تعارض منافع از منظر جامعه‌شناسی کنش سازمان‌یافته


فریدبرگ نویسنده این مقاله تلاش کرده است به تعارض منافع از منظر ساختاری بپردازد. وی خاطرنشان کرده است که پیچیدگی ساختاری جوامع امروز پیچیدگی تعارض منافع را به دنبال آورده است. از نظر وی تعارض منافع در همه جا در نقطه تقاطع کنش‌های مختلف حضور دارد. عواملی که موجب اهمیت یافتن تعارض منافع در دنیای امروز شده‌اند حاصل پیچیدگی روزافزون جوامع، تقاضای شفافیت بیشتر، سطح اعتماد نهادی پایین و تمایل جوامع مدرن به مرزبندی‌های سفت و سخت‌تر است. فریدبرگ کنترل کامل تعارض منافع در جوامع امروزی را امری ناممکن تلقی کرده است. به نظر او در مبارزه با تعارض منافع باید از خود پرسید که هزینه چنین عملی چیست و آیا ارزش دارد یا خیر؟

تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۰۰

ارهارد فریدبرگ استاد جامعه‌شناسی مرکز جامعه‌شناسی سازمان‌ها در موسسه مطالعات سیاسی پاریس است. وی در مقاله تعارض منافع از منظر جامعه‌شناسی کنش سازمان‌یافته که در کتاب «تعارض منافع در حکمرانی جهانی، دولتی و شرکتی» آمده است، به این مسئله می‌پردازد که در خصوص تعارض منافع «چیزی ساختاری و کلی وجود دارد که تا حدودی با شرایط کنش جمعی مرتبط است و در واقع هنگامی‌که از منظر جامعه‌شناسی کنش سازمان‌یافته (جمعی) مورد بررسی قرار می‌گیرد، به نظر می‌رسد تعارض منافع بیشتر یک پدیده شناخته‌شده است.» (فریدبرگ، ۱۳۹۹: ۶۰) وی به بررسی شرایط تعارض منافع در جامعه جدید از نظر موقعیت ساختاری پرداخته و تلاش می‌کند نشان دهد پیچیدگی ساختاری در وضعیت امروز پیچیدگی تعارض منافع و در بسیاری موارد ابهام را در آن به وجود آورده است که به آسانی قابل شناسایی و مدیریت نیست.

وی ابتدا در تلاشی برای تعریف تعارض منافع از تمایز اجتماعی در جامعه امروز سخن می‌گوید که هر چه این تمایز بیشتر می‌شود، منافع متفاوتی در حوزه‌های گوناگون فعالیت رخ می‌دهد و افراد بیش‌ازپیش در میان منافع متعارض قرار می‌گیرند که باید پاسخگوی آن‌ها باشند. افراد به دلیل پذیرش نقش‌های گوناگون در بسیاری موارد در نقاط برخورد و تقاطع این نقش‌ها قرار می‌گیرند که منافع متعارض اغلب در این موقعیت‌ها بروز می‌یابد. همه موقعیت‌هایی که در نقطه مشترک حوزه‌های گوناگون اقدام قرار می‌گیرند، موقعیت تعارض منافع نیستند ولی ممکن است به چنین موقعیت‌هایی تبدیل شوند. همه‌چیز بستگی به استفاده‌ای دارد که از این موقعیت‌ها خواهد شد.

تعارض منافع را اگر از نظر ساختاری مدنظر قرار دهیم می‌بینیم که در همه‌جا حضور دارد. «تعارض منافع در هر نقطه‌ای از تقاطع حوزه‌های کنش، جایی که سازمان‌ها مجبور به معامله در مرزهای خود هستند، جایی که ارتباط بین حوزه‌های عمل مهم و درعین‌حال دشوار است، جایی که عدم توازن اطلاعاتی باید برطرف شود، یافت می‌شود.» (فریدبرگ، ۱۳۹۹: ۶۶) وقتی تعارض منافع در همه‌جا وجود دارد، حذفش ممکن است بلکه مسئله کنترل رفتار اختیاری و بالقوه منفعت طلبانه افراد در چنین موقعیت‌های ساختاری‌ای است.

در ادامه نویسنده به این پرسش مهم پرداخته است که چرا در دنیای امروز موضوع تعارض منافع آنقدر مهم شده و مورد توجه قرار گرفته است؟ در پاسخ به این پرسش وی به چند دلیل اشاره‌کرده است. دلیل اول افزایش پیچیدگی و وابستگی متقابل در جوامع امروز است که مرتبط با تمایزات ساختاری بیشتر و در نتیجه امکان بیشتر ریسک و خطر تعارض منافع است. دلیل دوم تقاضای شفافیت و پاسخگویی در جامعه امروز است که ضریب رسوایی‌ها را افزایش داده است و در نتیجه خواست برای مبارزه با تعارض منافع را در میان اعضای جامعه بالا برده است. دلیل سوم پایین بودن سطح اعتماد نهادی در جامعه است یعنی مردم تردید دارند که حتی اگر بررسی و پیگیری‌های مداوم در خصوص تعارض منافع صورت گیرد باز هم جامعه از گرفتار شدن در موقعیت‌های استثمارگری منفعت‌طلبانه در امان بماند. دلیل چهارم تمایل جوامع مدرن به ایجاد مرزبندی‌های سفت‌وسخت به جای مرزبندی‌های مبهم سابق است. این تمایل به جدا کردن حوزه‌های فعالیت از تخصصی شدن در این دوران، ایجاد مسئولیت‌پذیری بهتر از طریق شفاف‌سازی مأموریت‌ها، تمایل به آزادی بیشتر در کار و مواردی از این قبیل نشأت گرفته است. این تمایز پذیری و مرزبندی‌های مشخص موجب توجه بیشتر به ظرفیت‌های تعارض منافع در هر موقعیت شغلی می‌شود و هر چه توجه افزایش یابد، بیشتر درگیر تعارض منافع می‌شویم.

در بحث بعدی نویسنده به موضوع کنترل تعارض منافع می‌پردازد. او معتقد است که حذف تمامی موقعیت‌های تعارض منافع کاری ناممکن است زیرا کنترل کامل امری ناممکن است. همواره برخی فعالیت‌ها و موقعیت‌های از مراقبت ناظر فرار می‌کنند و هیچ راهی برای نظارت کامل بر آن‌ها نمی‌توان یافت. ابهام و پیچیدگی تعارض منافع آن را از دسترسی آسان برای کنترل دور می‌نماید. همچنین در برخی مواقع تعارض منافع ممکن است سودآور نیز باشد و تشخیص آنکه در چنین مواقعی چه باید کرد بسیار دشوار است. از سوی دیگر موقعیت‌هایی وجود دارد که در آن‌ها تعارض منافع به نفع خیر عمومی است اما از خلال این عمل فردی نیز منافع شخصی کسب می‌کند. حال در چنین موقعیتی چه باید کرد؟

در پایان فریدبرگ به ملاحظاتی در خصوص هزینه‌هایی که کنترل تعارض منافع در پی خواهد داشت می‌پردازد. دغدغه شفافیت از نظر وی می‌تواند به سخت‌گیری بی‌حد و بروکراتیزه شدن دست و پاگیر فرایندهای اداری منجر شود و این امر بیش‌ازپیش بر مشکلات نظام اداری خواهد افزود. پیشنهاد نویسنده آن است که به‌جای اینکه با پیچیده کردن رویه‌ها و فرایندها، تمایز بخشی دائمی کارکردها و کنترل‌های چندگانه به صورتی پیش‌نگرانه با تعارض منافع مبارزه کنیم، با موارد آشکار تعارض منافع به صورتی پس‌نگرانه برخورد شود و این موارد کیفر داده شوند. او معتقد است باید از خود پرسید که هزینه مبارزه با تعارض منافع چیست؟ آیا ارزش دارد که برای مقابله با برخی سوءاستفاده‌های گهگاهی از موقعیت، موجب انعطاف‌ناپذیری ساختارها، پیچیده شدن الگوهای ارتباطات و افزایش بی‌حد هزینه‌های تعامل شویم؟

این مطلب معرفی مقاله‌ای از کتاب «تعارض منافع در حکمرانی جهانی، دولتی و شرکتی» است که توسط مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه ترجمه‌شده و به‌زودی منتشر می‌شود.

 

پانوشت:

  • مجموعه نویسندگان. (۲۰۱۲). تعارض منافع در حکمرانی جهانی، دولتی و شرکتی. تهران: مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی.

لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=21187

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *