کارشناس ارشد جامعه شناسی
کارشناس پژوهشی- حمایتگری مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه
حمایتگری چیست؟
حمایتگر کیست؟ کسی است که به طور آشکارا نسبت به مسائل ویژه و خط مشیهایی، حمایتها یا توصیههایی میکند و باتوجه به مسئلهای یا از طرف افرادی مطالباتی را مطرح میکند. یونیسف نیز سازمانی است که برای مدت طولانی در حوزه کودکان و زنان حمایتگری میکند و براساس تجربیات و فعالیتهایشان، حمایتگری را چنین تعریف کردهاند:
حمایتگری چیست؟ یک فرایند عمدی و از پیش طراحی شده مبتنی بر شواهدی است که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر روی تصمیمگیرندگان، ذینفعان و مخاطبان تاثیرگذار است و برای حمایت و فعالیتهای مشارکتی برای دستیابی به حقوق زنان و کودکان اجرا میشود.
حمایتگری (Advocacy) به دنبال ایجاد تغییرات در حکومت، نگرشها و رویکردها، قدرت، روابط اجتماعی و نهادها است. این اقدامات حمایتی لایههای زیرین، پنهان و عمیق موانع دستیابی به اجرای حقوق کودکان را نشان میدهند. هدف حمایتگری اجتماعی نشان دادن ناهنجاریها، نابرابری و اختلافها، ارتقای حقوق بشر، عدالت اجتماعی، محیط زیست سالم یا موقعیتهایی برای دموکراسی و مشارکت زنان و کودکان است.
به عبارت دیگر، حمایتگری به دنبال ایجاد تغییرات در حکومت، نگرشها و رویکردها، قدرت، روابط اجتماعی و نهادها است. این اقدامات حمایتی لایههای زیرین، پنهان و عمیق موانع دستیابی به اجرای حقوق کودکان را نشان میدهند. هدف حمایتگری اجتماعی نشان دادن ناهنجاریها، نابرابری و اختلافها، ارتقای حقوق بشر، عدالت اجتماعی، محیط زیست سالم یا موقعیتهایی برای دموکراسی و مشارکت زنان و کودکان است.
برای درک بهتر فرایند کار حمایتگری میتوان گفت که حمایتگری شامل چه مواردی است:
حمایتگری شامل افزایش آگاهی، ارتباطات و کار رسانهای است. به خصوص زمانی که پیامهای قانعکننده و شواهد و دلایل مبتنی بر ارائه راه حل به عموم مردم، تصمیمگیرندگان و ذینفعان داده میشود.
ارتباطات برای تغییر رفتارها نیز تعریف حمایتگری است. چنانکه باید یک محیط مناسبی را در سیاست شکل داد تا صدای اقشار را به بالاترین سطح رساند.
توسعه مشارکت، ائتلاف و اتحاد نیز بخشی از حمایتگری است که باید حمایت سازمانی را ایجاد کرد و تصمیمگیرندگان و پیامرسانها را برای رسیدن به اهداف مشترک متصل کرد.
حمایتگری نوعی لابیگری و مذاکره است. به خصوص وقتی که برای اثرگذاری روی رفتار، عمل و سیاست تصمیمگیرندگان باشد و باید با آنان رو در رو مذاکره و بحث کرد.
کمپینسازی در حمایتگری به معنای ساخت و ایجاد بسیج عمومی پیرامون مسئله حمایتگری است که منجر به تغییر دیدگاهها و ایجاد پشتیبانی و حمایت مردم برای تاثیرگذاری بر تصمیمگیرندگان و ذینفعان است.
بخش دیگری از حمایتگری، انجام تحقیقات و انتشار آنان است. در واقع با تحقیقات روی موضوع حمایتگری، دلایل و راه حلهای یک مسئله را مشخص کرده و توصیهها به تصمیمگیرندگان و ذینفعان نشان داده میشود.
حمایتگری با ذینفعان مد نظر بستری را تسهیل میکند که تصمیمگیرندگان و دیگر ذینفعان صدای آنان را بشنوند.
حمایتگری شامل بسیج اجتماعی نیز میشود. به عبارتی چندین سطح از جامعه شامل کسانی که به حاشیه رانده شدهاند، شرکا و متحدین علیه رفع موانع اجرای برنامههای حمایتگری، باهم دیگر مشارکت کنند.
در نهایت حمایتگری شامل برگزاری کنفرانس و رویدادها است به نحوی که ذینفعان و تصمیمگیرندگان را گردهم آورده تا علل اصلی و راه حلهای مسئله را شناسایی کنند و پیگیر اقدامات فوری شوند.
تقویت پایههای حمایتگری
برای طراحی یک حمایتگری موفق باید در نظر داشت که حمایتگری نیازمند فرایند طولانی مدت و مرحله مرحله است. برای ساختن و تقویت پایههای یک فعالیت حمایتگری هشت مورد دخیل است:
- اعتبار: سازمانهای حمایتگری باید به نحوی در طول سالیان سال عمل کنند که دولت، سازمانها و جوامع بتوانند به آنان اعتماد کنند. تحقیقات و تحلیلهای قوی متخصصان، سنگ بنای اعتبار یک سازمان حمایتگری است.
- مهارت: حمایتگری مهارتی است که ترکیبی از دانش، قضاوت خوب و راهحلهای خلاقانه است.
- هماهنگی درون سازمانی: یک سازمان حمایتگری برای یک هدف واحد فعالیت میکند در نتیجه همه اعضای سازمان و همه بخشهای آن باید با هم همکاری داشته باشند.
- ظرفیت ایجاد و تعامل با شواهد و اسناد: جمع آوری داده، تحقیق و تحلیل مرتبط با مسئله برای حمایتگری اعتبار میآورد و استفاده از این دانش در زمان درست و در بهترین شکل میتواند بسیار اثرگذار باشد.
- توانایی ارزیابی ریسک: برای پیشبرد حمایتگری، ریسکها و خطراتی وجود دارد که هم میتواند سازمان یا مشارکتکنندگان پروژه را تهدید کند. در نتیجه باید سازمان توانایی ارزیابی ریسکهای کوتاه مدت و بلند مدت را که روی افراد و حتی کارکنان تاثیرگذار است داشته باشد.
- ظرفیت کار کردن با ذینفعان: دخالت دادن ذینفعان در پروژههای حمایتگری ضروری است زیرا یکی از اهداف حمایتگری تغییر وضعیت ذینفعان است. به طور مثال کودکان و جوانان ذی نفعان اصلی یونیسف هستند و در هر پروژه حمایتگری ظرفیت کار با کودکان را در نظر میگیرند.
- روابط طولانی مدت که میتواند مبنای گستردهای برای حمایتگری باشد: ساخت روابط شخصی، عمومی و سازمانی در یک حمایتگری اثرگذار مهم است. اگر روابط محکم و پایداری ساخته شود امکان دسترسی به مخاطبان و ارتباط با آنان امکان پذیر میشود.
- منابع کافی: حمایتگری نیازمند سرمایهگذاری مالی و زمانی است. در حمایتگری ضروری است که منابع در دسترس شناسایی شوند زیرا این منابع در نحوه برنامهریزی حمایتگری تاثیرگذار است.
برنامهریزی راهبردی برای یک حمایتگری
طراحی یک برنامه برای حمایتگری به شما کمک میکند تا به شناختی از موقعیتها، ذینفعان، روابط قدرت، چگونگی ایجاد تغییر، شناسایی مخاطبان، پیام صحیح، پیامرسان مناسب، تشخیص ظرفیتها و در نهایت اجرایی کردن برنامه و ارزیابی نتایج برسید. استراتژی پروژه حمایتگری همانند یک راهنمای عمل است. برنامهریزی برای آن به شما کمک میکند تا منابع زمانی، مالی و مهارتی خودتان را بشناسید و در جهت کاهش ریسک و افزایش فرصتهای حمایتگری حرکت کنید.
برای طراحی یک برنامه راهبردی و استراتژی پروژه باید به ۹ سوال پاسخ دهید:
- چه میخواهید؟ این سوال به شما در درک مسئله و راه حلها، برنامهریزی برای تحقیق، دسترسی به دادهها و اولویتبندی در حمایتگری کمک میکند.
- چه کسانی میتوانند آن را اجرایی کنند؟ در پاسخ شما باید به دنبال شناسایی منافع ذینفعان و روابط قدرتشان باشید و نقشهای از تمام فعالان عرصه ترسیم کنید.
- آنها باید چه چیزی را بشنوند؟ در این بخش باید، پیامهای مشخصی مبتنی بر شواهد و دادهها برای مخاطبان آماده کنید.
- آنها باید پیام را از سوی چه کسی بشنوند؟ در پاسخ به این سوال پیامرسانهای مناسب برای مخاطب را باید شناسایی کرد.
- چه طور مطمئن میشوید که پیام را شنیدند؟ انتخاب بهترین کانالی که پیامی شما را به مخاطب میرساند، شناسایی و برنامهریزی موقعیتها، لابیگری و مذاکره با افراد را در نظر بگیرید.
- چه کاری باید انجام دهید؟ نقاط قوت و ضعف، مزایا و معایب، فرصتها و تهدیدها را شناسایی کنید.
- چه چیزهایی نیاز است؟ در پاسخ به این سوال نیز همانند سوال قبل ارزیابی ظرفیتهای درونی حمایتگری را مد نظر قرار دهید.
- چه طوری دست به اقدام بزنید؟ اهداف و خروجیهای موقت را تعیین کنید و برنامه اقدام عمل حمایتگری را تدوین کنید.
- از کجا بفهمید که پروژه جواب داده است؟ کنترل و ارزیابی پروژه در چارچوب منطقی پروژه حمایتگری انجام گیرد.
نظارت و ارزیابی حمایتگری
نظارت و ارزیابی میتواند استراتژی حمایتگری را تغییر دهد و به حداکثرسازی تاثیر نتایج پروژه کمک کند. برنامهریزی نظارت و ارزیابی حمایتگری شامل موارد زیر است:
- ویژگیهای بارز نظارت و ارزیابی حمایتگری:
- به دلیل اینکه پروژههای ارزیابی حمایتگری سیاستی ممکن است سالها به طول انجامد، نیازمند است دادهها نظارت و ارزیابی پیش از شروع و رسیدن به هدف جمعآوری شوند.
- استراتژیها در طول سالها تکامل پیدا میکنند اما برای ارزیابی و نظارت، باید واقع بینانه و مربط با زمینه حمایتگری عمل کرد.
- دستاوردها و نتایج باید مد نظر نظارت و ارزیابی باشند و نه اقدامات. به عبارتی ارتباط بین تلاشهای حمایتگری و نتایج به دست آمده، ارزیابی میشوند.
- ارزیابی پیشرفت پروژه مهم است و نه فقط تاثیرات آن. در واقع، ارزیابی فرایند کار حمایتگری مد نظر است.
- زمینه و متن در انتخاب استراتژی حمایتگری اهمیت دارد، در نتیجه در انتخاب رویکرد نظارت و ارزیابی و تحلیل دادهها، باید به زمینه و متن توجه کرد.
- پنج سوال برای برنامهریزی نظارت و ارزیابی:
- چه کسانی از دادههای نظارت و ارزیابی استفاده میکنند؟ مثلا هیات امنای سازمان حمایتگر، کسانی که خدماتی به پروژه شما دادهاند، شرکای پروژه مثل دولت، رسانهها و جامعه مدنی.
- چگونه از نظارت و ارزیابی استفاده خواهد شد؟ سه پاسخ برای این سوال وجود دارد: ارزیابی اعتبار پروژه که تلاش حمایتگری به چه نتایجی منجر شد؛ دادههای نظارت و ارزیابی برای تصمیمگیرندگان مفید است که آنان نحوه اجرای پروژه تا نتایج را ببینند تا بتوانند تصمیمهای بهتری برای ادامه پروژه بگیرند؛ استفاده از دادههای ارزیابی و نظارت به عنوان درسهای آموخته شده، اینکه چه باید کرد و چه نباید کرد.
- از چه طرح ارزیابی باید استفاده کرد؟ طرح ارزیابی یک مبحث کاملا روش شناسی است که چه طور دادهها و اطلاعات را باید جمع آوری کرد. به طور معمول سه دسته طرح وجود دارد: آزمایشی، شبه آزمایشی و غیرآزمایشی(مثل روشهای ترکیبی کمی و کیفی، مثلثسازی و …).
- چه چیزهایی باید اندازه گیری شود؟ چهار جنبه در کار حمایتگری میتواند اندازهگیری شود: ۱- اندازه گیری فعالیتها و تاکتیکهایی که حمایتگران برای رسیدن به هدفش، مخاطبانشان را تحت تاثیر قرار میدهند و نتایج اقدامات به عنوان خروجی استفاده میشود. ۲- اندازه گیری نتایج و خروجیهای موقت که حاصل فعالیتها و اهداف حمایتگری است. ۳- اندازهگیری اهداف تعیین شده که استراتژی حمایتگری به دنبال تحقق آنها است. ۴- اندازهگیری تاثیراتی که بزرگ هستند و منافعی برای ذینفعان دارد و در نتیجه اقدامات و اهداف حمایتگری بوده.
- از چه ابزار جمع آوری دادهای باید استفاده کرد؟ ارزیابی حمایتگری میتواند از روشهای مرسوم جمع آوری اطلاعات مثل پرسشنامه یا مصاحبه، مشاهده، گروههای متمرکز و … استفاده کند.
- ادامه راه
پیش از اینکه برنامهریزی برای ارزیابی به پایان برسد، باید به جزئیاتی نیز توجه کرد: چه کسی دادهها و اطلاعات را جمع میکند؛ جنبههای فنی و تکنیکی که چه طور و چه زمانی و توسط چه کسی این روشها اجرایی میشوند؛ چه طور و چه زمانی گزارشها باید منتشر شوند.
اساسا ضرورت ارزیابی و نظارت در فرایند اجرای حمایتگری این است که چه چیزهای آموخته شد. براین اساس سوالهای متداولی که باید پاسخ داد این است: چه کاری به خوبی انجام شد؟ کدام کار جواب نداد؟ کدام میتواند ارتقا پیدا کند و بهتر شود؟ از کدام درس باید برای دفعه بعد استفاده کرد؟ کدام فعالیت بهتر از انتظار عمل کرد؟ کدام مشارکتها ناامیدکننده بود؟ کدام پیامها پیچید و سر و صدا به پا کرد؟
در انتها، هر پروژه حمایتگری موفق باید شناسایی شود و برای آن جشن گرفت. این میتواند برای پروژههای تمام شده باشد یا پروژههایی که موفقیتهای کوچک در حین اجرا داشتهاند.
مدیریت دانش در حمایتگری
تامین دانش در دسترس باید در مرکز اقدامات حمایتگری باشد. شواهد و دادههای حمایتگری موثر میتوانند به عنوان بخش عینی از کارهای حمایتگری سازمان باشند، گفتگوهای داخلی را ایجاد کند و ساخت روابط بیرونی را موجب شود. موضوعات زیر باید در این مبحث مورد توجه قرار گیرد:
- راههای اشتراکگذاری دانش
در مفهوم مدیریت دانش نوشته شده است که مدیریت دانش یعنی رساندن دانش درست به افراد درست در زمان درست. مدیریت دانش اقدامی مدیریتی برای افزایش انسجام سازمان، اشتراکگذاری و رساندن دانش است. سیستم مدیریت دانش در حمایتگری میتواند مبتنی بر تسهیل کردن، گردآوردن، دستهبندی، بازیابی و انتشار اطلاعات باشد.
اما دانش تنها نباید در اسناد و گزارشها باقی بماند بلکه باید روی آن بحث و گفتگو شود. این بحث میتواند حضوری با اشخاص متخصص در آن زمینه باشد یا آنلاین و از طریق ایمیل و شیوهها دیگر صورت پذیرد. انتشار و بحث روی دانش به دست آمده از فعالیتهای حمایتگری منجر به این خواهد شد که دوباره کاریها کاهش یابد و نتایج بعدی مفیدتر باشد.
- فعالیت گروهی در سیاست حمایتگری
یونیسف گروهی را شامل کارمندان و اعضایی که در حمایتگری فعالیت داشتند، شکل داده است که آنان روی موضوع سیاست حمایتگری و موضوعات مربوط، با یکدیگر بحث میکنند. آنان ایدهها و تجربیاتشان را باهم به اشتراک میگذارند، داستانهای بهترین اجراهایشان، اسناد و سوالاتشان را بیان میکنند. هر کسی میتواند وارد این گروه شود و به بحثها بپیوندد:
http://intranet.unicef.org/Cop/DPPAdvocacy/Communitycontent.nsf
- مستندسازی نوآوریها، درسهای آموخته شده و اجراهای خوب
مستندسازی فعالیتها بخش ضروری از سازماندهی آموزش است. این بخش نه تنها به سازماندهی دانش کمک میکند بلکه به تولید ایدههای جدید نیز کمک میکند.
مدیریت ریسک و خطرات در حمایتگری
زمانی که سازمان درگیر فعالیت حمایتگری میشود، همواره این احتمال وجود دارد که شهرت، روابط کارکنان و اجتماعات و شرکای فعالیت در معرض خطر و یا تاثیرپذیریی قرار بگیرند به خصوص وقتی که روی حمایتگری مسئلهای پافشاری دارید. براین اساس موارد زیر باید در نظر گرفته شوند:
- شناسایی خطرات و ریسکها
زمانی این شناسایی بیشترین اهمیت را دارد که فعالیت حمایتگری روی مسئلهای اصرار شدید دارد یا از روشهای خاصی مثل کمپینهای مردمی استفاده میکند. از سوی دیگر، گاهی همکاری با برخی از افراد، سازمانها، بدنه دولت ممکن است به فعالیت حمایتگری آسیب برساند مثلا ائتلافی با نهادی منجر به از دست دادن کیفیت فعالیت حمایتگری شود. باید همواره در نظر داشت که هر فعالیت حمایتگری ممکن است چه آسیبهایی به ذینفعان و یا کارکنان وارد کند تا بتوان پیش از وقوع، آنان را کنترل کرد.
- تجزیه و تحلیل خطرات و ریسکها
به منظور تحلیل خطرات باید خطرهای موجود را شناسایی کرد. براین اساس دستورالعمل تحلیل ریسک بدین قرار است: ۱- منافع بالقوه اهداف حمایتگری ارزیابی شود. ۲- شناسایی کسانی که ممکن است آسیب ببینند. ۳- ارزیابی سطح ریسک. ۴- کارهایی که میتوان برای کاهش ریسک و خطرات انجام داد را در نظر بگیرد. ۵- ارزیابی سطح ریسک بعد از اعمال فعالیتهایی برای کاهش آن. ۶- تصمیم بگیرید که آیا سود فعالیت به ریسک آن میارزد یا خیر.
- مدیریت خطرات و ریسکها
شناسایی و مدیریت ریسک و خطرات باید در استراتژی حمایتگری و برنامه اقدام دیده شده باشد. برای مدیریت ریسک باید این اقدامات را انجام داد:
۱- جمع آوری شواهد قابل اطمینان و تحلیل آنان توسط متخصصان. ۲-پایبندی به اصول آداب و رسوم و فرهنگ منطقهای که با آن کار میکنید. توجه به هنجارهای اجتماعی باعث میشود که سطحی از خطرات حمایتگری کاهش یابد. ۳-تحلیل سیاست و قدرت میتواند تصویر روشنتری از روابط قدرت و فرهنگ کشور و منطقهای را به شما نشان دهد. ۴- جلب حمایت و مشارکت با افراد و سازمانهای منطقهای سطح خطرات موجود را کاهش میدهد. در واقع کار کردن یک گروه بزرگ روی موضوعی بهتر است از اینکه به تنهایی حمایتگری کنید.
ساختن روابط و تامین مشارکت
در فعالیتهای حمایتگری باید برای ساخت روابط سرمایهگذاری کرد و این کلید موفقیت فعالیت خواهد بود. ایجاد شبکهای از روابط فردی و سازمانی با مردم و گروهها برای رسیدن به اهداف حمایتگری ضروری است زیرا فعالیت حمایتگری را در رسیدن به هدف تقویت میکند.
- راهکارهای استقرار همکاری در حمایتگری
چارچوب مشارکت و همکاری یونیسف مبتنی بر پنج معیار است: برابری، شفافیت، نتیجهگرایی، مسئولیتپذیری و تکمیل کنندگی. چارچوبهای همکاری باید مبتنی بر توافقنامههای صریح و روشن، ارزیابی و کنترل منظم، اجبار و تاکید بر شفافیت و برابری، پیروی از استراتژیها و تاکتیکها باشد. همکاریها باید تمام جنبههای فعالیت حمایتگری را پوشش دهد. برخی از شرکا باید قبل از ورود به پروژه و تبدیلشان به عنوان شرکای فعال، باید آماده همکاری شوند که این امر نیز نیازمند برنامهریزی است.
- راهکارهای متفاوت برای ایجاد شبکه ارتباطات
ایجاد شبکه روابط نیازمند خلاقیت و رهبری است. به طور کلی سه اصطلاح «شبکه»، «اتحاد»، «ائتلاف» برای تقویت حمایتگری ضروری است.
منظور از شبکه ایجاد فضایی برای خلق و به اشتراکگذاری ایدهها، پیشنهادات و تجربیات است. با وسایل ارتباط جمعی جدید میتوان این فضای مشارکتی را بدون هزینه مالی و زمانی ساخت.
اتحاد حول یک مسئله مشترک شکل میگیرد اما آنها کمتر پایدار میمانند. در هر مرحلهای از حمایتگری، اتحاد میتواند قدرتی را شکل دهد و ابزارهایی را برای پیشبرد حمایتگری بدهد.
ائتلاف نیز همانند اتحاد از پیوستن چندین فعالیت شکل میگیرد اما آنها رسمیت بیشتری دارند. ائتلاف میتواند منابع و کارمندان هر بخشی را شامل شود و مزایایی به همراه داشته باشد اما از سوی دیگر میتواند انرژی سازمان، منابع مالی و انسانی را کاهش دهد. در نتیجه باید در ائتلاف مراقب بود که مزایای آن بیشتر از معایب و هزینههایش باشد.
- مشکلات شبکهها، اتحادها و اتئلافها
قبل از اینکه وارد همکاری با یک شبکه، اتحاد و ائتلاف شود باید به این موارد توجه کرد: محدودیتهای ارتباطات مثل عدم دسترسی به تکنولوژی یا اینترنت؛ بعضی از سازمانها نمیخواهند بخاطر همکاری با پروژه، اعتبار و شهرتشان خدشهدار شود؛ تصمیمگیرندگان خودرای میتوانند به فرایند شفاف و دموکراسی پروژه آسیب برسانند؛ ائتلاف با سازمانهای بزرگ میتواند استقلال سازمانهای کوچکتر را بگیرند؛ رقابت بین اعضای چند ائتلاف میتواند تبدیل به روابط غیرسازندهای شود؛ در بعضی مواقع اختلاف بین دیدگاهها، اهداف و اولویتهای چند ائتلاف میتواند به عنوان یک خیانت سیاسی تلقی شود.
- راهکارهای ایجاد شبکه، اتحاد و اتئلاف
راهکارهای متعددی برای شبکهسازی، اتحاد و ائتلاف وجود دارد که میتواند راهنمای استراتژی برنامه حمایتگری باشد: مسئله فعالیت حمایتگری برای ائتلافسازی باید دقیق و شفاف باشد و متن بیان مسئله میتواند برای تصمیمگیری و بحث کمک کننده باشد؛ اگر گروه بزرگ است بهتر است پنج تا هفت نفر نماینده، کار تهیه برنامه و استراتژی را انجام دهند. برای برنامهریزی و هماهنگی کارها مثل تبلیغات، لابی و جمعآوری سرمایه کارگروههایی ایجاد کنید؛ برنامهها را به طور مرتب ارزیابی کنید و هرکاری برای بهبود لازم است انجام دهید؛ دستورالعملها و کدهای احترام و مسئولیتپذیری را تهیه کنید؛ اهداف یک ائتلاف باید مشخص و واضح باشند که دقیقا چه اشتراکاتی وجود دارد و چه اشتراکاتی وجود ندارد؛ اجازه دهید تا اعضا و خود مسئله چارچوب و نحوه ائتلاف را پیشنهاد دهند و اجباری در پیروی از اصول خاصی نباشد؛ عضویت در یک ائتلاف برابر است با دنیایی از اختلاف و تفاوت اما اتئلاف موثر نیازمند یک هسته سخت تعهد به سازمان است به شرطی که افراد را نسبت به هم بدبین و مظنون نکند؛ از هرگونه مشارکت و دوستی خارج از ساختار ائتلاف رسمی استقبال کنید؛ وظایف و مسئولیتهای ائتلاف باید تعریف شده و مشخص باشد و در جلسات اعضا اجازه پیدا کنند که گزارش پیشرفت خود را بدهند.
منبع:
- Advocacy toolkit (a guide to influencing decision that improve children’s lives), United Nations Children’s Fund (UNICEF), New York, 2010.
بدون دیدگاه