‌پذیری و اهمیت برقراری درآمد پایه در کشورهای فقیر و ثروتمند و تصحیح برخی سوءبرداشت­‌های رایج است. باید به خاطر داشته باشیم که بسیاری دیگر از واقعیت­‌های سیاسی و اجتماعی فعلی همچون دولت رفاه نیز تا کمی قبل از پیاده­‌سازی­شان آرمان­‌شهری و بلندپروازانه به نظر می­‌رسیدند.

لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=22410

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *