در دور دوم دولت روحانی لایحهای تحت عنوان لایحه مدیریت تعارض منافع به مجلس ارائه شد. در همین راستا مجلس شورای اسلامی نیز طرحی را برای مدیرت تعارض منافع آماده کرد که نتیجه آن ایجاد کشمکش بین انتخاب و تصویب طرح یا لایحه تعارض منافع بود. با طولانی شدن این کشمکش سرانجام کلیات طرح تعارض منافع در مجلس تصویب شد اما هنوز این موضوع به سرانجامی موفقیتآمیز نرسیده است.
اهمیت قانون مدیریت تعارض منافع
هرچند مدتزمانی است که بحث مدیریت تعارض منافع در نظام اداری ایران جا افتاده است و برخی نهادها نیز بخشنامههایی را در این زمینه تدوین کردهاند؛ اما هنوز قانون جامعی که به این مسئله بپردازد در کشور وجود ندارد. در این مدت کشمکش بین طرح و لایحه مدیریت تعارض منافع نیز سبب شده بود که این مسئله همچنان به نتیجه مناسبی نرسد. همه این موارد در حالی است که تعدادی از کاربران راهحل برخی مشکلات را رسیدگی به این موضوع میدانند. بهعنوان نمونه کاربری از برتری اقتصادی سنگاپور پرسیده است که چگونه توانسته است در طی چند دهه به یکی از قدرتهای اقتصادی دنیا تبدیل شود. کاربری دیگر در پاسخ به وی مسئله تعارض منافع را یادآور شده است:
«سه قانون ایجاد شه ایران میشه جزو ده تا کشور برتر؛ تعارض منافع، شفافیت، سوتزنی و افشای فساد».
هرچند نمیتوان با این کاربر کاملاً موافق بود که با تصویب چند قانون مشکلات کشور به کل حل شوند اما اینگونه اظهارات اهمیت موضوع تعارض منافع را در نگاه کاربران نشان میدهد. در همین رابطه مهرداد ویسکرمی؛ نماینده مجلس نیز به همین موضوع و لزوم تصویب قانون پرداخته و در توییتی مینویسد:
«هیئترئیسه مجلس، دو طرح شفافیت آرای نمایندگان و تعارض منافع را به صحن بیاورد تا ۱- تکلیف طرحهای فوق برای همیشه روشن شود؛ ۲- بساط کاسبی اجتماعی و رسانهای و طومارنویسی از شعار شفافیت جمع شود. شفافیت حداکثری ضامن سلامت و افزایش سرمایه اجتماعی برای نظام اسلامی است».
اثرات تعارض منافع بر وضعیت سلامت روان جامعه
احمد نادری؛ نماینده مجلس که بارها به موضوع تعارض منافع و ظرفیت پزشکی اشاره داشته است، در این هفته فراتر رفته و حتی موضوع خودکشی رزیدنتهای پزشکی را به این مسئله نسبت داده است. دلیلی که وی برای این اظهارنظر خود آورده مبنی بر این است که کمبود پزشک میتواند سبب فشار کاری بر دانشجویان شده و آنها را به سمت خودکشی سوق دهد:
«از مهمترین دلایل انصراف و خودکشی رزیدنتها (دانشجویان تخصص)، ظرفیت کم پذیرش تخصصهای پزشکی است که باعث فشار سنگین بر دانشجویان برای پر کردن جای خالی اساتید میشود؛ اساتیدی که در بخش خصوصی مشغولاند. از معایب سپردن آموزش پزشکی به وزارت بهداری، نابودی آموزش به دلیل تعارض منافع است».
هرچند همچنان کاربرانی با این نظر مخالف هستند و عقیده دارند که علیرغم جدی بودن تعارض منافع در نظام بهداشت و درمان کشور راهحل مشکلات موجود در جداسازی آموزش از وزارت بهداشت نیست:
«مشکل تعارض منافع در وزارت بهداشت جدی است اما با جداسازی آموزش پزشکی از بیمارستان هم حل نمیشه فقط پزشکی رو هم مثل بقیه رشتههای فعلی وزارت علوم بیخاصیت، غیرکاربردی و انتزاعی میکنه».
در سوی دیگر کاربرانی که موافق این جداسازی هستند، برای اثبات درستی نظر خود به نظرات اقتصاددانان متوسل میشوند. یکی از کسانی که بارها کاربران به وی ارجاع داشتهاند، میلتون فریدمن؛ اقتصاددان راستگرای آمریکایی است. این کاربران اشاره دارند که حتی فریدمن که اختیار همه امور را در دست بازار میدانست، در اینجا به کنترلی بر بازار درمان! اشاره دارد تا انحصار شکل نگیرد:
«برشی از نظرات میلتون فریدمن، اقتصاددان برجسته آمریکایی و برنده جایزه نوبل، در باب تعارض منافع ساختاری نظام سلامت. عجیب، تصویر آشنایی است!».
در پاسخ، مخالفان این کاربران نیز اشاره دارند که اساساً استناد به سخنان فریدمن در ایران ناروا است چراکه نمیتوان وضعیت سیستم درمانی دو کشور ایران و آمریکا را با یکدیگر مقایسه کرد:
«بحث فریدمن در مورد تعارض منافع در تعیین ظرفیت رشتههای پزشکی داغه. یک سؤال از اندیشمندان دارم؛ زمانی که فریدمن این نظریه را مطرح کرد در آمریکا به ازای هر آمریکایی چند تخت بیمارستانی، چند تخت سیسییو، چند تخت آی سی یو، چند پرستار و مهمترینش به ازای هر تخت چند پزشک وجود داشت؟ مخاطب من سیاستگذاران و سیاسیون نیست. دوستانی هست که با خواندن مطالب فریدمن مسئله تعارض منافع را مطرح میکنند درحالیکه به شاخصهای کاملاً متفاوت دو کشور اشاره نمیکنند».
علاوه بر اظهارات احمد نادری در مورد نقش تعارض منافع در وضعیت سلامت روان دانشجویان پزشکی، اتفاق دیگری نیز در هفته گذشته رخ داد که برخی کاربران آن را نشاندهنده پیامد تعارض منافع در وضعیت سلامت روان کل جامعه میدانستند. هفته گذشته یکی از خبرهایی که در فضای مجازی با واکنش منفی کاربران مواجه شده بود، انتشار فیلمی از لحظه مواجهه فرزند علیاکبر رنجبر؛ افسر نیروی انتظامی با قاتل پدرش بود. کاربری با اشاره به تعارض منافع در وزارت بهداشت دراینباره مینویسد:
«در چنین حوادثی از حقوق بدیهی کودک است که تحت حمایت و مراقبتهای روانشناختی باشد نه در میدان چنین مواجههای. با کودک بیگناه چه میکنید! نتیجه وضعیت تعارض منافع لزوماً فساد نیست بلکه میتواند ناتوانی و ناکارآمدی باشد؛ مثل ناتوانی و ناکارآمدی نظام سلامت در رسیدگی به وضعیت سلامت روان در جامعه!».
جای خالی مدیریت تعارض منافع در برنامههای شهرداری
زاکانی؛ شهردار تهران در توییتی از برنامههای خود برای پیگیری وضعیت مسکن سخن گفته است و اعلام کرده است بدین منظور قرارگاه جهادی مسکن تشکیل میدهد:
«شهرداری نمیتواند نسبت به مسکن مردم بیتفاوت باشد. در بخشنامهای خطاب به همه مدیران ستادی و شهرداران مناطق، دستور تشکیل قرارگاه جهادی مسکن در شهرداری تهران صادر کردم».
اما واکنش تعدادی از کاربران به وی این بوده است که چرا برای بهبود وضعیت مسکن اهتمامی برای اجرای بخشنامه تعارض منافع در نظاممهندسی ساختمان در شهرداری تهران وجود ندارد. درحالیکه با پیگیری این بخشنامه میتوان بخشی از مشکلاتی را که زاکانی وعده رفع آنها را میدهد، حل کرد. بهعنوان نمونه یکی از کاربران در پاسخ به وی نوشته است:
«لطفاً قانون تعارض منافع در نظاممهندسی ساختمان که توسط وزیر وقت راه و شهرسازی با شماره نامه (۵۷۵۷۳/۱۰۰/۰۲) وزارت راه و شهرسازی به تاریخ ۵/ ۱۱/ ۱۳۹۶ ابلاغ شده و با کارشکنی عدهای معطل مانده را از شهرداری محترم اجرا بفرمائید تا بقیه هم الگو بگیرند».
بدون دیدگاه