توانمندسازی جامعه و حاکمیت ایدهی تقویت همزمان ظرفیتهای جامعه و حاکمیت را برای توسعه مدنظر دارد. برای توسعهی پایدار نیازمند حضور همزمان جامعه و دولت قوی هستیم؛ ضعف و خلل در هر یک از این دو طرف، باعث شکنندگی مسیر توسعه میشود؛ توسعهی آمرانه و دولتمحور همان اندازه در معرض بیثباتی است که توسعهی اجتماعمحور در فقدان دولت قوی.
کارشناس ارشد فلسفه
کارشناس پژوهشی- حمایتگری مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه (1399-1398)
مدیریت پسماند در تهران با مسائل جدی روبروست؛ نرخ ناچیز بازیافت، شیوههای سنتی و غیراصولی جمعآوری و دفن زباله، وضعیت نامناسب کارگران جمعآوری پسماند و عدم شفافیت در گردشهای مالی عظیم این صنعت نمونههایی از این مشکلات است. در دو دهه اخیر علیرغم آن که لزوم ساماندهی به وضعیت مدیریت پسماند، افزایش نرخ بازیافت و اجرای طرح تفکیک از مبدأ برای مدیریت شهری تهران محرز شده و پژوهشهای بسیاری نیز در این حوزه از سوی سازمانهای مربوطه و نهادهای پژوهشی انجام شده است، با این حال نتیجه این تلاشها چندان رضایتبخش نبوده و بهبود چندانی در سازوکارهای مدیریت پسماند حاصل نشده است، بخصوص که در سالهای اخیر این مسئله کم و بیش شکل بحران به خود گرفته است.
کارگروه شناسایی تعارض منافع سازمان شهرداری در مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاد دانشگاهی در این پژوهش، به بررسی ناکامیهای مدیریت پسماند و سیاستگذاریهای این حوزه را از منظر تعارض منافع پرداخته است. در این پژوهش نشان داده میشود که وجود تعارض منافع در مدیریت پسماند در اشکال گوناگون (تعارض درآمد و وظیفه، تعارض قاعدهگذار و مجری، تعارض ناظر و منظور) و در سطوح مختلف (کلان-ملی، خرد-سازمانی و خرد-فردی) یکی از عوامل اساسی است که مانع ساماندهی به وضعیت مدیریت پسماند و عملیاتی ساختن اصلاحات تجویز شده در این حوزه میشود.
روش کار در این پژوهش بدین صورت بوده است که در ابتدا به منظور شناخت ساختار و ذینفعان مدیریت پسماند در تهران مطالعه اسنادی شامل قوانین مجلس شورای اسلامی، آییننامهها و شیوهنامههای اجرایی، دستورالعملهای سازمانی در سازمان شهرداری، سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت کشور و مصوبات شورای اسلامی شهر در دستور کار قرار گرفته و از این طریق رویهها و سازوکارهای فعلی مدیریت پسماند مورد شناسایی اولیه قرار گرفته است. در مرحله دوم و بر اساس مطالعات مرحلۀ نخست، نقشه اولیهای از گرهگاههای بروز تعارض منافع در این حوزه و شبکۀ ذینفعان تهیه شد. در مرحلۀ بعدی بر اساس شبکۀ ذینفعان شناساییشده، مصاحبههایی با مسئولین ذیربط در نهادهای اجرایی، قاعدهگذاری و نظارتیِ حاکمیتی، ذینفعان مدیریت پسماند خشک در بخش خصوصی و بازار و پژوهشگران و متخصصان این حوزه ترتیب داده شد و بر اساس نظرات و تحلیلهای مصاحبهشوندگان فرضیات اولیه تکمیل و تصحیح شد.
این پژوهش در پنج فصل تنظیم شده است. فصل نخست به بیان کلیات و مبانی نظری پژوهش اختصاص داده شده است. در فصل دوم ساختار مدیریت پسماند در تهران مورد بررسی قرار گرفته و ذینفعان در سطوح مختلف مورد شناسایی واقع شدهاند. در این بخش به تشریح تحلیلهای ذینفعان از علل و عوامل شکلگیری وضعیت کنونی مدیریت پسماند در شهر تهران پرداخته شده است. در فصل سوم بر اساس سطوح مختلف مدیریت پسماند در بخشهای حاکمیتی و بخش خصوصی و بر اساس نقشهای مختلف، مصادیق و موقعیتهای تعارض منافع در مدیریت پسماند شناسایی و معرفی شده است. در این بخش، تجربیات جهانی مدیریت تعارض منافع در حوزه پسماند مورد بررسی قرار گرفته است و به راهکارهای اتخاذ شده از سوی کشورهایی که با تعارضاتی مشابه ایران دست به گریبان بودهاند، پرداخته شده است. در فصل چهارم با تیپشناسی موقعیتهای تعارض منافع شناسایی شده در حوزه پسماند خشک، نشان داده میشود عمدۀ موقعیتهای تعارض منافع ریشه در ساختار اقتصادی و اجتماعی مدیریت پسماند داشته و با تغییرات حقوقی و آییننامهای صرف نمیتوان به حل و مدیریت این تعارضات امید بست. به همین جهت در این فصل ریشههای بروز تعارض منافع در سیستم مدیریت پسماند در بستر اقتصادسیاسی زباله مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس عوامل شناسایی شده در این فصل، در فصل پنجم به راهکارها بر اساس برنامههای حمایتگری اجتماعی پرداخته شده است. این پژوهش با هدف یافتن راهکار جهت مدیریت و کنترل این تعارضات و اصلاح و بهبود خط مشیها و سیاستگذاریها انجام شده است. حمایتگری اجتماعی (social advocacy) یکی از راهکارهای اساسی است که مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه از طریق آن به دنبال اصلاح سیاستگذاریهاست. در بخش راهکارها بر اساس روشهای حمایتگری اجتماعی مسئله یا مسائل اساسی که از طریق تغییر سیاستگذاریها میتوان آنها را حل نمود، تعریف و شناسایی میشود؛ اهداف و تغییرات دقیقی که به واسطه این پروژه اعمال آنها ممکن میگردد، تعیین میشود و دست آخر کارکردها و مسئولیتها و اقدامات مورد نیاز مشخص میشوند.
با توجه به مأموریت، اهداف و وظایف در بخش مدیریت پسماند خشک، ۹ مصداق احتمالی تعارض منافع در این حوزه شناسایی شده است. از این تعداد، ۳ مصداق مربوط به موقعیت “تعارض وظایف”، ۵ مصداق مربوط به تعارض “درآمد ـ وظایف” و ۱ مصداق مربوط به موقعیت “نظارت بر خود” است. برخی از مهمترین یافتههای این گزارش در مورد موقعیتهای احتمالی تعارض منافع در بخش مدیریت پسماند خشک به شرح زیر است؛
در بخش پایانی گزارش با توجه به توصیهها و راهکارهای ارائه شده توسط کارشناسان، به راهکارهای مدیریتی موقعیتهای تعارض منافع در سازمان هم پرداخته شده است که در اینجا به برخی از مهمترین موارد به صورت مختصر اشاره میشود.
دریافت متن کامل گزارش موقعیتها و مصادیق تعارض منافع در بخش مدیریت پسماند و راهکارهای مقابله با آن
حوزه انرژی، آب و محیط زیستگزارش های کارشناسی
تعارض منافع در مدیریت پسماند
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *