کتاب «نظریه اقتصادی دولت: مبانی اقتصادی دولت رفاه» حاصل بیش از دو دهه پژوهشهای نیکولاس بار است که در سالهای اخیر مرتباً تصحیح شده است و فصولی به کتاب اضافه شده است. نیکولاس بار استاد اقتصاد دولتی در مدرسه اقتصادی لندن است و پژوهشهای گستردهای در مورد دولت رفاه داشته است که حاصل آن ۱۳۰ مقاله و بیش از ۲۰ کتاب بوده است. محور اصلی نوشتههای نیکولاس بار بررسی این مسئله بوده است که شکست بازار چطور میتواند مداخله دولت و سیاستهای رفاهی را توجیه کند. او در کنار حرفه دانشگاهی و پژوهشی خود، حضور پررنگی نیز در سیاستگذاری رفاهی در سازمانهای بینالمللی داشته است و از مشاوران ارشد دولتهای نیوزیلند، استرالیا و یونان در زمینه طراحی تأمین مالی نظام آموزشی بوده است. نیکولاس بار یکی از اعضای گروهی بوده است که در حوزه اصلاح نظام بازنشستگی به دولت چین مشاوره دادند. او در سال ۲۰۰۴ یافتههای این گروه را در حضور نخست وزیر کشور چین ارائه داد. نیکولاس بار همچنین در سالهای اخیر در حوزه سیاستگذاری رفاهی به دولتهای انگلستان، سوئد، فنلاند و چین مشاوره داده است.
کتاب «نظریه اقتصادی دولت: مبانی اقتصادی دولت رفاه» پیش از هر چیز این پرسش را مطرح میکند که هدف دولت رفاه چیست. اولین پاسخی که به این سؤال داده میشود، واکنشی انسانی برای کمک به فقرا است. اما نیکولاس بار بیشتر به دنبال تبیین دلیل وجودی دوم دولت رفاه است که مسئلهای بنیادین است و از چشم غیرمتخصصان به کلی پنهان مانده است. او توضیح میدهد که یکی از کارکردهای مهم دولت رفاه در هر جامعهای، رسیدگی به شکستهای بازار و ارائه راه حل برای نواقص بازار است. حوزههای تخصصی دیگر اقتصاد همچون مطالعات اقتصاد اطلاعات، اقتصاد رفتاری، بازارهای ناقص، قراردادهای ناقص و مالیاتگیری بهینه دانش گستردهای در مورد شکستهای بازار تولید کردهاند. اما کتاب عظیم نیکولاس بار از چشماندازی بدیع به این میپردازد که سیاستهای دولت رفاه چطور موجب بالا رفتن بهرهوری اقتصاد و رفع نقاط شکست بازار میشود. بار معتقد است که نظریه اقتصادی بهتر از هرگونه تبیین ایدئولوژیکی میتواند دولت رفاه را توجیه کند. لیبرتارینها توسعه دولت رفاه را خیزشی علیه آزادیهای فردی تلقی میکنند؛ لیبرالها دولت رفاه را جستجویی برای عدالت اجتماعی میدانند؛ سوسیالیستها شکلگیری دولت رفاه را توطئه سرمایهداری برای حفظ نظم موجود میدانند. اما نیکولاس بار توضیح میدهد که هر کشوری توانسته است شکلی خاص از ساختارهای صنعتی را پرورش دهد و در پاسخ به نیازهای این ساختارها نوعی سیاستهای رفاهی را برقرار کرده است. او تلاش میکند با ارائه دیدگاهی تحلیلی، بهترین پاسخها به هر ساختار را ارائه کند.
شکست دولت و توجیه مداخله دولت
اطلاعات ناقص مصرفکنندگان موجب میشود که قاعدهگذاری و تنظیمگیری در بخش خدمات درمانی و صندوقهای بازنشستگی ضروری شود. اطلاعات ناقص شرکتهای بیمه در مورد ریسکهای درخواستدهندگان خدمات توضیح میدهد که چرا دولت یا نهادهای شبهدولتی بیمههایی برای مقابله با ریسکهای سلامتی یا بیکاری فراهم میسازند. نوعی از رفتار که از عقلانیت اقتصادی به دور هستند، اجباری بودن ذخیره مستمری را توجیه میکند. مشکلات بسیاری از این دست وجود دارند که ضرورت سیاستهای دولت رفاه را توضیح میدهند و توجیه میکنند. به همین دلایل است که حتی اگر در جامعهای فقر به کلی محو شود، باز هم نیاز به دولت رفاه باقی میماند. در چنین جامعهای دولت رفاه برای مردم بیمه فراهم میکند و در برنامهریزی در زندگیشان به آنها یاری میرساند و به کنش هماهنگ مردم کشور در جهت بازتوزیع منابع از نسل جوان و فعالان نیروی کار به سوی افراد سالمند و از کار افتاده کمک میکند.
علاوه بر اینها، نیکولاس بار توضیح میدهد که در برنامهریزی برای تقویت رشد اقتصادی، سیاستهای دولت نقشی محوری دارند. سرمایهگذاری در افزایش مهارتهای نیروی کار عنصر مهمی برای رشد اقتصادی و تقسیم میوههای رشد است. انتقالهای درآمدی نیز به رشد کمک میکنند. به عنوان مثال، توانایی خرید تغذیه مناسب و سالم موجب بهبود نتایج تحصیلات کودکان میشود. بعلاوه، دولت رفاه را میتوان به عنوان ابزاری برای تقسیم ریسک به شکلی بهینه نیز مورد ملاحظه قرار داد.
نیکولاس بار از بحثهای ایدئولوژیک راست و چپ عبور میکند و مسئله سیاستهای رفاهی را از دیدگاه کارآمدی مورد بررسی قرار میدهد. او توضیح میدهد که سیاستهای رفاهی مناسب، رشد اقتصادی را تقویت میکنند. بدون تور حمایتهای اجتماعی، مردم جسارت شروع کسبوکارهای جدید و نوآوری را از دست میدهند. اما ریسک بسیار کم نیز از حالت بهینه خارج است. نظامهای کمونیستی از مردم در برابر همه خطرات محافظت کردند و بدین ترتیب ناخواسته جلوی تلاش و شکوفایی را گرفتند.
ساختار کتاب
کتاب «نظریه اقتصادی دولت» را میتوان به دو بخش اساسی تقسیم کرد. بخش اول مقدمهای نظری در مورد دولت رفاه و یک ارزیابی از برنامههای مختلف رفاه اجتماعی ارائه میکند. بخش اعظم این مقدمه به مرور تاریخ توسعه دولت رفاه میپردازد. محور اصلی استدلالهای بار در این بخش بر اساس تحلیل فلسفه سیاسی و اقتصاد سیاسی مداخله دولت است. او در ادامه این بخش بحثی در مورد روشهای ارزیابی برابری و کارایی سیاستهای رفاهی ارائه میکند. نیکولاس بار در بخش دوم کتاب تأثیرات برنامههای رفاهی مشخص را بر اساس کارایی و برابری ارزیابی میکند. یکی از جذابترین بخشهای این کتاب برای خواننده ایرانی احتمالاً بحث بار در مورد صندوقهای بازنشستگی باشد. او تحلیل جامعی در مورد بحرانهای نظامهای بازنشستگی ارائه میکند و سپس راهحلهایی فراتر از استراتژیهای سنتی بر اساس فرمولهای جمعیتی پیشنهاد میکند. بار در این زمینه بیش از هر چیز بر الگوهای مشارکت نیروی کار (بهخصوص زنان) و ارتقای بهرهوری کار تأکید دارد.
اهداف و روشها
در کتاب «نظریه اقتصادی دولت» بر تمایز بین اهداف و روشها در سیاستگذاری رفاهی تأکید میشود. بار توضیح میدهد که اهداف سیاست (ازجمله عدالت، برابری، کارآمدی، آزادی فردی) هنجاری و متأثر از ایدئولوژی هستند. اما زمانی که اهداف مشخص شدند، روشهای دستیابی به آنها مسئلهای فنی است و باید به متخصصان و تکنوکراتها واگذار شود. بار سپس نظریات اقتصادی در زمینه مداخله دولت و تأمین اجتماعی را موردبحث قرار میدهد و شرایطی خاص را برای عملکرد کارآمد بازارها تشریح میکند که عبارتاند از:
(۱) وجود اطلاعات کامل در مورد کالاها و قیمتها برای مصرفکنندگان و شرکتها؛ (۲) رقابت کامل؛ و (۳) عدم وجود شکست بازار در ارائه کالاهای عمومی، اثرات جانبی (بهعنوانمثال آلودگی هوا) و سود فزاینده افزایش مقیاس (که موجب ایجاد مونوپولی و حذف شرکتهای کوچکتر میشود).
هر جا که این شرایط برقرار نباشد، مداخله دولت در شکل قاعده گذاری و تنظیمگری، تأمین مالی یا ارائه خدمت یا کالا توسط دولت توجیه میشود تا به بهینهترین راهحل و به کارآمدی اقتصادی دستیابیم. بار معتقد است که با انتقالهای درآمدی (بهعنوانمثال یارانه نقدی) میتوان به اهداف عدالت اجتماعی دستیافت مگر در مواردی که انتقالهای غیر نقدی (همچون آموزش رایگان، خدمات درمانی، مراقبتهای کودکان) کارآمدتر باشند. او سپس با بررسی نمونه سیاستهای رفاهی در کشور انگلستان، تحلیلی از مزایای نقدی و غیر نقدی ارائه میکند.
برنامههای بیمه اجتماعی دولت رفاه تلاش میکنند تا در قالب مزایای بازنشستگی، بیکاری، بیماری و معلولیت از مردم حفاظت کنند. ازآنجاییکه بازار نمیتواند در برابر تورم و بیکاری از مردم حفاظت کند، این مداخله دولت بر مبنای ایجاد کارآمدی قابل توجیه است. بهبیاندیگر، ریسکهای بازارهای خصوصی به حدی بالا هستند که سودهای کسبشده، متناسب با آنها نخواهد بود. نیکولاس بار با بحث بر مبنای کارآمدی استدلال میکند که آموزش نباید به بازارهای خصوصی واگذار شود. او در زمینه سیاستگذاری مسکن نیز توصیه میکند که پرداخت یارانههای درآمدی به افراد نیازمند جایگزین یارانه قیمتی (کنترل اجارهبها، تأمین وام، معافیت مالیاتی سود وام مسکن) شود زیرا یارانههای قیمتی به ناکارآمدی منجر میشوند.
«نظریه اقتصادی دولت» با یکی از بنیادینترین پرسشها در زمینه دولت رفاه نیز دستبهگریبان میشود: چطور میتوان به برابری دستیافت بدون اینکه انگیزهها در جامعه از بین بروند. او مینویسد: «اجتناب از معایب سرمایهداری از طریق رها کردن نظام بازار همانند دور انداختن بچه به همراه پوشک است». بار از انتقال ثروت از طریق مالیات گیری (بیش از هر چیز مالیات بر ارث) و تقسیم سود با کارگران و سهیم ساختن همه جامعه در نظام سرمایه دفاع میکند.
** برای مطالعه خلاصه اجرایی کتاب «نظریه اقتصادی دولت: مبانی اقتصادی دولت رفاه» کلیک کنید.
لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=20965
بدون دیدگاه