در یادداشتهای قبل در مورد ضرورت بازآرایی سازمانی دولتها در مواجهه با بحران از طریق بکارگیری ساختارهای منعطف، سریع و هموار بحث کردهام. مدلهای مختلفی برای این نوع ساختار وجود دارد اما توصیۀ من بکارگیری سازوکار دانه برفی است. در اینجا یک تیم مرکزی (مانند هستۀ دانۀ برف) هست که هماهنگکنندۀ مجموعۀ دیگری از تیمهای متصل به آن میشود. تمامی این تیمها بهعنوان یک کل، اقدامات عملیاتی انجام میدهند، یاد میگیرند و به اشتراک میگذارند.
من چنین ساختاری را در اقدامات کشورهایی همچون لیبریا و بحرین برای مقابله با بحران ابولا در سال ۲۰۱۴ و بحران کنونی کووید-۱۹ یا کرونا ویروس ملاحظه میکنم. این سازوکارها آنچه را که مارک مور «بسیج غیرمتمرکز انرژی» (لینک به یادداشت ۱۶) مینامد ممکن میسازد. در این حالت کل سیستم دولتی با هم برای حل بحران کار میکنند. ممکن است برخی تصور کنند که این شیوه باعث هرجومرج میشود اما این سازوکاری است که در مواجهه با مسئولیتهای بزرگِ پر از ابهام و نیازمند کار سریع و یادگیری در مقیاس گسترده بایستی اتخاذ شود.
از پرسشهای مهمی که هنگام طراحی چنین سازوکاری میتوان پرسید این است که «رهبر سیاسی در این ساختار در کجا قرار میگیرد؟»
من در یادداشتهای بعدی وبلاگ به چهار مسئلۀ مرتبط با این پرسش خواهم پرداخت:
رهبران سیاسی چه کسانی هستند و در بحرانها چه نقشی ایفا میکنند؟
رهبران سیاسی چگونه به نقشهایشان انتظام میبخشند؟
آنها چگونه میتوانند سازمانِ کارآمدتری به نقشهایشان بدهند؟ و آیا انتقاد از رهبران سیاسی در دورههای بحرانی کار درستی است؟
در این یادداشت من ایدههایی در پاسخ به پرسش اول مطرح میکنم و مثل همیشه با سؤالاتی برای تأمل بیشتر شما متن را به پایان میرسانم.
رهبران سیاسی چه کسانی هستند و چه نقشهایی در بحرانها ایفا میکنند؟ در هر دولت چندین مجموعه رهبر سیاسی داریم. احتمالاً مشخصترین آنها سیاستمدارانی هستند که رسماً برای ایفای نقش در قوۀ مجریه (رئیسجمهور یا نخستوزیر، فرماندار یا شهردار) و قوۀ مقننه (مانند کنگره یا پارلمان یا شورای شهر) انتخاب شدهاند.
توجه داشته باشید که این نمایندگان منتخب در سطوح مختلف دولت حضور دارند و تنها کسانی نیستند که اهمیت دارند. تصمیمات سیاسی تحت نفوذ افزاد دیگری نیز گرفته میشوند؛ از جملۀ افرادی که توسط سیاستمداران منصوب میشوند و بوروکراتهای با سابقه. گذشتهازاین، رهبران یا افراد با نفوذ سیاسی در کل نظام اجتماعی حضور دارند؛ در گروههای مذهبی، سازمانهای آموزشی، رسانهها و رسانههای اجتماعی و غیره.
بخش زیر از کمدی قدیمی بریتانیایی «بله آقای وزیر» را ببینید که نشان میدهد چطور سیاستمداران و بوروکراتهایِ بر سر قدرت با سیاستمدارات و مقامات محلی رقابت میکنند. عنوان ویدیو «اگر قدرت در دست افراد ذیصلاح نباشد» است اما در عوض میتوان گفت «وقتیکه قدرت در دست افراد مختلف است».
میخواهم اینجا مکث کنم و از شما بخواهم به این بیندیشید که رهبری سیاسی در بحران زمانیکه بازیگران سیاسی بسیاری – در سطوح و بخشهای مختلف حاکمیت– دخیل هستند چقدر دشوار است.
