کارشناس ارشد جامعه شناسی
کارشناس پژوهشی- حمایتگری مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه
ویژگی بارز کتاب، این است که چگونه با مداخلات کوچک در شفافیت و مشارکت شهروندان میتوان اقدامات مناسبی برای اصلاح نهادها، فرایندها، رفتار و هنجارهای مخرب توسعه، طراحی و اجرا کرد.
این کتاب تحت عنوان «گزارش سیاستی بانک جهانی» در سال ۲۰۱۶ به تلاش پژوهشگران جوان مباحث نوین توسعه، تدوین شده است. ادعای اصلی کتاب این است که رویکردهای تک بعدی اقتصادی که نواقص امور سیاسی و فرهنگی را با فرض برونزا بودن نادیده میگیرند، در اصلاحات توسعهگرا راه به جایی نمیبرند؛ بلکه ماهیت نهادهای سیاسی، هنجارهای فرهنگی و رفتار بازیگران در این چارچوب را باید به صورت درونزا مورد تحلیل قرار داد و دنبال راهکارهایی برای توسعه بود که اصلاحات سیاسی و اقتصادی را به طور همزمان پیگیری میکند. در این چارچوب، دو نیروی مهم، یعنی بهبود مشارکت سیاسی و افزایش شفافیت، در کتاب معرفی شده است. این دو نیرو میتواند کمک کند تا سیاستهای اقتصادی مطلوب و کارشناسی انتخاب شده و با فساد و ناکارآمدی دولت در ارائه خدمات عمومی مقابله شود.
کتاب مبتنی بر نظریههای اقتصاد سیاسی نوین، تحلیل روندهای اساسی متغیرهای مرتبط با شفافیت، فساد و مشارکت سیاسی، مرور مطالعات گسترده در این زمینه و معرفی شواهد متنوعی از تجربههای سایر کشورها تنظیم شده است. این مطالعات نشان میدهند که چگونه مشارکت شهروندان و شفافیت در فرایندهای سیاسی به انگیزهها و هنجارهای رفتاری در بخش عمومی شکل میدهد و پیامدهای عمیقی برای توسعه اقتصادی به همراه دارد.
این کتاب در هفت فصل نوشته و ترجمه شده است. فصل اول تحت عنوان حکمرانی به روندهای فساد و باورهای ایدولوژیک و تضاد توزیعی میان شهروندان میپردازد. فساد یکی از مهمترین دلایل مطالعه شده درباره شکست دولت است و با نمونههایی بررسی میشود که چگونه فساد ماندگار و پایدار میتواند در انگیزههای سیاسی نامطلوب و هنجارهای رفتاری منحرف، ریشه داشته باشد. سپس مثالهایی ارائه میشود درباره اینکه چگونه باورهای ایدولوژیک و تضاد توزیعی میان شهروندان میتواند به عنوان سرچشمههای دیگری از شکستهای دولت باشد.
فصل دوم درباره مشارکت سیاسی است که مشارکت سیاسی از طریق انتخابات و مشارکت سیاسی توسط جامعه مدنی مورد بحث قرار گرفته است. در واقع در این فصل به نقش شهروندان در تاثیرگذای بر حکمرانی میپردازد.
فصل سوم به شفافیت اختصاص دارد که پدیده جهانی بهبود شفافیت را به عنوان ترکیبی از تغییرات سیاسی دولت، کنشهای جامعه مدنی و پویایی بازارهای رسانه توصیف میکند. در تعریف شفافیت به فراتر از دسترسی به اطلاعات توجه شده است و در این فصل ابتکاراتی مبنی بر اینکه چگونه اطلاعات باید در دسترس باشد و برای چه اهدافی باید استفاده شود و چه طور از شفافیت به عنوان ابزاری برای پاسخگو نگه داشتن مقامات دولتی و ارائه کنندگان نهایی خدمات عمومی استفاده شود؛ ارائه شده است.
فصل چهارم ادبیات نظری مشارکت سیاسی و شفافیت را بررسی میکند که این دو میتوانند باورها و هنجارهای رفتاری را شکل دهند. در واقع، به این پرداخته میشود که چه طور مشارکت سیاسی سالم به وسیله شفافیت تقویت میشود و چه طور میتواند به تقویت هنجارها و بهبود صلاحیت برای نهادهای کارای بخش عمومی کمک کند.
فصل پنجم شواهد تجربی درباره تاثیر مشارکت سیاسی را بررسی کرده است که چه طور مشارکت سیاسی بر انگیزههای رهبران تاثیر میگذارد.
فصل ششم شواهد تجربی درباره تاثیر شفافیت را جمع آوری کرده است و بخش عمدهای از تحقیقات نشان میدهد که شفافیت میتواند نقش مهمی را از طریق اثرگذاری بر مشارکت سیاسی بازی کند. ادبیات گسترده در این زمینه شواهدی را ارائه میدهد که مشارکت سیاسی رای دهندگان به شفافیت واکنش نشان میدهد. شفافیت میتواند موجب افزایش مشارکت رای دهندگان یا انتقال در توزیع سهم رای دهندگان در انواع مختلفی از زمینههای نهادی شود.
فصل هفتم به رهنمودهایی برای بازیگران عرصه سیاست گذاری اختصاص دارد که سیاستهایی را برای تقویت شفافیت و تقویت مشارکت شهروندان ارائه کرده است.
منبع:
- گزارش سیاستی بانک جهانی(۱۳۹۷) سیاست در خدمت توسعه: بهرهگیری از شفافیت و مشارکت شهروندان، ترجمه علی چشمی، مهدی چشمی، تهران: پیک نور.
بدون دیدگاه