تابستان ۱۳۷۹ تازه نماینده مردم آبادان شده بودم که به دلیل شور شدن شبکه آب شهری مردم به خیابان ریختند. در آن اعتراض سه نفر کشته شدند. اولین خونهایی که برای مشکلات محیطزیست در ایران به زمین ریخته شد. آب دریا وارد شبکه آب آشامیدنی شهری شده بود و سه روز آب قابل آشامیدن در شهر نبود؛ شهری که در محاصره دو رودخانه آب شیرین بود حالا با پیشروی کامل آب دریا در رودخانههای بهمنشیر و اروند در محاصره آب شور قرار گرفته بود.
در سال ۲۰۰۱ میلادی (۱۳۸۰) برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) گزارشی تحت عنوان «تالابهای بینالنهرین: اضمحلال یک اکوسیستم» The Mesopotamian Marshlands: Demise of an Ecosystem را منتشر کرد. گزارش را یک عراقی ایرانیالاصل به نام حسین پرتو نوشته بود. با او در ژنو تماس گرفتم. پیشبینی او وحشتناک بود:
بحران بزرگ زیستمحیطی در جنوب ایران و عراق به علت سد بزرگ آتاتورک ترکیه، انحراف آب در جنوب عراق برای فشار بر شیعیان و ساخت سدهای بزرگ ایران در شرف وقوع است. گزارش را به خانم ابتکار رئیس وقت سازمان محیطزیست نشان دادم، ایشان نیز تأیید کردند. از وزیر نیرو سؤال کردم. سدسازی در دنیا زیر سؤال رفته بود، اما وزارت نیرو احتمال رخداد بحران زیستمحیطی ناشی از سدسازی را انکار میکرد و حتی خندهدار میدانست. در آن گزارش، تالابها به کبد زمین تشبیه شده بود، درحالیکه وزارت نیرو آنها را بیابان میدانست.
در سال ۱۳۸۹ نمایندگان استان خوزستان از مرکز پژوهشهای مجلس درخواست کردند در مورد مشکلات خوزستان گزارشی تهیه کند. این کار به من واگذار شد. در پاسخ به این درخواست، گزارش «مسئله خوزستان: نظام تدبیر» را تهیه کردم (لینک دانلود گزارش در انتهای مطلب است). منظور از نظام تدبیر، رابطه میان نیروهای اجتماعی و حکومت است. از محیطزیست گرفته تا فقر و ثروت همگی حاصل ارتباط نیروهای اجتماعی با حکومت یا همان نظام تدبیر است. اکنون پس از گذشت ۱۰ سال، هنوز بر این باورم که مشکل و مسئله خوزستان، نظام تدبیر در سطح استان و در سطح کشور است.
نظام تدبیر در خوزستان با چند مشکل اساسی روبرو است که تا اصلاح نشود، نهتنها بحران خوزستان حل نخواهد شد، بلکه سایر بحرانها نیز قابلمهار نخواهد بود. اهم مشکلات نظام تدبیر در خوزستان و ایران و راهبرد اصلاح آن را اینگونه میتوان برشمرد:
- با جنگ و مهاجرت گسترده خوزستانیها، شبکه روابط اجتماعی در خوزستان بهشدت تخریب شد. با تضعیف شبکه روابط اجتماعی، نظام اداری در خوزستان بیش از سایر استانها دچار فساد شده است. از همین رو تزریق پول و بودجه مشکل این استان را حل نمیکند، باید نظام اداری و روابط اجتماعی احیا شود. ازآنجاکه نظام اداری در خوزستان بیش از نظام اداری در سایر استانها معیوب است، نمیتواند پروژه اجتماعی را مدیریت کند.
- در کشور، سرمایهگذاریها نه بر اساس منطق اقتصادی و زیستمحیطی بلکه بر اساس قدرت چانهزنی گروههای ذینفع که در رأس آن نمایندگان مجلس، سازمانهای دولتی و پیمانکاران هستند اختصاص مییابد. از فولاد مبارکه گرفته تا استقرار صنایع فولادی و پتروشیمی در اقصی نقاط ایران، بر اساس توزیع قدرت نمایندگان مجلس و سازمانهای دولتی و پیمانکاران تعیین میشود.
- این شبکه، موجب تخریب محیطزیست کشور و از بین رفتن فرصتهای اشتغال شده است. بر اساس فشار مردم و منافع گروههای ذینفع، تولیدات کشاورزی و صنایع آب بر بدون ملاحظات بلندمدت حتی برای همان مناطق طراحی میشود. باید صنایع آببر مانند صنایع فلزی، پتروشیمی و نیروگاههای برق در سواحل جنوبی کشور مستقر شوند و الگوی کشت محصولات کشاورزی با ویژگیهای اقلیمی سازگار شود. توجه به این اصل برای حل بحران بیکاری، نابرابری منطقهای و محیطزیست ضروری است.
- بهسرعت باید در سدسازی تجدیدنظر کرد. در آمریکا از سال ۱۹۹۰ تاکنون ۱۳۰۰ سد برچیده شده است (dam removal) تا محیطزیست مناطق پاییندست احیا شود. برچیدن سد ممکن است تا چند میلیون دلار هزینه داشته باشد. فرانسه، ژاپن، روسیه و بسیاری از کشورهای دیگر نیز تعدادی از سدهای خود را برداشتهاند. در ایران این مسئله باید در دستور کار قرار گیرد.
- برداشت آب از سفرههای زیرزمینی و آبهای سطحی برای مصارف صنایع بزرگ ازجمله در خوزستان باید ممنوع شود. همه پتروشیمیها و صنایع فولاد باید بهتدریج به کنار دریا منتقل شوند و مانند عربستان تنها از آب دریا استفاده کنند.
در بخشی از گزارش «مسئله خوزستان: نظام تدبیر»، به ارزیابی بانک جهانی از پروژه ساخت سد دز[۱] استناد شده است. کارشناسان بانک جهانی از زمان ساخت سد دز در این پروژه مشارکت داشتند. گزارش در سال ۱۹۸۰ نوشته شده است، اما ازآنجاکه نقد نظام تصمیمگیری و دولتمردان ایران است، در سال ۲۰۰۸ حدود ۳۰ سال پس از تدوین منتشر گردید.
مطالعه این سند نشان میدهد که راه توسعه صنعتی، کشاورزی و تولید برق در ایران از ابتدا غلط طراحی شده است. پس از انقلاب، متأسفانه آن شیوههای غلط نهتنها اصلاح نشد، بلکه تقویت گشت. اصلاح وضعیت کشور نیازمند ۱- مهار جاهطلبیهای سیاستمدارانی است که به دنبال طراحی پروژههای نمایشی هستند؛ ۲- پایبند ساختن کارشناسان به اصول اخلاق حرفهای؛ و ۳- حل منازعه در درون سازمانهای دولتی و نخبگان اداری و سیاسی است.
درهرحال، امید را نباید از دست داد. در سال ۱۹۶۹ رودخانه Cuyahoga River در آمریکا به علت آلودگیهای نفتی ۱۳ بار آتش گرفت. عکسها و فیلمهای آلودگی این رودخانه وحشتناک است. اما همان حماقت در آلوده سازی، منجر به تغییر مقررات و ساختار اداری و اجرای قانون آب سالم در آمریکا شد. سال ۲۰۱۹ در آمریکا پنجاهمین سالگرد خاموش کردن این رودخانه جشن گرفته شد.
فیلم آتشسوزی این رودخانه را ببینید تا بدانیم تخریب محیطزیست مختص ما ایرانیها نیست، اما باید مانند سایر کشورها درس بگیریم. در پایان قرن نوزدهم، رودخانه تایمز لندن رودخانه مرگ نامگذاری شد، زیرا فاضلابهای صنعتی و شهری این رودخانه را به منبع انواع بیماریها تبدیل کرده بود. آنها در نظام تدبیر خود بازنگری کردند و اجازه ندادند هموطنانشان برای تولید و درآمد بیشتر زندگی خود را از دست بدهند.
اگر میخواهیم در حوادث پرآب چشم خوزستان مدبرانه عمل کنیم، باید در پی اصلاح نظام تدبیر در خوزستان و کشور باشیم. در پی راهحلهایی مانند برداشت آب از دل کوه برای احیا دریاچه ارومیه نباشید. اگر مردم خوزستان و سرزمین مادری را دوست داریم، بیاید نظام تدبیر را اصلاح کنیم بهطور مشخصتر:
- حمایتهای گستردهای را که از مردم خوزستان در این روزها شکلگرفته است، تبدیل به حرکت مردمی برای حفظ تالابها و رودخانهها در سراسر کشور کنیم.
- نیروهای دانشگاهی، کارشناسان، و روزنامهنگاران با ایجاد یک شبکه همکاری با یکدیگر و با حکومت، گروههای فشار را از نمایندگان مجلس گرفته تا گروههای ذینفع در نظام اداری و پیمانکاران و حتی آنها که مطالبات نادرست منطقهای را نمایندگی میکنند)، به عقبنشینی وادار کنیم.
- اگر نیروهای مردمی حول محورهای زیر سازماندهی شوند، گام مهمی در جهت اصلاح نظام تدبیر در ایران برداشتهایم. بهجای اعتراض هرچند بهحق در هنگام رخ دادن بحران باید به مشارکت دائمی برای اصلاح مستمر نظامِ تدبیر همت گماریم.
** برای مطالعه متن کامل گزارش «مسئله خوزستان: نظام تدبیر» کلیک کنید.
پانوشت:
- [۱] IBRD (1980), Greater Dez Irrigation Project, World Bank
بدون دیدگاه