پژوهشگر مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه
کارشناسی ارشد مطالعات توسعه
بررسی فضای مجازی نشاندهنده آن است که استفاده از مفهوم تعارض منافع برای بررسی ناکارآمدیها و فساد نسبت به گذشته بسیار بیشتر شده است. تا آنجا که از تعارض منافع در بورس تا ورزش را میتوان در فضایی توییتری مشاهده کرد.
در واقع بررسی روندهای هفتگی استفاده از مفهوم تعارض منافع در فضای مجازی نشان دهنده افزایش کمی و کیفی استفاده از این مفهوم است. در حالی که در ماههای گذشته عمده استفاده از مفهوم تعارض منافع برای حوزه پزشکی بوده است و یا در بهترین حالت با مطرح شده تعارض منافع در یکی از حزوهها بنا به موقعیت ترند تعارض منافع گسترش مییافت، اما در هفتههای اخیر نه تنها استفاده از کلمه کلیدی تعارض منافع گسترش چشمگیری داشته است، بلکه به حوزههای مختلفی نیز میپردازد.
در این گزارش به صورت مختصر گسترش گفتمان تعارض منافع در فضای عمومی، مباحث کلیدی اشاره شده در فضای توییتر و راه سخت مدیریت تعارض منافع از منظر کابران توییتر مورد بررسی قرار میگیرد.
گفتمان سازی تعارض منافع: قدمی برای تصویب لایحه مدیریت تعارض منافع
«برادر چیزی از «تعارض منافع» شنیدی؟» این سوال یکی از کاربران توییتر از کاربری دیگر است که میگوید چرا یک پزشک در کمیسیون امنیت ملی است و شخصی دیگر با دکتری برق عضو کمیسیون بهداشت است. منظور سوال کننده آن است که نه تنها این موضوع عیب محسوب نمیشود، بلکه به نوعی در مدیریت تعارض منافع کارساز است.
این گفتگوها در فضای توییتر نشان از گفتمانسازی مفهوم تعارض منافع به عنوان عامل ناکارآمدی و یا فساد در دستگاههای عمومی است. به عبارت دیگر کاربران بسیاری در فضای مجازی به اهمیت تعارض منافع پی بردهاند.
بررسی پیامهای توییتر به صورت واضحی نشان میدهد از مفهوم تعارض منافع در حوزههای بسیار متنوعی استفاده میشود. این درحالی است که با مطالعه شمارههای اولیه تحلیل فضای مجازی در همین سایت متوجه خواهید شد که تا همین چند ماه پیش طیف موضوعاتی که برای تحلیل آن از تعارض منافع استفاده میشد، چقدر محدود بود.
تعارض منافع در بورس، بهداشت، خودروسازی، مجلس، آموزش و پرورش، شهرداری، رسانه و ورزش حوزههایی بودند که از تعارض منافع برای تحلیل آنها استفاده شده است. این گسترش استفاده از مفهوم تعارض منافع در حوزههای مختلف نشان از تقویت گفتمان تعارض منافع در فضای عمومی دارد.
چنین استقبال و تداوم توجه به تعارض منافع در حوزههای مختلف نه تنها موجب حساسسازی عموم مردم درباره موقعیتهای تعارض منافع میشود، بلکه امکان تصویب لایحه مدیریت تعارض منافع در مجلس و پیشبرد آن در وزارتخانهها نیز افزایش خواهد یافت.
نکته جالب آنکه از مضامین برخی توییتها میتوان استفاده شخصی از تعارض منافع را احصا کرد. مثلا یکی از کاربران در توضیح مواضع خود درباره درگیری اردوعان با کردهای ترکیه به این موضوع اشاره میکند که تضاد منافع وی با کردها موجب شکلگیری تعارض منافع در اظهار نظر وی میشود.
کاربری دیگر میگوید دلیل بسیاری از مسائل این است که اگرچه ما درک مشترکی از مسائل داریم، اما مناسبات قدرت باعث تاخر و تقدم مسائل میشود.
تعارض منافع در بورس
بخش زیادی از پیام های این هفته توییتر مربوط به بازار سرمایه و تعارض منافع در بورس بوده است. به نظر میاید این موضوع زمانی داغ شد که دبیر کانون کارگزاران بورس ادعا کرد مسئولیت اختلال سامانهها با کارگزاران نیست. بسیاری از فعالان حوزه بازار سرمایه به این موضوع واکنش نشان دادند.
یکی از کاربران با مضحک خواندن وضعیت نظارت در بازار بورس مینویسد: «میزان درک و شعور و مراتب مشتری مداری و ارزش و احترامی که برای سهامدار قایل هستن از همین اظهار نظرهاشون مشخصه! مضحکترین قوانین بورس پر از تضاد منافع این هست که برای شکایت از کارگزاری باید بری به کانون کارگزارن از دست یکی از اعضا شکایت کنی تا قشنگ بخندن بهت!» کاربری دیگر با تاکید بر همین مضمون و تعارض منافع در بورس میگوید: « این اسمش هیات مدیره مافیاست نه کانون صنفی! احمقانه ترین قانون در این ساختار بورس پر از تضاد منافع این هست که از دست کارگزار بری به کانون کارگزاران شکایت کنی! »
کاربری دیگر با اشاره به توییت دبیر کانون کارگزاران مینویسد: «توی بازار سرمایه ایران به شدت تعارض منافع دیده میشه. در هر معامله ای، ناظر و مجری منفعت همزمان دارن. حالا لابیها و باندها و اینا بماند. ته این وضعیت که همه دور هم دارن میخورن و کارگزارا مشکلات رو میندازن گردن هسته و سازمان مشکل هسته رو میندازن گردن تحریم همینه.»
در برخی موارد موضوع از این هم فراتر رفته و قاعدهگذاری برای خود به عنوان تعارض منافع در بورس معرفی شده است: « کسی که خودش تا گردن تو خرید و فروشِ و کارش زد و بند با هم باندی هاش در بازاره چطور در بالاترین رکن تصمیم گیری بازار سرمایه حضور داره؟ تضاد منافع و رانت اطلاعاتی چطور توجیه میشه؟»
تعارض منافع در تحصیلات تکمیلی
اگرچه موضوع بخشنامه تعارض منافع در آموزش و پرورش به بحث داغ روزهای اخیر تبدیل شده است، اما این موضوع در فضای توییتر بازتاب کمتری داشته و بیشتر در کانالهای تلگرامی پیگیری شده است. اما یکی از بحثهای مورد توجه در فضایی توییتر درباره سهمیه فرزندان اعضای هیئتعلمی بوده است.
یکی از کاربران در پاسخ به اینکه چرا این سهمیه هنوز ابطال نشده است مینویسد: « واضحه چون تعارض منافع نمیذاره. مجلس سهمیه رو حذف کرد ولی اساتید دانشگاه در شورای عالی انقلاب فرهنگی مجدد تصویب کردن و چون اونجا تصویب شده دیگه مجلس جدید همنمیتونه دست بهش بزنه.» کاربری دیگر با نگاهی پهندامنهتر مینویسد: « به نظرم بزرگترین مانع تغییر در آموزش عالی، تعارض منافع شدیده. آموزش عالی رو سپردن دست خود اساتید دانشگاه که واسه خودشون تصمیم بگیرند. تعداد زیادی از مسئولین ارشد هم هیئت علمی هستند علیرغم غیرفعال بودنشون! خب این جمع چرا باید تصمیمی بر علیه منافع خودشون بگیرن؟»
البته تمام توییتهای فضای مجازی در طرفداری از مدیریت تعارض منافع نبوده است و مخالفتهایی نیز با آن وجود دارد. برای مثال یک کاربر در پاسخ به شخصی که میگوید دلیل وضعیت نامناسب مدارس دولتی حضور فرزندان مسئولان در مدارس غیردولتی است، مینویسد: «از منظر شما چون طرف فرزند فلان مسئوله باید بره مدرسه دولتی تا از تعارض منافع پیشگیری بشه . صرف نظر از این که طرف آیا تنها جرمش بابت رفتن به این مدارسی که شما می فرمائید آموزش صحیح انسانی هنوز توش پیاده نشده ، فرزند اون مسئول بودنه».
شخص دیگری به صورت عمومی توییت میکند که «یکی از عبارتهایی که بسیار بدم میاد و در متنهای “code of business conduct and ethics “ گنجانده میشود، “conflict of interest “ یا تضاد منافع است، یعنی به عبارتی به کارمند گفته میشود باید بردهی اختصاصی ما باشی.»
این توییت به طور ضمنی ادعا میکند سیاستهای مربوط به تعارض منافع مربوط به تمام حوزههای زندگی شخصی (یا غیرکاری) میشود، درحالیکه سیاستهای تعارض منافع تنها با آن بعد از زندگی شخصی مرتبط است که منافع شخصی منجر به تهدید منافع عمومی خواهد شد.
راه سخت مدیریت تعارض منافع
بسیاری از کاربران تعارض منافع به پیچیدگیهای مدیریت تعارض منافع اشاره کردهاند. یکی از کاربران با اشاره به یادداشت احمد میدری، اقتصاددان و معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مینویسد:
یادداشت احمد میدری درباره تاریخچه مدیریت تعارض منافع در ایران و همچنین تأثیر مدیریت آن با تأکید بر بخشنامه وزیر آموزش و پرورش درباره مدیریت تعارض منافع است.
کاربری دیگر با اشاره به بررسی نشدن لایحه مدیریت تعارض منافع در مجلس آن را یکی از شواهد پیچیدگی مدیریت تعارض منافع در ایران میداند. کاربری دیگر اشاره میکند در صورت تصویب لایحه مدیریت تعارض منافع در مجلس دست قوه قضاییه برای مبارزه با فساد بازتر خواهد شد.
کاربری دیگر مینویسد « سوال من:مجلسی که دو سه ماه طول میکشه تا یک نفر تاجگردون رو تعیین تکلیف کنه، چند سال طول میکشه تا ۸۰ میلیون نفررو تغییری براشون ایجاد کنه؟ شفافیت، انحصار، تعارض منافع، مالیات عایدی، بانکها، اقتصاد، خانه ،ارزش پول ملی چند هزار سال باید صبر کنیم؟»
لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=7742
بدون دیدگاه