بیشتر کشورهای در حال توسعه، دهها سال است که برای رسیدن به ارتقای سطح زندگی و شاخصهای رفاهی خود و نزدیک شدن به سطح توسعه کشورهای ثروتمند تلاش میکنند با اینحال مرتب شکست میخورند. به بیان دیگر مشکلات و بیماریهای توسعهای به شکلی ماندگار و مزمن درآمدهاند و گویی قابل حل نیستند.
اقتصاد ایران هم در چند دهه گذشته با وجود پیشرفتهای متناوب، همچنان با مشکلات ساختاری گوناگون مانند اقتصاد وابسته به نفت، رشد اقتصادی ناکافی و نابرابر، سرمایهگذاری ناچیز و بیکیفیت، نظام اداری ناکارامد و فسادزده، تخصیصهای بودجهای غیرتوسعهای، تحقیق و توسعه اندک، و غیر آن روبرو است. جالب اینکه از همان بدو انقلاب اسلامی، نظام سابق به چنین اشکالاتی متهم میشد اما با گذشت چهل سال از انقلاب همچنان قادر به رفع آنها نبودهایم. تجربه گذشته و نظریات جدید توسعه چه راهکارهایی پیشنهاد میدهند تا در مسیر توسعه موفق شویم؟این اصلاحات چگونه و با چه روشهایی انجامشدنی است؟ برای موفقیت اصلاحات به چه الزامات و پیششرطهایی نیاز است؟
البته که برخی اصلاحات نسبتا ساده است مانند پرداخت الکترونیکی قبوض خدمات عمومی، کامپیوتری کردن اسناد دولتی، یا ایجاد پنجره واحد ارایه خدمات دولتی. اما اصلاحاتی مانند کوچکسازی و مناسبسازی اندازه دولت، اصلاح ساختار کابینه و وظایف وزارتخانهها، اصلاح و تقویت مدیریت منابع انسانی حکومت، خصوصیسازی، مبارزه با فساد، محو فقر و … بسیار سخت و دشوار هستند. تغییرات ناگهانی و شتابزده در این عرصهها فقط مشکلات گذشته را تشدید میکند.
مشکلات اصلی به شکاف بین سیاستها و اجرا، شناخت دقیق نداشتن از محیط واقعی، انتخاب «بهترین رویهها» به عنوان راهکار، شواهد-محور نبودن سیاستگذاری، عدم ارزیابی از اثربخشی برنامهها و درس نگرفتن از تجربهها و نداشتن یادگیری قبلی ربط پیدا میکند.
یک نکته مرتبط اینکه در کشورهای در حال توسعه مانند ایران که شخصگرایی[۱] و شخصیتمحوری حاکم است، معمولا تصور موفقیت هر گونه اصلاحی بدون وجود یک رهبر پیشتاز که از اصلاحات پشتیبانی و در راه آن مبارزه کند دشوار است. معدود اصلاحات انجامشده متکی به اشخاص یا اصطلاحا قهرمانان اصلاحات بوده است. وابستگی اصلاحات به شخصیتها این خطر را دارد که اصلاحات نهادینه نشود یعنی تضمینی برای تداوم و پایداری اصلاحات در بلندمدت نیست. در جوامع شخصگرا معمولا پیشرفت اصلاحات مشروط به بر سر کار ماندن آن مقامات و شبکههای وابسته به آنها است. در بیشتر موارد، به محض کنار رفتن حامیان اصلاحات از قدرت، این اصلاحات کند یا متوقف میشود.
معرفی رویکرد انطباق تکرارشونده مساله-محور[۲]
انطباق تکرارشونده مساله-محور (پدیا) یک روششناسی نوآورانه است که به اجرای برنامهها و پروژهها در بستر توسعه کمک میکند. این رویکرد مبتنی بر روشهای جدید اجرای اقدامات عملی برای مشکلات خیلی دشوار است. پیشفرض این رویکرد اینست که چیزی به اسم برنامه کامل و جامع و همهجانبه که اصطلاحا مو لای درزش نرود وجود ندارد. ما به جای یافتن و رفتن به سراغ بهترین پاسخ ایدهآلی و راهکار ممکن، باید از تشخیص و تعریف درست مساله شروع کنیم.
پدیا مشکل را در کاستی قابلیتهای نظام اداری میبیند، نظام اداری که همچون خر در گل فرومانده[۳] است به این معنا که با وجود انواع تلاشها و ابتکار عملهای پیشنهاد، پیشرفتها بسیار کند بوده است. در این رویکرد روشن میشود که چرا ادارات به جای توجه به واقعیت رفتار تصنعی را پیشه میکنند[۴]، چرا ظاهر و قالب جای کارکرد و وظیفه اصلی را میگیرند، چرا ادارات تقلید ظواهر یا همرنگ جماعت شدن[۵] را برمیگزینند، و چرا باید حواسمان به تحمل بار (مسئولیت) زودهنگام[۶] باشد.
یکی از بخشهای مهم در این رویکرد، درک انواع فعالیتهایی است که حکومت ها انجام میدهند و برخی از آنها بسیار دشوار[۷] هستند و نیاز به استفاده از روش پدیا دارند. در این روش درک بستر یا بافتار مساله بسیار مهم است و توانایی درگیر کردن مردم که یک منبع مهم برای قابلیتسازی حکومت هستند. برای اجرای موفق پروژهها و برنامهها در بستر پیچیده، نه به یک رهبر واحد بلکه به رهبری چندعاملی[۸] نیاز است.
گام اصلی و اولیه در این روش، شناخت مساله است و باید مفهومسازی به شیوهای باشد که به سمت راهحلهای از قبل موجود و قبلا درک شده سوگیری پیدا نکند. مساله را باید چنان ریز و تجزیه کرد تا به علل ریشهای آن دست یافت که از ابزارهایی مانند «تکنیک ۵ چرا» استفاده میشود. یعنی از جمع صاحبنظران محلی پرسش میکنیم چرا این مساله مهم است؟ (تا زمانی که دستکم ۵ پاسخ متفاوت دریافت کنیم) برای چه کسانی مهم است؟ چه کسانی باید توجه بیشتری به مساله بکنند؟ چگونه آنها را مجبور به توجه بیشتر کنیم؟
از ابزارهایی مانند دیاگرام استخوان ماهی و برگزاری کارگاه حساسسازی نیز استفاده میشود تا علتهای فرعی و ثانویه مساله پیچیده اصلی شناسایی شود. برای همکاری و مشارکت دیگران (نمایندگان مردم و سمنها) باید مالکیت نسبت به مساله گسترده شود تا ماهیت آن کاملا درک شود و به شناسایی فضای تغییر[۹] کمک کند. به این ترتیب یک فضای تغییر سه گانه (شامل اختیار، پذیرش و توانایی) ایجاد می شود که اجازه می دهد تا نقاط ورود به حل مساله را پیدا کنیم. این نقاط ورود اجازه می دهند تا شروع به حمله به مساله به شیوه ای عملی و انجام شدنی بکنیم. فضای تغییر سهگانه مناسب چنین فضایی را به ما میدهد. یافتن نقاط ورود ساده و شدنی، عامل «ترس و وحشت» از اجرای اصلاحات را به شدت کاهش میدهد. اینک آمادگی برای طراحی و اجرای نخستین تکرار از چرخه انطباق تکرارشونده مساله-محور فراهم خواهد شد که از مهمترین جنبههای این روش است. با شروع سریع برای اقدام کردن، یادگیری با انجام دادن[۱۰] و تکرار انطباقی به نتایج بهتری میرسیم و اعتبار اولیه در فرایند اصلاحات بوجود میآید. در اینجا است که به سفر طولانی کشف و یادگیری برای مقابله با مسایل اساسی و چالشی وارد میشویم و با محکزنی و گسترش تدریجی اهداف اصلاحات را به پیش ببریم.
یکی از جذابیتهای رویکرد پدیا اینست که حساسیتپذیری و انطباقپذیری را در محیطهای بوروکراتیک اغلب نامنعطف تشویق میکند. اینکه چگونه با مخالفان اصلاحات مذاکره یا مقابله کنیم. این رویکرد نگاه ایدهآلیسیتی ندارد و تفکر و تامل و آزمون و خطا را تشویق میکند و اینکه برای حل مسایل سیاستی، مسیر بومی متفاوتی را پیدا کنیم. محیط محلی بسیار مهم است. البته استفاده از تجربه دیگران و سایر کشورها در حد آشنایی و ایده گرفتن و خطرات و موانع را دیدن (تصویر بزرگتری از ابعاد کار پیدا کردن) توصیه میشود اما نه اینکه به شکل تقلید صرف و نعل به نعل در بیاید. اما در محیط نامناسب و ضداصلاحات داخلی هم حتی میتوان نمونههای موفق از اصلاحات یافت که باید از آنها الگو گرفت و استفاده کرد.
مشکلات رویکرد پدیا
- مقاومت سازمانهایی که به راهحل-محوری عادت کردند در برابر ورود به گفتگوهای اثربخش درباره مسایل واقعی.
- افتادن به دام راهحلهای قدیمی هنگام یافتن ایدههای جدید.
- عدم تمایل دولتها به اجازه و اختیار دادن برای انجام آزمایشهای جدید هنگامی که نتیجه مشخص نیست.
- آماده نبودن و توانایی نداشتن مردم و نهادهای محلی تا کارهای مورد نیاز برای یافتن راه حلهای موثر و مخصوص خود را انجام دهند.
پانوشت:
- این مقاله پیش از این در شماره ۴۰ ماهنامه «قلمرو رفاه» (مرداد ۱۳۹۷) منتشر شده است.
- [۱] personalism
- [۲] Problem-Driven Iterative Adaptation (PDIA)
- [۳] big stuck
- [۴] administrative fact fiction
- [۵] isomorphic mimicry
- [۶] premature load bearing
- [۷] wicked hard
- [۸] multi-agent leadership
- [۹] change space
- [۱۰] Learning by doing
بدون دیدگاه