نظام سیاسی ایران در ترازوی کارآمدی (4):

توانمندسازی دولت برای کارآمدسازی نظام سیاسی


در تحلیل‌های موجود از کارآمدسازی نظام ایران، چهار رویکرد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اداری قابل تشخیص است که براساس نظریات متاخر مبنی بر کارآمدسازی دولت و اصلاح نظام اداری می‌توان مدلی برای کارآمدسازی نظام سیاسی ایران ارائه داد. به گزارش مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه، نظریه‌های رایجی در ادبیات توسعه و کارآمدی دولت‌ها مثل آزادسازی اقتصادی و خصوصی‌سازی، کوچک‌سازی حجم دولت، حذف بلافصل رانت گروه‌های ذی‌نفع، انتخابات آزاد و ... وجود دارد. از سوی دیگر، راهکارهای ضروری برای گذار از روابط شخصی به روابط سازمانی همچون پرهیز از حذف ناگهانی رانت‌ها، گذار از تعارض میان نخبگان به تفاهم و ائتلاف نخبگان، بهبود تدریجی سازوکارهای سیاسی موجود به جای دگرگونی دفعتی و تقویت سازمان‌ها و نهادها مطرح است. مطالعات متأخر نیز بر اصلاح نظام اداری ـ اقتصادی به عنوان مقدمه‌ای برای کارآمدسازی تاکید دارند. چنانکه فوکویاما توسعه را محصول برقراری توازن ميان سه عامل دولت کارآمد و حاکميت قانون و پاسخگویی دمكراتيک تلقی می‌کند که در این میان، اصلاح اداری واجد اولویت است.

تاریخ انتشار : ۰۵ مهر ۹۸

در تعبیر فوکویاما، ابتدا دولت کارآمد و به تعبيری بوروکراسی مستقل ظهور کرده، سپس حاکميت قانون پدیدار شده و در نهایت پاسخگویی دمكراتيک یعنی انتخابات آزاد و منصفانه به وجود آمده است و توسعه زمانی با کمترین ميزان بی‌ثباتی و خشونت و عدم بازگشت همراه است که این سه مؤلفه به ترتيب زمانی ذکر شده در بالا، ظهور کنند.

باتوجه به اهمیت بهره گرفتن از تجارب جهانی در توسعه و استفاده از دستاوردهای نظری توانمندسازی دولت، جمع بندی این گزارش تحت عنوان «تحلیلی بر کارآمدسازی نظام سیاسی در ایران و راهکارهای آن» براساس یافته‌های پژوهشگران، ضمن معرفی سه رویکرد مجزا در تحلیل ابعاد مختلف کارآمدی / ناکارآمدی نظام سیاسی ایران، جمع‌بندی و تجمیعی از مجموعه راهکارهای کارآمدی ارائه شده و سپس با طبقه‌بندی علل ناکارآمدسازی و ارجاع به مبادی نظری متاخر، مدلی برای کارآمدسازی دولت ارائه شده است.

سه رویکرد تحلیلی در کارآمدی/ ناکارآمدی نظام سیاسی عبارتند از:

  1.  نفی ناکارآمدی ـ تاکید بر کارآمدی بنیادی: آنچه شاکله‌ی این نظرگاه را تشکیل می‌دهد، نفی ناکارآمدی‌های بنیادی و پذیرش برخی مشکلات است که عموماً در اثر جنگ روانی دشمن یا پذیرش هنجارها و معیارهای مادی‌گرایانه و فایده‌گرایانه‌ی غربی در مورد آن‌ها بزرگنمایی صورت می‌گیرد.
  2. فرافکنی به عامل بیرون ـ تقلیل به نارسایی اجزای درون: این نظرگاه ناکارآمدی را می‌پذیرد، اما علت بروز آن را به عوامل خارجی نسبت می‌دهد یا ناکارآمدی را به عملکرد بخش‌های مشخص از درون نظام سیاسی (مانند تکنوکرات‌ها و …) ارجاع می‌دهد.
  3. پذیرش ناکارآمدی‌های بنیادی و ساختاری: این علل ساختاری ممکن است جنبه‌ی تاریخی ـ انباشتی داشته باشند یا ناشی از نارسایی‌ها در ساختار حقوقی، اقتصادی و اداری جاری باشند. بر این اساس علل ناکارآمدی به چهار رویکرد و با توجه به صاحب نظران تقسیم شده است: رویکرد ناظر بر قلمرو سیاسی (فقدان ابعاد مختلف توسعه‌ی سیاسی)، رویکرد ناظر بر قلمرو اقتصادی (فقدان ابعاد مختلف توسعه‌ی اقتصادی)، رویکرد ناظر بر قلمرو فرهنگی (فقدان ابعاد مختلف توسعه‌ی فرهنگی)، رویکرد ناظر بر قلمرو اداری (ضعف‌های بنیادی در ساختار بوروکراتیک نظام سیاسی).

در این گزارش دو مدل، مدل جامع ناکارآمدی نظام سیاسی باحداکثر پیچیدگی و مدل پارسیمونیک کارآمدسازی نظام سیاسی با حداقل عوامل و حداکثر سادگی ارائه شده است. اولویت‌های کارآمدسازی نظام ایران به تفکیک قلمروها عبارتند از:

قلمرو اداری

  • یکپارچه‌سازی موازی‌کاری‌ها در نهادهای خدمت‌رسان
  • بهبود محیط کسب و کار

قلمرو اقتصادی

  • اصلاح نظام بانکی
  • اصلاح خزانه‌داری
  • اصلاح نظام مالیاتی

قلمرو اجتماعی

  • تقویت تشکل‌یابی نهادهای صنفی و مدنی
  • تقویت مشارکت اجتماعی نخبگان و فعالان اجتماعی در راستای تحرک‌ نظام اداری

قلمرو فرهنگی

  • تقویت گفتمان فکری موید اصلاح پایین به بالا

لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=3318

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *