مشکلات مردم و بی‌برنامگی کاندیداهای ریاست‌جمهوری
در هفته گذشته بحث از تعارض منافع در مناظرات انتخاباتی شدت گرفته بود به‌طوری‌که بیش‌ترین مباحث در فضای مجازی پیرامون اظهارات داوطلبان ریاست جمهوری و وعده‌های انتخاباتی آن‌ها برای مدیریت این مسئله بوده است. عبدالناصر همتی، رئیس پیشین بانک مرکزی که خود به دلیل شائبه امکان تعارض منافع در زمان کاندیداتوری از سوی رئیس‌جمهور برکنار شده بود بیش‌ترین اظهارات را درباره این موضوع بیان کرده بود. وی در دومین مناظره انتخاباتی و همچنین گفتگوی ویژه خبری بارها به مسئله تعارض منافع در بخش‌های مختلف اشاره و وعده‌هایی را برای رفع آن داد. به گزارش کانال تلگرامی دنیای بورس، وی در مورد لزوم جلوگیری از تعارض منافع و تبعات آن گفت: «قرار است من از اقتصاد حرف بزنم، اصلاح اقتصاد از تعارض منافع رد می‌شود. تا تعارض منافع را درست نکنیم، اقتصاد درست نمی‌شود… اقتصاد ما دچار مشکلات جدی تعارض منافع، عدم شفافیت و دخالت دولت در تولید است. وقتی قیمت‌گذاری دستوری را پایه می‌گذاریم تعارض منافع به وجود می‌آید… اگر لایحه شفاف‌سازی و تعارض منافع را مجلس هم تصویب نکند من اجرا می‌کنم». در همین راستا وی سعی کرد یکی از برنامه‌های اصلی خود را رفع تعارض منافع در بخش‌های مختلف عنوان کند که از نمونه‌های آن به نظام مالیاتی در کشور اشاره کرد. وی دراین‌باره برای جلوگیری از فشار مالیات‌دهندگان بر وزیر اقتصاد از طریق مجلس گفت: «من اگر رئیس‌جمهور شوم سازمان مالیاتی باید برود زیر نظر من. اگر وزیر اقتصاد به مجلس امتیاز ندهد بلافاصله استیضاح می‌شود».
در تلگرام، کانال‌های خبری بیش‌تر به بازنشر این سخنان بدون هیچ‌گونه نقد یا بررسی پرداختند اما در توییتر کاربران نسبت به آن جهت‌گیری داشته و وی را یکی از نفع‌بران تعارض منافع دانستند که اساساً حرف و عملش با یکدیگر در تضاد است. چنانچه کاربری با نام امیر سردارآبادی، خطاب به وی می‌گوید: «همتی محصول جدی تعارض منافع بانک‌ها و بیمه با بخش حاکمیت هست؛ برادر تو از تعارض منافع نگو!».
سایر کاندیداها نیز کمتر به مسئله تعارض منافع پرداختند و فقط در یک مورد زاکانی به‌صورت کلی گفت: «تعارض منافع، فساد و خودباختگی نمی‌گذارد که مسئولان، نوکر مردم باشند». آنچه مشخص است این است که کاندیداها یا اصلاً به این مسئله توجه نداشته‌اند یا اگر هم به آن اشاره‌ای داشته‌اند، به‌صورت کلی‌گویی و بی‌برنامه بوده و نقشه راهی برای مدیریت آن ارائه نمی‌دهند؛ هرچند خود آن‌ها نیز ممکن است در این بین متهم به تعارض منافع در زمان مسئولیتشان باشند. چنانچه یکی از کاربران به نام یوسف عزیزی (سیاره رنج) به‌درستی دراین‌باره نوشت: «نامزدها متأسفانه در مورد تعارض منافع در سیاست‌گذاری اقتصادی صحبت نکردند، در مورد ایجاد سازوکارهای شفافیت دولت در تصمیم‌ها به‌صورت بسیار جزئی ۱ یا ۲ نفر پرداختند، در مورد تمرکززدایی قدرت تصمیم‌گیری از تهران چند نفری صحبت کردند، هرچند بدون راهکارهای عملیاتی مدون!».
در کنار این موارد باید به دیگر کاندیداها نیز اشاره کرده که اساساً مفهوم تعارض منافع را به اشتباه متوجه شده‌اند و در سخنان خود موارد دیگری را به نام تعارض منافع معرفی می‌کنند. نمونه این افراد را می‌توان سعید جلیلی دانست که در اینستاگرام خود نوشت:
«مردم می‌پرسند وعده و برنامه‌های مختلفی وجود دارد اما تضمین اجرای درست آن چیست؟ بسیاری از برنامه‌ها در دولت‌های مختلف مشترک بوده است و من علل عدم اجرای درست این برنامه‌ها را نام می‌برم. تعارض منافع میان برنامه‌ها و افراد، غلبه کار نمایشی بر کار واقعی، عدم پیگیری مستمر فرامین اجرایی و مشکلات ساختار اداری کشور مانع از اجرای درست برنامه‌ها خواهد بود». این مسئله خود به‌وضوح نشان می‌دهد کسانی که قرار است سکان‌دار قوه مجریه شوند، فارغ از اینکه آیا برنامه عملی برای وعده‌های خود دارند و یا آیا اساساً توانایی اجرای آن‌ها دارند، حتی در مورد مفاهیم اولیه درباره مسائل و مشکلات کشور یا حداقل در مورد تعارض منافع، آگاهی لازم را ندارند. چنین مواردی در حالی است که بررسی مداوم فضای مجازی در بیش از یک سال گذشته نشان می‌دهد که هرچند نه همه اما بسیاری از کاربران در مورد تعارض منافع فهم درستی داشته و به‌خصوص در حوزه‌هایی که مشغول به فعالیت هستند به‌درستی نمونه‌های تعارض منافع را تشخیص داده و در مورد آن به اظهارنظر می‌پردازند. در گیرودار بحث‌های انتخاباتی و سخنان داوطلبان که عمدتاً برنامه مشخصی برای مدیریت تعارض منافع ندارند، همچنان بروز پررنگ این مسئله را در نقاط مختلف ازجمله نظام سلامت کشور، نظام آموزشی، کانون وکلا و… می‌توان مشاهده کرد که کاربران فضای مجازی به‌خصوص در توییتر مداوماً نسبت به آن هشدار می‌دهند. در مورد نظام سلامت که یکی از نقاطی است که دائماً کاربران درباره آن سخن می‌گویند، چهارده توییت در توییتر منتشر شده است که در زیر برخی از آن‌ها را ذکر شده است:
«تعارض منافع در وزارت بهداشت! سلب مسئولیت فنی تجهیزات پزشکی در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی از مهندسان پزشکی و واگذاری آن به داروسازان! تأیید حدود ۵۰ هزار تجهیزات پزشکی کاشتنی در بدن بیماران توسط داروسازانی که حتی دو واحد درس تجهیزات پزشکی در طول تحصیلات دانشگاهی خود نگذرانده‌اند».
«تعارض منافع. اگر پزشک زیاد بشه مشتری‌های این‌ها هم کم میشه بعدش به‌جای اینکه طاقچه بالا بذارن و دو ماه دو ماه وقت بدن باید التماس مریض رو هم بکنن».
«باید مشخص بشه چرا افرادی با تعارض منافع، به ضرر مردم و ملت خودشون تو ستاد کرونا تصمیم میگیرن».
در بررسیهای هفتگی فضای مجازی، همواره با سیلی از چنین اظهارنظرهایی از سوی کاربران در فضای مجازی مواجه هستیم اما مقایسه مسائل و مشکلات مطرح‌شده از سوی مردم و اظهارت داوطلبان ریاست‌جمهوری و برنامه‌های آن‌ها به‌خوبی نشان می‌دهد که تا چه میزان بین آن‌ها و مردم فاصله وجود دارد.
لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=17021
بدون دیدگاه