مؤسسات مردمی معمولا نمیتوانند با یکدیگر بهصورت پایدار همکاری کنند؛ هرچند همکاریهای جمعی برای تقویت جایگاه این مؤسسات بسیار ضروری است. اگر قرار است یک ائتلاف استراتژیک داشته باشیم باید ساختار، اهداف و چشمانداز مشخص تعریف کنیم. سومین نشست مؤسسات مردمنهاد و تحقیقاتی فعال در حوزه شفافیت و مقابله با فساد در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، به ابتکار مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه و به میزبانی هسته پژوهشی سلامت اداری و مبارزه با فساد دانشگاه تهران برگزار شد. در این نشست نمایندگان هسته پژوهشی سلامت اداری و مبارزه با فساد دانشگاه تهران (دکتر امیری و دکتر حسینی) ، مرکز غیردولتی توسعه فراگیر سلامت اداری و مبارزه با فساد (دکتر عابدیجعفری) ، دیدهبان شفافیت و عدالت (آقای نوری) ، جمعیت هماندیشان دادخواه (مهندس حسینی و دکتر میدری) و جمعیت پایش شفافسازی و ریشهکنی فقر و فساد (آقای کاظمی) مشارکت داشتند و پس از بحث درباره کلیات، تحلیل حاضران درباره چیستی فساد و راههای مقابله با آن، زمینهها و لوازم همکاری مشترک میان سازمانهای مردمی در امر مقابله با فساد مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
مجتبی امیری: اصول و قواعد همکاری، مقدم بر بحث محتوایی
اگر قرار است یک ائتلاف استراتژیک داشته باشیم باید ساختار، اهداف و چشمانداز مشخص تعریف کنیم. به نظر من به علت پیچیدگی مباحث نظری و اختلافنظرها، نیازی نیست وارد بحثهای محتوایی شویم یا حداقل زود است. باید به ساختار کاری بپردازیم که قصد داریم به صورت مشترک انجام دهیم. اگر میخواهیم یک کار مشترک انجام دهیم باید یک اصول و قواعد و تفاهم حداقلی را داشته باشیم.
احمد میدری: بررسی ریسکهای همکاری جمعی
اینکه ما درک مشترکی از علل فساد و شیوه مبارزه با آن و برنامه مشترک داشته باشیم چیزی است که در طول زمان شکل میگیرد و در مراحل اولیه امکانپذیر نیست. بهتر است که از یک سطح نازل همکاری شروع بشود. به نظر من هر انجمن و تشکل به صورت مستقل فعالیت کند و چنانچه یک طرح یا اقدامی دارد و علاقهمند است که همکار و شریک داشته باشد، بیاید در این جمع انجمنها مطرح کند و مورد بحث قرار بگیرد و هر تشکلی که مایل بود با آنها همکاری کند؛ در واقع استقلال هر تشکل حفظ میشود و در منابع برای یک هدف مشترک همافزایی میشود. اقدامات مورد به مورد مطرح میشود و درباره همکاری در موارد مختلف بحث میشود، این بهتر از تعریف یک اقدام کلی است. از طرف دیگر، باید ریسکهای همکاری را هم بررسی کنیم که شکست نخوریم. برای هر اقدام باید تمام ابعاد آن به صورت ریز مشخص شود، چقدر منابع، نیروی انسانی یا مجوزهای حکومتی میخواهد. اینها لازم است تا بتوان درباره یک اقدام مشترک تصمیمگیری کرد.
علیاشرف نوری: اقدام مشترک یا هدف مشترک؟
باید مشخص کنیم که در کدام حوزه فساد میخواهیم اقدام مشترک تعریف کنیم؛ در واقع به یک نظام اولویتبندی در مباحث فساد نیاز داریم. هر حوزه متخصصان خود را دارد. باید بحث شود که به اقدام مشترک نیاز داریم یا هدف مشترک. مثلا میتوان با استفاده از تحلیل نخبگی و نظرات همه سمنها ببینیم که مهمترین مسئله فساد درحالحاضر چیست، اگر مثلا مشخص شد که نظام بانکی است آن زمان یک اقدام مشترک تعریف میکنیم. از طرف دیگر، من پیشنهاد میکنم از طرف هر تشکل یک نفر معرفی شود و شورای مرکزی تشکلهای مبارزه با فساد را شکل دهیم. این شورا باعث میشود که عدم اعتماد کم شود، زیرا دیگر یک مؤسسه نیست که بتواند از دیگری سوءاستفاده کند؛ یک شوراست.
بهزاد کاظمی: توپولوژی مؤسسات مقابله با فساد
ترکیب فعلی مؤسسات حاضر، ترکیبی از مراکز تحقیقاتی و سازمانهای مردمنهاد است. برخی نهادها نظیر هسته پژوهشی مقابله با فساد دانشگاه تهران و مرکز توانمندسازی جنبه تحقیقاتی دارند، درحالیکه برخی دیگر نظیر دیدهبان شفافیت و عدالت و مرکز غیردولتی مقابله با فساد مؤسساتی مردمنهاد هستند. دانستن این ترکیب برای تعریف کار مشترک ضروری است. از طرفی، پیشنهادها برای همکاری جمعی و اقدام مشترک، به شورا و دبیرخانه نیاز دارد.
حسن عابدیجعفری: سازوکار همافزایی با ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی
با توجه به درخواست نهاد ریاستجمهوری برای نشست مشترک تشکلها با ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، به نظر من یک اقدام مشترک میتواند تعریف نحوه همکاری با دولت و ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی باشد. از طرف دیگر ما مثلا ۱۰ سمن فعال هستیم، دور هم جمع میشویم به هم کمک فکری و اجرائی میکنیم؛ بعضیها یک پروژه تعریف میکنند، هر تشکلی خواست میتواند به آنها کمک کند و هرکدام که تمایلی نداشت میتواند این کار را نکند. میتوان برای شورای تشکلها که غیررسمی است و نیازی به رسمیبودن ندارد، یک دبیرخانه تعریف کرد، یک شورای راهبری تعریف کرد که مثلا همین هماهنگهایی اولیه یا بحثها را پیش ببرد، جلسات برگزار کنند و… . در این شورا همه سمنها استقلال خود را دارند و مثلا هر دو سمنی یا هر سه سمنی از شورا میتوانند بروند با هم همکاری کنند یا نکنند و این ظرفیت هماکنون وجود دارد.
سید محمود حسینی: رصدخانه مقابله با فساد
پیشنهاد ما تشکیل یک مرکز هماهنگی میان سمنهای فعال مبارزه با فساد برای ارتباط بیشتر خودشان و همچنین ارتباط با دولت بهمنظور مبارزه با فساد است. یا مثلا به نهاد ریاستجمهوری پیشنهاد دادیم که رصدخانهای ایجاد شود در زمینه اجرای قوانین مرتبط با فساد و گزارش آن به مردم و حتی خبرنگاران فعال در این حوزه را تشویق کند. اینها را میتوانیم با همکاری همه سمنها بررسی کنیم و در چارچوبهایی که مدنظر همه است برای اقدام برنامهریزی کنیم.
داوود حسینیهاشمزاده: گردآوری و جمعبندی برنامههای اقدام مشترک
به نظر بنده به عنوان اقدام مشترک همه تشکلها مثلا سه یا چهار صفحه بنویسند و عنوان کنند که چه کاری در مبارزه با فساد میخواهند انجام بدهند. سه یا چهار نفر را همین جمع انتخاب کند تا اینها را جمعبندی و نقاط مشترک را استخراج کنند و به عنوان دستورکار اعلام کنند که میخواهیم این مسیر را طی کنیم.
لوازم و مقتضیات همکاری میان نهادهای مردمی
گزارش نشست مشترک شش نهاد تحقیقاتی و مردمی فعال در مقابله با فساد بیانگر دشواریهای ایجاد هماهنگی و تعریف اقدام مشترک است. همکاری میان مؤسسات اغلب به شکست منجر میشود و ائتلافهای اجتماعی را در همان بدو امر به بنبست میرساند. برای رهایی از چرخه معیوب مذکور، نیازمند شناسایی علل شکست هستیم. به نظر میرسد برخی از مهمترین علل به این شرح باشند:
بلندپروازی: در ابتدا تصور میشود که با همکاری یکدیگر میتوان گامهای بلندی برداشته شود. این بلندپروازی غیرواقعبینانه است و به سرعت فروکش میکند.
تفاوت در دیدگاهها: مؤسسات برداشتهای متفاوتی از مسئله، علل و راهبردها دارند و هریک تصور میکنند دیدگاه خود درست است و تلاش میکنند همه را به این سمت هدایت کنند. این تلاش هرچند صادقانه به ازبینرفتن ارتباط میانجامد.
تفاوت در ظرفیتها: هریک از مؤسسات ظرفیتهای مختلف انسانی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارند. این نابرابریها باید مشخص شود و نقشها و مسئولیتها براساس ظرفیتهای واقعی توزیع شود. مؤسسات هم در آشکارسازی ظرفیتهای خود و هم قبول مسئولیت براساس تواناییهای خود ابا دارند.
تلاش برای ایجاد ساختار رسمی: معمولا مؤسسات تلاش میکنند که برای همکاری یک ساختار رسمی ایجاد کنند. این تلاش ناموفق خواهد بود زیرا ساختار رسمی زمانی باید ایجاد بشود که تمام منابع قدرت و برنامهها روشن باشد. مؤسسات غیردولتی در ابتدای کار برنامه مشترک ندارند و منابع قدرت را تجمیع نخواهند کرد. با توجه به گزارش اجمالی نشست مؤسسات فعال در حوزه شفافیت، برخی پیشنهادهای ارائهشده برای تقویت همکاری جمعی عبارت بودند از:
- حفظ استقلال و هویت هر مؤسسه: هویت هر مؤسسه باید حفظ شود و به استقلال و تفاوتها احترام گذاشته شود.
- تعریف اقدامهای موفقیت کوچک: مؤسسات زمانی کنار یکدیگر جمع میشوند که در کوتاهمدت بتوانند به موفقیتهایی دست یابند در غیر این صورت مؤسسات پراکنده میشوند.
- گفتوگوی شفاف: مؤسسات باید یکدیگر را نقد کنند و آنچه را موجب کدورت میشود، آشکار کنند.
- دوین منشور اخلاق حرفهای مشترک: تدوین بایدها و نبایدها در قالب یک منشور اخلاقی میتواند از خطاهای احتمالی جلوگیری کند و موجب همفکری شود.
- طراحی یک نهاد یا ابزار هماهنگکننده: همکاری نیازمند تبادل اطلاعات و دیدگاههاست. این تبادل میتواند از طریق یک شورا، سایت مشترک، خبرنامه و… ایجاد شود.
۷ قدم سازمانهای غیردولتی برای شبکهسازی
به عنوان مبحثی تکمیلی در گزارش- تحلیل پیشرو، ارائه مدلی برای شبکهسازی سازمانهای مردمی ضروری است. در این راستا، هفت قدم بنیادی به شرح زیر میتوان برشمرد:
- در گام اول ساختن یک شبکه از سازمانهای غیردولتی نیازمند ابتکار عمل است. ساختن شبکه شاید کمی سختتر از دیگر اقدامات سازمانهای غیردولتی باشد، اما استخدام کسانی که در شبکهسازی تجربه دارند یا درخواست از هیئت امنای سازمان به عنوان کسانی که قبلا شبکهای قوی داشتند، میتواند راهگشا باشد. ازدستدادن ابتکار عمل و سستی کمکی به شبکهسازی نمیکند، بنابراین برای ساخت شبکه باید ابتکار به خرج داد.
- در گام دوم، مشارکت در رویدادهای مختلف به ساخت شبکه کمک میکند. در طول سال رویدادهای زیادی در حوزه عمل سازمانهای غیرانتفاعی، جامعه مدنی و مسئولیت اجتماعی شرکتها اتفاق میافتد. مشارکت در این برنامهها از نظر برقراری ارتباط و مشارکت بالقوه در آینده میتواند در شبکهسازی بسیار مؤثر باشد.
- به عنوان گام سوم، تدوین فهرستی از مخاطبان و مرتبطان میتواند کمککننده باشد؛ بنابراین تعداد زیادی از شماره تماس و جزئیات مربوط به افراد را میتوان جمعآوری کرد. مشارکت و توجه به رویدادها، کنفرانسها، نشستها و… باعث گسترش فهرست مخاطبان خواهد شد. از اطلاعات بهدستآمده میتوان پایگاه دادهای از مخاطبان ساخت، بهویژه فهرستی از ایمیلهای آنان.
- به عنوان چهارمین گام، سازمانهای غیردولتی نباید از همرسانی اطلاعات واهمه داشته باشند. فعالیتهای در دست اقدام را میتوان از طرق مختلف همچون ارسال انبوه ایمیل، خبرنامهها، گزارش، عکس، گراف، ویدئو و… به شبکه خود اطلاع داد. بیمعنی است سازمانی بگوید اطلاعاتی برای انتشار ندارد، فعالیتهای سازمان باید در فرمها و سایر اقلام اطلاعرسانی مستند شود.
- گام پنجم در شبکهسازی، علاقهمند نشاندادن خود و تعامل متقابل است؛ بنابراین سازمانهای غیردولتی باید اطلاعات خود را درباره اینکه سایر افراد و سازمانهای غیردولتی چه میکنند بهروز نگه دارند، درباره آنها مطالعه کنند، وبسایت و صفحات اجتماعی آنان را شناسایی کرده و علاقهمندی خود به فعالیتهای آنان را نشان دهند.
- به عنوان ششمین نکته، سازمانها نباید شبکههای خود در دنیای واقعی را فراموش کنند. با حضور اینترنت و شبکههای اجتماعی شبکهسازی راحتتر از همیشه شده است، با این حال سازمانها باید مزایا و معایب این نوع شبکهسازی را بدانند. به صورت واضحی احساسات متفاوتی در روشهای آنلاین و آفلاین بروز میکند. برای مثال اگر سازمان میخواهد از شخصی مهم برای حضور در رویدادی دعوت کند، احتمالا ترجیح میدهد به صورت حضوری یا تماس تلفنی باشد تا اینکه صرفا ایمیلی ارسال کند.
- در نهایت سازمانهای غیردولتی باید متوجه این امر باشند که با انسانها در تعاملاند. انجمنها باید به یاد داشته باشند که عوامل انسانی متفاوتی در هر بخش، سازمان یا صنعتی خود را بروز میدهند؛ بنابراین شبکهسازی صرفا یک فعالیت ارتباطی نیست، یک فعالیت احساسی هم هست. از اینرو لازم است در تعاملات با نزاکت و محترمانه رفتار کرد. معرفی سازمان و خود و دردسترسبودن حداقل یک رفتار محترمانه است.
منبع: روزنامه شرق/ ۴ اردیبهشت ۹۸
بدون دیدگاه