کارشناس ارشد جامعه شناسی
کارشناس پژوهشی- حمایتگری مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه
این کتاب دارای دو بخش است. بخش اول به اندیشه دینی میپردازد و بخش دوم درباره وضعیت سیاسی مسلمانان است.
در بخش اول نویسنده تصریح میکند که «فساد سیاسی» در تاریخ ما بیماری سابقه داری است؛ بودهاند و هستند حاکمانی که به واسطه خواستههای سیری ناپذیر و امیال سرکش، میان خود و مردم دیوار بسیار بلندی کشیدهاند و با وصف این که امانتدار دین خداوند و دنیای مردم نبودهاند، اما سالیان درازی را به تاخت و تاز سپری کردهاند. برخی دیگر از مسلمانان قوانینی وضع نموده و بر اساس آن به رئیس حکومت اختیارات خرافی و عجیبی سپردهاند که نه در شرق یافت میشود و نه در غرب. با وجود شورا در اسلام، پس استبداد و خودکامگی چیست؟
نویسنده علت این امر را در سه نوع نقص و اشکال در میان مسلمانان میبیند که عبارتاند از: اول، کج اندیشی و بدفهمی آنها در مورد مفهوم شورا و ناآگاهی و حماقت مطلق در خصوص ایجاد سیستمها و سازمانهایی که لازم است بر روند امور حکومت نظارت داشته باشند. دوم، جهالت همه جانبه در ارتباط با مصایبی که طی قرون متمادی بر سر مسلمین آمده و دستاورد طبیعی استبداد فردی و کنار نهاده شدن مجالس شورا بودهاند. سوم، ناآگاهی از مبانی انسانی ای که بر اساس آن ها تمدن نوین بر پا گردیده و غفلت از نظارت موشکافانهای که راجع به اختیارات حکام، قرار داده شده است.
در ادامه این بخش به موضوعات، ستم به زنان، عوامل فروپاشی جامعه، پالایش فرهنگ اسلامی، بازنویسی تاریخ، نقش رسانهها و وسایل ارتباط جمعی و عوامل بیماری قشرگری و ظاهرنگری پرداخته میشود.
بخش دوم کتاب، شرح و بیان زیانها و خسارتهای مسلمانان در طول سالیان است و این پرسش مطرح است که آیا اختلافات نژادیای که مسلمانان از آن رنج میبرند، هیچگاه مسئلهای برای اندیشیدن و تحقیق بوده است؟ آیا تاراج حقوق اجتماعی، نظامی و اقتصادی آنها کسی را به خشم آورده است؟
در ادامه، استبداد سیاسی در میان کشورهای اسلامی بررسی میشود که چه طور بر خلاف مفهوم شورا، فرد مستنبد خود را فراتر از قانون میپندارد و در مقابل احدی پاسخگو نیست. سپس موضوعات انتخابات، نقش اجتهاد جمعی در جهان معاصر، انواع و شرایط اجتهاد، دلایل ضرورت اجتهاد جمعی و … مطرح شده است.
منبع:
- غزالی، محمد (۱۳۸۳) فساد سیاسی در جوامع عربی و اسلامی، ترجمه عبدالعزیز سلیمی، تهران: احسان.
بدون دیدگاه