مفاهیم PDIA به زبان ساده

گونه‌شناسی ۲ (ماژول ۳ – بخش ۳)

متن کلیپ‌های دوره آموزشی PDIA در دانشگاه هاروارد


پرسش بعدی دربارۀ فعالیت‌تان این است: «کنشگران سازمان یا کنشگرانی که می‌خواهند وارد عمل شوند، چه کاری باید انجام دهند؟» از خود بپرسید: «کنشگران من، چه چیزی را باید بر اساس تشخیص خود انجام دهند؟» حال منظور از تشخیص چیست؟ منظور آن است که آیا کنشگران در کاری که باید انجام دهند، ضروری است که زیرک باشند و برای رسیدن به هدف، به شرایط محلی توجه داشته باشند یا نیازی به عمل بر اساس تشخیص خود وجود ندارد و تنها کافی است که از اصول کلی تبعیت کنند. مثال‌های زیادی از حوزه‌های مختلف با انواع فعالیت‌های متفاوت می‌توان زد. به عنوان مثال، واکسیناسیون مستلزم وجود افراد زیادی است، اما کافی است که آن‌ها بر اساس اصولی بسیار ساده عمل کنند. والدین می‌دانند که کدام واکسن‌ها به کودکان‌شان تزریق شده است. واکسیناسیون باید بر اساس سنّ کودکان باشد، در نتیجه، افراد باید سنّ کودک را بدانند و واکسنِ مناسب برای آن‌ها را مشخص کنند.

تاریخ انتشار : ۰۹ مهر ۹۸

 

پرسش بعدی دربارۀ فعالیت‌تان این است: «کنشگران سازمان یا کنشگرانی که می‌خواهند وارد عمل شوند، چه کاری باید انجام دهند؟» از خود بپرسید: «کنشگران من، چه چیزی را باید بر اساس تشخیص خود انجام دهند؟» حال منظور از تشخیص چیست؟ منظور آن است که آیا کنشگران در کاری که باید انجام دهند، ضروری است که زیرک باشند و برای رسیدن به هدف، به شرایط محلی توجه داشته باشند یا نیازی به عمل بر اساس تشخیص خود وجود ندارد و تنها کافی است که از اصول کلی تبعیت کنند. مثال‌های زیادی از حوزه‌های مختلف با انواع فعالیت‌های متفاوت می‌توان زد. به عنوان مثال، واکسیناسیون مستلزم وجود افراد زیادی است، اما کافی است که آن‌ها بر اساس اصولی بسیار ساده عمل کنند. والدین می‌دانند که کدام واکسن‌ها به کودکان‌شان تزریق شده است. واکسیناسیون باید بر اساس سنّ کودکان باشد، در نتیجه، افراد باید سنّ کودک را بدانند و واکسنِ مناسب برای آن‌ها را مشخص کنند.

در نقطه مقابل، درمان سرپایی قرار دارد. افراد در بدن خود احساس درد می‌کنند. برای درد خاصی به دنبال دریافت خدمات سرپایی می‌روند و می‌گویند: «کمرم درد می‌کند. تب دارم. سرفه می‌کنم». در این حالت، ارائه‌کنندۀ خدمات پزشکی باید بنا به تشخیص خود، برای هر مورد خاص تصمیم بگیرد. برای سایرین دشوار است که دریابند آیا تشخیص او درست بوده یا نه. اگر من در واحد کنترل باشم و پرستار در کلینیک باشد، کمابیش به آسانی می‌توانم متوجه شوم که آیا او از اصول پزشکی تبعیت می‌کند یا نه، اما تقریبا به هیچ وجه نمی‌توانم بفهمم که آیا تشخیص او در مورد تمام بیماران درست بوده یا نه. این مسئله، شدیداً بر توانمندی اجراییِ مورد نیاز سازمان‌ها تاثیر می‌گذارد.

از حوزه‌های دیگر هم می‌توان مثال‌های متعددی برشمرد. حوزۀ مالی را در نظر بگیرید. در حوزۀ بانکداری، برخی امور را می‌توان و باید بر اساس اصول مشخص انجام داد. اگر من سپرده‌ای در بانک داشته باشم، متصدی شعبه، اختیاری در چند و چون سپردۀ من ندارد. این کار، دستورالعمل دارد. واضح است. مشخص است. قابل بررسی است. اما اگر من، در یک بانک، مسئول اعطای وام به شرکت‌ها باشم، می‌توانم در مورد اعطا یا عدم اعطای وام و اعتبار به شرکت‌ها تصمیم بگیرم. این کار، مبتنی بر تشخیص من است. لذا پرسش دوم شما باید این باشد که «آیا اجرای موفقیت‌آمیز کارها مستلزم عمل کنشگران بر اساس تشخیص خود است؟» به عبارت دیگر، «آیا می‌توان برای انجام کارها، اصولی را مشخص کرد یا انجام آنها باید بر اساس شرایط محلی باشد؟»

لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=3423

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *