اطلس فقر کودکان

فقر کودکان، مقوله‌ای اقتصادی یا پدیده‌ای چندبعدی؟


«اطلس فقر کودکان» تلاش می‌کند راهنمایی برای سیاست‌گذاری در حوزه مقابله با فقر کودکان باشد و تصویری جامع- و مبتنی‌بر رویکردی جدید- از فقر کودکان ارائه دهد. کودکان زیر 18 سال با جمعیت حدود 23.2 میلیون نفر، 27% درصد از جمعیت بیش از ۸۰ میلیون نفری ایران را تشکیل می‌دهند و این کودکان در 14.19 میلیون خانوار در کشور زندگی می‌کنند. در مجموع ۲۱ درصد (۳.۴۱ میلیون) از خانوارهای دارای کودک در کشور آسیب‌پذیر محسوب می‌شوند. درصد خانوارهای آسیب‌پذیر دارای کودک در شهرستان‌های بسیار محروم به بیش از 60 درصد می‌رسد و با افزایش میزان توسعه‌یافتگی شهرستان‌ها، درصد آسیب‌پذیری خانوارهای دارای کودک به شدت کاهش پیدا می‌کند. فقرزدایی از کودکان بدون توجه به بستر و محیط زندگی آن‌ها ممکن نیست و امکان و فرآیند خروج از چرخه فقر برای کودکانی که ساکن شهرستان‌های کمتر توسعه‌یافته (از لحاظ اقلیمی، اقتصادی و فرهنگی) هستند، با سایر کودکان متفاوت است.

تاریخ انتشار : ۰۷ فروردین ۰۱

پژوهش‌های فقر و رفاه کودک، برای اندازه‌گیری فقر و توضیح توزیع آن، دو رویکرد عمده را در پیش می‌گیرند: (۱) رویکرد اقتصادی و (۲) رویکرد فقر قابلیتی یا فقر چندبعدی. رویکرد اقتصادی، فقر را صرفاً با میزان پایین درآمد افراد تعریف می‌کند و بر این اساس تعداد و پراکندگی کودکانی را که در فقر مطلق و/یا نسبی به سر می‌برند، تعیین می‌کند. در مقابل، در رویکرد فقر قابلیتی یا رویکرد چندبعدی، به ابعاد مختلفی از عوامل مؤثر بر رشد کودک توجه نشان داده می‌شود. مطالعات تجربی موجود در مورد فقر کودکان که با رویکرد فقر چندبعدی مسئله را بررسی کرده‌اند، عمدتاً شاخص‌هایی تجمیعی را در کنار هم موردتوجه و ارزیابی قرار داده‌اند: محرومیت غذایی، محرومیت از آب سالم، محرومیت از امکانات بهداشت محیطی، محرومیت بهداشتی و درمانی، محرومیت از سرپناه، محرومیت شدید آموزشی، محرومیت شدید اطلاعاتی و کار کودک.

پروژه «اطلس فقر کودکان» به توصیف فقر کودک در سه سطح ملی، مناطق پنج‌گانه استانی و شهرستان می‌پردازد. در این پروژه فصول مربوط به فقر کودک در سطح ملی و مناطق پنج‌گانه استانی، فقر را بیشتر از بعد اقتصادی بررسی می‌کند، اما فصل نهایی، با ترکیب کردن شاخص توسعه‌یافتگی شهرستان‌ها با فقر اقتصادی کودک، رویکرد فقر قابلیتی را در پیش می‌گیرد. همچنین در این پروژه، تحلیل وضعیت کودکان تا سطح شهرستان ادامه یافته است؛ به این دلیل که هرچه سطح تحلیل کوچک‌تر باشد، می‌توان به تصویری پیچیده‌تر و دقیق‌تر از موضوع تحلیل دست یافت و از ساده‌انگاریِ مسئله دوری جست.

تصویری از وضعیت کودکان در سطح ملی

طبق داده‌های پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان، در سال ۱۳۹۹، ۲۳٫۲ میلیون کودک با کد ملی ایرانی ساکن کشور بوده‌اند و طبق آمارهای غیررسمی جمعیت کودکان بدون کد ملی نیز به بیش از ۱ میلیون نفر می‌رسد. آمارها نشان می‌دهند که نرخ کودکان روستانشین در حال افزایش است، به‌طوری‌که در سرشماری ۱۳۹۵ تنها ۲۹ درصد از کودکان کشور در روستاها زندگی می‌کردند و این نرخ در سال ۱۳۹۹ و بر اساس داده‌های پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان به ۳۷ درصد رسیده است. از طرفی تعداد کودکان نسبت به سال ۱۳۹۵، هرساله کاهش پیداکرده است.

درصد خانوارهای آسیب‌پذیر در شهرستان‌های بسیار محروم به بیش از ۶۰ درصد می‌رسد. در مقابل با افزایش میزان توسعه‌یافتگی شهرستان‌ها، درصد آسیب‌پذیری خانوارهای دارای کودک به شدت کاهش پیدا می‌کند.

به لحاظ تعداد کودکان خانوارها، آمارها نشان می‌دهند که خانوارهای دارای یک یا دو کودک ۸۸ درصد (۱۲٫۱ میلیون)، و خانوارهای تک‌فرزند ۵۱ درصد (۷٫۱ میلیون)، از کل خانوارهای دارای کودک را در کشور تشکیل می‌دهند. این میزان در مناطق شهری و روستایی تفاوت قابل‌ملاحظه‌ای دارد. ۱۶ درصد (۰٫۸ میلیون) خانوار روستایی، در مقایسه با تنها ۱۰ درصد (۰٫۹ میلیون) خانوار شهری، سه کودک یا بیشتر دارند. از طرفی، از بین خانوارهای دارای کودک در کشور، درمجموع ۲۱ درصد (۳٫۴۱ میلیون خانوار دارای کودک) آسیب‌پذیر محسوب می‌شوند. اما نرخ آسیب‌پذیری در روستاها و شهرها تفاوت زیادی با یکدیگر دارد: ۱۷ درصد خانوارهای دارای کودک در شهرها و ۲۸ درصد در روستاها آسیب‌پذیرند.

یافته‌های طرح در سطح شهرستان

به‌طورکلی ۹۰ درصد از شهرستان‌های کشور تا ۵۰ هزار خانوار دارای کودک و تا ۹۰ هزار کودک دارند. اما در تهران، به‌تنهایی ۱٫۲۲ میلیون خانوار دارای کودک و ۱٫۷۱ میلیون کودک سکونت دارند. نسبت جنسی کودکان و درصد کودکان روستایی در کشور توزیعی متقارن و نزدیک به نرمال دارد. تعداد خانوارهای دارای کودک زن سرپرست در شهرستان‌ها بین کمتر از ۱۰۰ خانوار در شهرستان‌هایی مانند ابوموسی و خاش تا ۱۱۰ هزار خانوار در تهران متغیر است، اما در ۹۰ درصد شهرستان‌ها تعداد خانوارهای دارای کودک زن سرپرست بین حدود ۱۰۰ تا ۴۶۰۰ است. میانگین دهک خانوارهای دارای کودک در ۳۹ شهرستان حداقل ۱٫۵ واحد از میانگین کشوری (۵٫۵) کمتر است. این شهرستان‌ها اکثراً در استان‌های سیستان‌وبلوچستان، کرمان و خراسان رضوی قرار دارند.

فارغ از این تصاویر، طرح اطلس فقر کودکان، برای بررسی وضعیت کودکان در شهرستان‌های مختلف کشور، با ترکیب شاخص‌های محیطی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی شهرستان‌ها، به هر شهرستان امتیازی اختصاص داده که به بیانی میزان توسعه‌یافتگی یا محرومیت شهرستان را تعیین می‌کند. بر این اساس، مجموع ۴۳۴ شهرستان به دو گروه ۲۶۹ (۶۲%) شهرستان محروم و ۱۶۶ (۳۸%) غیر محروم تقسیم‌شده‌اند. نقشه زیر وضعیت شهرستان‌ها را به لحاظ محرومیت به نمایش می‌گذارد:

نمودار زیر نیز رابطه میان میزان محرومیت یا توسعه‌یافتگی شهرستان‌ها و آسیب‌پذیری خانوارهای دارای کودک را نشان می‌دهد. چنان‌که می‌بینیم درصد خانوارهای آسیب‌پذیر در شهرستان‌های بسیار محروم به بیش از ۶۰ درصد می‌رسد. در مقابل با افزایش میزان توسعه‌یافتگی شهرستان‌ها، درصد آسیب‌پذیری خانوارهای دارای کودک به‌شدت کاهش پیدا می‌کند.

به‌طورکلی این طرح با لحاظ کردن میزان محرومیت شهرستان در ارزیابی توزیع جغرافیایی فقر کودک، به‌خوبی نشان می‌دهد که فقرزدایی از کودکان بدون توجه به بستر و محیط زندگی آن‌ها ممکن نیست. به بیان دقیق‌تر، امکان و فرآیند خروج از چرخه فقر برای کودکانی که ساکن شهرستان‌های کمتر توسعه‌یافته (ازلحاظ اقلیمی، اقتصادی و فرهنگی) هستند، با سایر کودکان متفاوت است.

لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=21473

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *