
این توضیح برگرفته از یادداشت کوتاهی است که دانشپذیران دورهی آموزشی توانمندسازی حکومت با روش PDIA دانشگاه هاروارد از تجربهی عملی خود در کاربست این روش ارائه کردهاند. مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه در راستای معرفی تجارب عملی و نمونههای کاربست روش PDIA برای اعمال اصلاح در سیستم اداری و بخش خصوصی کشورهای مختلف نسبت به ترجمه و انتشار یادداشتهای منتشرشده در وبلاگ توانمندسازی حکومت دانشگاه هاروارد اقدام میکند. این یادداشتها گرچه متضمن توضیح کامل یک تجربهی عملی بر اساس رویکرد PDIA نیست، اما نمونههایی از چالشها و ظرفیتهای روش PDIA برای مواجهه با مسائل محلی را به نمایش میگذارد.
این مجموعه وبلاگ توسط دانشآموختگان برنامۀ آموزش اجرایی در حوزۀ اجرای سیاستهای عمومی در مدرسۀ کندی دانشگاه هاروارد نوشته شده است. شرکتکنندگان، این دورۀ آموزشی ترکیبی ۷ ماهه را در دسامبر ۲۰۱۹ با موفقیت به پایان رساندند. و آنچه در ادامه میآید، داستان تجربۀ یادگیری آنهاست.
در آغاز سال ۲۰۱۹، مدرسۀ کندی هاروارد از من دعوت کرد تا درخواستی را برای شرکت در برنامۀ آموزش اجرایی دانشگاه، در حوزۀ اجرای سیاستهای عمومی ثبت کنم. این دعوتنامه بهموقع دست من رسید، چراکه در این زمان من در حال تأمل پیرامون زندگی خود و گامهای بعدی خود بودم. هر چه بیشتر دربارۀ این دوره تحقیق میکردم، اطمینان بیشتری پیدا میکردم که این دوره برای من مناسب است. چیزی که بسیار مورد توجه من قرار گرفت این بود که این دعوتنامه تضمین میکرد که تکنیکهای مؤثر برای تحلیل و اجرای سیاستها را، به همراه تمرکز ویژه بر راهحلهای سیاستی برای مسائل دشوار آموزش دهد. من با یک دوراهی مواجه بودم: به عنوان بخشی از پروژۀ یادگیری خود، باید روی کدامیک از این دو پروژهای که درگیرش بودم، تمرکز کنم؟ از همان آغاز باید یکی از مسائل چالشبرانگیز در زمینۀ سیاستگذاری را انتخاب میکردم و در طول مدت دوره روی آن کار میکردم.در ابتدا قصد داشتم در مورد راهحلهایی سیاستی کار کنم که به کاهش معضل شدیداً فزایندۀ بیخانمانی درانگلستان کمک میکرد. این کار به خوبی با نقش من به عنوان مدیر انجمن مانّا سازگار بود. این انجمن ادارهکنندۀ نوانخانهای در پل لندن است که هفت روز هفته برای ۱۵۰ نفر غذا تهیه میکند و سالانه حدود ۱۲۰۰ نفر در زمینۀ مسکن و امور رفاهی از آن مشاوره دریافت میکنند.
اما پس از مدتی نظر خود را تغییر دادم و تصمیم گرفتم بر روی یک مشکل سیاستی دیگر تمرکز کنم: موادمعدنی درگیریزا[۱] که تأمینکنندۀ منابع مالی درگیریهای مسلحانه در کشور زادگاهم، جمهوری دموکراتیک کنگو است. جمهوری دموکرات کنگو دارای منابع عظیم طبیعی از جمله ۱۱۰۰ نوع ماده معدنی و فلزات گرانبها و بیش از ۸۰ میلیون هکتار زمین قابلکشت است، بااینحال این کشور در بین ۱۸۷ کشور، رتبهی ۱۶۷ام را به عنوان یکی از فقیرترین کشورهای جهان به خود اختصاص داده است. از سال ۱۹۹۶، درگیریهای مسلحانه منجر به کشتهشدن بیش از ۶ میلیون نفر و آوارگی ۵/۴ میلیون نفر شده است. در کنگوی شرقی که آماج درگیریهای مسلحانه بود، گروههای شورشی و عناصر سرکش ارتش ملی از طریق تجارت غیرقانونی موادمعدنی، منافع شخصی خود و منابع مالی فعالیتهای مسلحانۀ خود را تأمین میکردند. این مواد معدنی معمولأ به صورت دستی استخراج میشدند، و از آنجایی که منابع مالی درگیریهای مسلحانه را تأمین میکردند، از آنها بهعنوان موادمعدنی درگیریزا نام میبرند. این مواد معدنی شامل تنگستن، کلتان (که تانتالوم از آن استخراج می شود)، قلع و طلا است و همه این عناصر برای تولید لوازم الکترونیکی مدرن مهم هستند. “موادمعدنی_درگیریزا” بهعنوان یک مسئلۀ چالشبرانگیز سیاستی برای من تازگی نداشت. از سال ۲۰۱۲ یعنی از زمان راهاندازی ندای کنگو[۲] _که یک سازمان مردمنهاد در انگلستان است_ در TEDxExeter روی این مسئله کار کرده بودم. ندای کنگو سه هدف دارد: ۱) جلوگیری از استفاده از ثروت منابع طبیعی برای دامن زدن به درگیریها، ۲) بهرهبرداریهای مسئولانه و زیستپایشی[۳] از منابع طبیعی کنگو و ۳) استفاده از منابع عظیم طبیعی کنگو در جهت توسعه اقتصادی برای مردم این کشور. افتخار میکنم که ما توانستهایم با پانزده دانشگاه در سراسر انگلیس، برای جلب حمایتشان از فنآوری بدون_درگیری همکاری کنیم. پنج مورد از این دانشگاهها ندای کنگو را دلیل عمدۀ تغییر روش خود در دستیابی به فناوری قلمداد میکنند. علاوهبراین ندای کنگو، شهر هال انگلستان را به تغییر شیوۀ خرید فناوری موردنیاز خود تشویق کرد. درسال ۲۰۱۶، بیبیسی با من مصاحبه کرد و من را به عنوان یکی از ۵۰ شخص الهامبخش برتر از دیدگاه خود معرفی کرد.
بین سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷، در جریان کارزاری ملی برای انتخابات آزاد و عادلانه در جمهوری دموکراتیک کنگو، که امیدوار بودیم پیامآور دورۀ جدیدی برای نهادهای دموکراتیک باشد، ما در تلاش برای رایزنی با نهادهای ایالتی انگلستان، با رهبران سیاسی برجسته و رهبران جامعهی مدنی، همپیمان شدیم. در رابطه با این تلاشها، ما از کیپ پارتنرشیپ، شرکت ارائۀ مشاوره دربارۀ توسعۀ پایدار که در لندن مستقر است درخواست کمک کردیم؛ همان شرکتی که برای خیر عمومی این پروژه را تأمین مالی کرد. من به برندۀ جایزۀ صلح نوبل، دکتر دنیس موکوگه، در زمینۀ برقراری ارتباط با انگلیس مشاوره دادم. به همین ترتیب، وقتی آقای فلیکس تشیسکدی هنوز رهبر بزرگترین ائتلافِ احزاب سیاسیِ مخالف بود، مشاور او بودم و رویدادهایی را در انگلیس برای او ترتیب دادم. در دسامبر ۲۰۱۸، در بحبوحۀ طرح ادعاهایی مبنیبر تقلب در انتخابات، او بهعنوان برندۀ انتخابات ریاست جمهوری اعلام شد. به هر حال، این امر باعث شد تا کنگو نخستین انتقال مسالمتآمیز قدرت را از زمان استقلال جمهوری دموکراتیک کنگو از بلژیک تجربه کند.
درحالی که شرکتهای فنآوری در سطح بینالمللی به تدریج زنجیرههای تولید خود را از مواد خام آلوده به درگیری پاکسازی میکردند، دستآوردهای اقتصادی شرق کنگو همچنان ناچیز باقی مانده بود. از گفتوگوهای من با رهبران کسبوکار و جامعۀ کنگو، اینطور برمیآید که آنها دلیل این مشکل را تا حدی به تبعیت از الزامات مادۀ ۱۵۰۲ قانون ایالات متحده، دود فرانک_که چارچوب حقوقی جمهوری دموکراتیک کنگو را شکل داده است_ نسبت می دهند. این ماده شرکتهای ثبتشدۀ آمریکایی را ملزم میسازد که از طریق ردیابی و حسابرسی مواد معدنی پایداری که خریداری میکنند، گامهایی را در جهت حصول اطمینان از عدمارتباط مواد خام اولیۀ محصولاتشان با درگیریهای کنگو بردارند.
اگرچه این الزامات منجر به شفافیت هر چه بیشتر در زمینۀ تجارت موادمعدنی درگیریزا شد، اما درعینحال تشریفات زائد بسیاری را بر سر راه اجتماعات محلی قرار داد و از دستیابی آنان به ثروت عظیم این تجارت جلوگیری کرد. چگونه میتوانیم این نوع کاستیهای سیاستگذاری را برطرف کنیم؟من، به عنوان بخشی از تجربهی یادگیری خود در این دوره، خواهان پیدا کردن راههای مؤثرتری برای جلوگیری از سودبردن گروههای مسلح از این تجارت پولساز بودم. در عین حال خواهان این بودم که اجتماعات محلی کنگو را قادر به بهرهبرداری از ثروت منابع معدنی خود کنم. در اینجا بود که برای من یک لحظۀ مکاشفه اتفاق افتاد.
من دریافتم که بیشترین شکست سیاستگذاریها بدین خاطر است که سیاستگذاران پیش از آنکه به درستی بتوانند مسئلهای که با آن سروکار دارند را شناسایی و فهم کنند، خیلی زود به دنبال یافتن راهحل هستند. انگار که بخواهیم اسب را پشت گاری ببندیم! من بهواسطۀ روششناسیای به نام انطباق تکرارشوندهی مسئلهمحور (PDIA) که در دورهی آموزشی تعلیم داده میشد، به معنای واقعی کلمه، به نقطۀ آغاز بازگشتم. من از ترسیم اولین نمودار استخوان ماهی خود و مصورسازی علتهای احتمالی مشکلاتی که در ندای کنگو با آن روبهرو بودیم، بهره بردم. همچنین یاد گرفتم که بهترین سرمشقها را رها کنم، زیرا آنها میتوانند ما را فریب دهند، چنانکه فکر کنیم بهترین راهحل مسئله را یافتهایم، در حالی که تنها کاری که ما کردهایم این است که برای مسئلهای مدور، راهحلی چهارگوش را به کار بردهایم. غرض این نبود که باب بحث پیرامون مسئله را ببندیم، بلکه این بود که از طریق تکرار، فهممان را هم از مسئله و هم از راهحل افزایش دهیم. در طول دورۀ کارآموزی و در خلال جلسهای در مورد [نقش] تیمهای رهبری، در زمان بلاتکلیفی، لحظۀ مکاشفۀ دیگری برای من اتفاق افتاد. مانند کسی که در آینه بنگرد، میدیدم که به عنوان یک رهبر، چرا و چگونه در کار با تیمهایی که با آنها سروکار داشتهام، موفق بوده یا شکست خوردهام. دیدگاههای مختلفی که دربارهی پویایی تیم آموختیم، برای من نکات ارزشمندی راجع به تقویت کار تیمی خود با همکارانم در ندای کنگو به همراه داشت. به محض امکان، تیم اصلی خود را آگاهانه با استخدام افرادی با مهارتهای خاص و طرز فکرهایی که بهنظرم مغفول مانده بودند، گسترش دادم. اما چگونه میتوان یک گروه داوطلب را تهییج کرد و تماماً درگیر ساخت؟ من مدتها افرادی بسیار مستعد را، چه در مانّا و چه در ندای کنگو، برای کار داوطلبانه تهییج کردهام. یادگیری دقیق نظریههایی در مورد کارِ گروهی، بهواقع فهم من را از روندها و تکنیکهای سودمند افزایش داد. گرچه تحقیقات بسیاری بر روی تأثیرات بند قانونی ۱۵۰۲ انجام شده است، اما بسیاری از این تحقیقات پیش از تصویب این بند یا بلافاصله پس از آن صورت گرفته است. از آن زمان تا کنون، بسیاری از شرکتها گامهای بیشتری در زمینهی قابلیت ردیابی برداشتهاند. از این رو ما از انجام تحقیقات شایسته دربارۀ چالشهای اخیری که شرکتها به هنگام اجرای [قانون] دودفرانک با آنها مواجه شدند، ناامید بودیم. وقتی مستأصل بودیم که چه باید بکنیم، آئیشا والری، دانشجوی سال دوم کارشناسیارشد سیاستگذاری عمومی(MPP) در مدرسۀ کندی دانشگاه هاروارد، به واسطهی پروفسور مت اندورز، استاد دانشکده، نزدمان آمد و از ما پرسید که آیا میتواند تمرین خود در زمینۀ تحلیل سیاستگذاری در مورد موادمعدنی درگیریزا را نزد ما کار کند یا نه؟ ما امیدواریم به واسطۀ تحقیقات او، شناخت بیشتری از مسائل مربوط به این بخش پیدا کنیم و برای حل آنها راهحلهای مناسبتری بیابیم.
ندای کنگو، ۲۰۱۹ (PDIA)
مهمتر از همه، شرکت در این برنامه به من این امکان و دلگرمی را داد که بتوانم از طریق بازخوردهای مداوم کارکنان پروژه و راهنماییهای دستاندرکاران، در مورد کارم در ندای کنگو تأمل کنم. پس از انجام تکرارهای بیشتر با همتیمیها و سایر ذینفعان، یک نمودار استخوان ماهی تهیه کردیم که مشکلی که با آن درگیر هستیم و علل ریشهای آن را بهدست میداد. بر مبنای این تحلیل، ما از نو روی راهبرد خود کار کردیم و تصمیم گرفتیم مشروعیتی را که از طریق کار با دانشگاه بهدست آوردیم، تقویت کنیم. ما همچنین با مدیران و صاحبان دارایی دربارهی روشهایی که آنها میتوانند از طریق نفوذشان به اعمال تغییرات کمک کنند، به بحث پرداختیم. اکنون خیلی زود است که بگوییم بحث ما با مدیران و صاحبات دارایی چه نتایجی به بار خواهد آورد، با این وجود به نیل به پیشرفت بسیار امیدواریم.
برای کسب اطلاعات بیشتر راجعبه اجرای سیاستهای عمومی (IPP) ویدیوهای دورهی آموزشی و توصیۀ کاربران را تماشا کنید و به این پادکست گوش دهید و از وبسایت دورۀ آموزشی دیدن کنید.
وبلاگنویس مهمان: باندی مبوبی
مترجم: آرش گیاهچی
منبع:
وبلاگ توانمندسازی حکومت مدرسۀ کندی دانشگاه هاروارد
https://buildingstatecapability.com/2020/09/08/ipp-program-journey-congo-calling-rebooted/
پانوشت:
[۱] موادی معدنی که استخراج آنها در اختیار شورشیان مسلح قرار دارد و بهعنوان منبع درآمد آنها عمل میکند. م.
[۲] . ندای کنگو یک سازمان حمایتی اصالتاً بریتانیایی است که در سال ۲۰۱۲ با پیگیریهای باندی مومبابی برای بسط تجارت فناوری بدون استفاده از موادمعدنی درگیریزا بنیانگذاری شده است.
[۳] . بهرهبرداری پایدار بدون آسیب رساندن به طبیعت. م.
لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=9932
بدون دیدگاه