در بسیاری از کشورها این «رهبران سیاسی» باتوجه به ساختارهای حقوقی و سیاسی نقشهای خاصی در دورههای بحرانی دارند. بهویژه، آنها دربارۀ موارد زیر دارای اختیار و نیز مسئولیت هستند:
بکارگیری اطلاعات برای فهم بهتر بحران، حل آن و نظارت بر اقدامات،
تصمیمگیری راهبردی برای حل بحران و کمک به مردم در طول بحران،
گرد هم آوردن بازیگران اجتماعی کلیدی برای مشروعیت بخشیدن به تصمیمات و ترویج کنش دستهجمعی، سازماندهی ساختارها و منابع دولت برای عملیاتیسازی تصمیمات راهبردی،
زمینهسازی اقدامات بیرون از دولت (توسط کسبوکارها و غیره) و اطلاعرسانی به جامعه و روحیهبخشی به آنها از طریق سازوکارهای اطلاعرسانی تودهای.
دوباره مکث و تأمل کنیم. مسئولیتها و اختیاراتی که در بالا شمردم اغلب منحصراً در اختیار یکی از جایگاههای رهبری سیاسی است. تنها رهبر سیاسی ذی اختیار میتواند این کارها را انجام دهد.
بهعنوان مثال، تنها عدۀ اندکی از سیاستمداران میتوانند به اطلاعات مربوط به تهدیدها علیه کشور دسترسی داشته باشند (پیش از اینکه این تهدیدها بدل به بحران شوند یا حین بحرانها). بههمین سیاق در ایالاتمتحده تنها رئیسجمهور است که میتواند کسبوکارها را از طریق قانون تولید دفاعی[۱] بسیج کند.
بنابراین افرادی که در جایگاه رهبر سیاسی قرار دارند، از اختیار و مسئولیت ویژهای برخوردار هستند. همین سبب میشود که رهبری سیاسی در بحران بسیار حیاتی باشد.
میتوان گفت رهبران سیاسی بخشهایی از پازل مقابله با بحران را در اختیار دارند که دیگران ندارند.
ایدههایی برای تأمل بیشتر شما در ادامه میآید:
لیستی از مشخصترین رهبران سیاسی درگیر در مقابله با بحران تهیه کنید؛ این افراد را بهترتیب از قدرتمندترین (از نظر شما) بنویسید.
- چه تعداد در این لیست هستند؟
- آیا تصور میکنید که بتوان فرماندهی و نظارت سیاسی را در این گروه رهبری سیاسی متمرکز کرد؟ چرا و چرا نه؟
بهنظر شما نقشهایی که این رهبران سیاسی ایفا میکنند کدام هستند؟ (بسیج اطلاعات؛ اتخاذ تصمیمات کلیدی راهبردی، گردهم آوردن بازیگران اجتماعی مهم؛ سازماندهی به ساختارها و منابع دولتی برای برای عملیاتیسازی تصمیمات راهبردی؛ زمینهسازی اقدامات بیرون از دولت؛ اطلاعرسانی و روحیهدهی به جامعه)
- بهنظر شما آیا نقشهای دیگری هم وجود دارد؟ چه نقشهایی؟
- آیا موافق هستید که بسیاری از این نقشها را تنها رهبران سیاسی میتوانند ایفا کنند؟ چرا و چرا نه؟
سپس به لیست رهبران سیاسی، وظایفی که هر یک میتواند ایفا کند را اضافه کنید.
- با توجه به این لیست، آیا رهبرانی را میبینید که مسئولیتهای همپوشانی داشته باشند؟
- آیا هیچ رهبری هست که تنها مسئولیت یک نقش را عهدهدار باشد؟ کدام رهبر؟ چرا؟
منبع:
پانوشت:
[۱] Defense Production Act – ترامپ با اتکا به همین قانون جنرال موتورز را به تولید دستگاه تنفس مصنوعی واداشته است. م
مترجم: فاطمه تبرزه (کارشناس پژوهشی مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه)
لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=6328
بدون دیدگاه