امروزه اساساً مفهوم و نگرش به توسعه دستخوش تحولاتی شده و به یک مسئله چندبعدی تبدیل شده است. در این نگرش علاوه بر تولید به کیفیت زندگی مردم و پایداری محیطزیست نیز تأکید شده است. الگوی نامناسب استفاده از سرزمین، افزایش جمعیت و استفاده از فناوریهای آلاینده منجر به بحرانهای زیستمحیطی شده است. به همین منظور در بسیاری از کشورهای توسعهیافته به برنامهریزی محیطزیست در کنار سایر جنبههای دیگر توسعه توجه ویژهای میشود.
یکی از اصلیترین تهدیدهای محیطزیست، اقدامات و سیاستهای انسانی در قبال آن است که براساس منافع شخصی یا حتی منطقهای و مغایر با منافع ملی اتخاذ میشود. تعارض در منافع حاصل از وظایف حرفهای و منافع شخصی، فرد را در موقعیتی قرار میدهد که در اصطلاح سیاستگذاری به آن تعارض منافع میگویند. تعارض منافع زمانی رخ میدهد که فردی در جایگاه مسئولیت دارای منافع حرفهای و شخصیای باشد که با یکدیگر رقابت میکنند بطوریکه این تعارض، انجام وظایف حرفهای آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
هر چند کشورهای مختلف در سطح قوانینی که برای تعارض منافع تصویب کردهاند مشابه نیستند اما کشورهای مختلف بسته به شرایطشان اقدام به قاعدهگذاری در این حوزه کردهاند. برای مثال ایالات متحده آمریکا از دهه ۶۰ میلادی قوانینی برای جلوگیری از سوءاستفاده مقامات از تصمیمات دولتی و مدیریت مسئله تعارض منافع تصویب کرده است. اما در کشور ما تا به حال قانونی در این خصوص تصویب نشده است هر چند تلاشهایی از جانب دولت و مجلس در سالهای اخیر شده است.
بسیاری از صاحبنظران توسعه معتقد به رابطه دو طرفه میان فقر و محیطزیست هستند. بطوریکه هرچه نابرابری در دسترسی به منابع و امکانات بیشتر باشد فقر بیشتر است و هر چه فقر بیشتر شود تخریب محیطزیست نیز بیشتر است. حال اگر سه موضوع فقر، محیطزیست و تعارض منافع را کنار هم قرار دهیم به لزوم بررسی و شناسایی موقعیتهای تعارض منافع در حوزه محیطزیست و بخصوص سازمان متولی آن یعنی سازمان حفاظت محیطزیست پی خواهیم برد.
هدف اصلی در این پروژه شناسایی موقعیتهای تعارض منافع در سازمان حفاظت محیطزیست ایران و راهکارهای مقابله با آن است. برای این منظور از روش کیفی، مطالعات اسنادی و مصاحبههای عمیق نویسندگان با کارشناسان و مسئولین کنونی و اسبق سازمان حفاظت محیطزیست استفاده شده است.
گزارش فوق در پنج بخش سازماندهی شده است. در قسمت اول گزارش ضمن معرفی ساختار سازمان به شناسایی موقعیتهای بالقوه تعارض منافع در معاونتها و دفاتر زیرمجموعه این سازمان پرداخته شده است. در قسمت دوم به بررسی موقعیتهای بالقوه و بالفعل موجود در صندوق ملی محیطزیست پرداخته شده است.
شناسایی ذینفعان میتواند تصویری کامل به محقق بدهد تا سازمانها، وزارتخانهها و نهادهاییکه قدرت و تأثیرگذاری زیادی در فرایند تصمیمگیری و سیاستگذاری در این حوزه را دارند شناسایی شوند. بخش سوم گزارش پروژه فوق ذینفعان به تفکیک ذینفعان داخلی و خارجی بررسی شدهاند.
در بخش چهارم گزارش که شاهرگ اصلی آن نیز هست موقعیتهای تعارض منافع برپایه ادبیات جهانی معرفی شده، مثالهایی از هر موقعیت در سازمان حفاظت محیطزیست آورده شده و همچنین راهکارهای مقابله با آن با توجه به قوانین کشور آمریکا بعنوان قدیمیترین و موفقترین تجربه شرح داده شده است.
در انتها گزارش در اختیار دو کارشناس یا مدیر مسئول در حوزه محیطزیست قرار گرفته تا گزارش فوق را ارزیابی و نظرات خود را در خصوص آن اظهار نمایند.
نتایج نشان میدهد که موقعیتهای تعارض منافع «درآمد و وظیفه»، «اشتغال همزمان»، «دربهای گردان» و «تعارض منافع بین سازمانی» از اصلیترین موقعیتهای تعارض منافع در سازمان حفاظت محیطزیست است. علاوه بر شناسایی مصادیق و موقعیتهای تعارض منافع در سازمان حفاظت محیطزیست، انتشار خلاصهای از مصاحبه با صاحبنظران در روزنامه شهروند، تهیه اینفوگرافیک، تهیه گزارشات رسانهای و انتشار آن در خبرگزاری ایسنا و ترجمه قوانین مدیریت تعارض منافع در حوزه محیطزیست در ایالات متحده آمریکا بخش دیگری از دستاوردهای پروژه فوق است. این مطالب در سایت مرکز توانمندسازی نیز موجود است.
عناوین و لینک یادداشتهای منتشر شده در سایر خبرگزاریها:
- قانون حقالکشف محیطبانان: دوراهی درآمد و وظیفه؟
- آزمایشگاههای معتمد محیطزیست در دو راهی انجام وظیفه و کسب درآمد
- برای مدیریت تعارض منافع تصویب قانون کافی نیست.
- چشم نظارتگر جامعه چرخ فساد را از کار میاندازد.
پژوهشگران: افسانه شرکت- حمیدرضا میرزاده
لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=17939
دیدگاهتان را بنویسید