نظام حکمرانی را میتوان هم عامل اصلی تغییر و توسعه در نظر گرفت و هم در صورت کژ کارکردی مانعی بر سر راه توسعه قلمداد کرد. نظریات متعددی در مورد مدل بهینه حکمرانی وجود دارند که هرکدام سعی بر آن دارند تا بهترین و کارآمدترین مدل برای این منظور باشند که ازجمله آنها میتوان به مدل دولت بزرگ، دولت کوچک و یا حکمرانی خوب اشاره کرد. نقطه مشترک این رویکردها، تجویز الگویی واحد برای حل مسائل کشورهای گوناگون با مسائل مختلف است. در مقابل این رویکردها، در چند سال اخیر نظریه PDIA مطرحشده است که نه الگویی تجویزی بلکه مبتنی بر نوعی شناخت بومی از مسائل مبتلابه یک کشور خاص است.
ازاینرو و با در نظر گرفتن این موضوع که برای رسیدن به الگویی بهینه از حکمرانی باید با ارجاع به مسائل خاص کشور پیش رفت، سعی شد تا با تعدادی از افراد فعال در اندیشکدههای مختلف مصاحبه شود. اندیشکدهها در ایران بهنوعی رابط میان مراکز آموزشی و پژوهشی و مردم با دولت هستند که در طول سالیان متمادی تلاش کردهاند سیاستهای کارآمدی برای تأثیر بر فضای حکمرانی پیشنهاد دهند. لذا سعی بر آن شد تا با جویا شدن نظرات آنها به شناختی دستاول از مسائل نظام حکمرانی کشور و راهحلهای آنها برای این مسائل رسید. درنهایت، در این گزارش با چهارده تن از دوازده اندیشکده مصاحبه شد.
سؤال اصلی این گزارش این بود که نظام حکمرانی کشور به چه مسائلی دچار است و چرا بسیاری از سیاستها در عمل با شکست مواجه میشوند؟ از منظر مصاحبهشوندگان، نظام حکمرانی کشور در سطوح گوناگون سیاستگذاری، از تدوین تا اجرا، کاستیهای قابلتوجهی دارد که باعث ناکارآمدی سیاستگذاری شده است. در تدوین سیاستها، جدایی عمیقی میان فضای آکادمیک و پژوهش با فضای سیاستگذاری وجود دارد که درنتیجه همواره به برگزیدن راهحلهایی تکراری و بیهوده منجر میشود که هیچگاه امکان نظارت بر آنها وجود ندارد. علاوه بر آن مواردی مانند تعارض منافع، افق دید محدود سیاستگذاران و… نیز ریشه بسیاری از مشکلات بیان شدهاند.
در اجرای سیاستها نیز مسائلی همچون نظام بوروکراتیک ناکارآمد، عدم انسجام اجرایی و عدم التزام به قانون باعث شدهاند حتی بهترین سیاستها در نظر، در عمل چندان موفق نباشند. در بحث از چرایی این مسائل نیز میتوان ریشه این مشکلات را در مشخص نبودن رویکرد و اهداف سیاستگذاریهای کلان جستوجو کرد که سبب شده این سیاستها از یکسو با بسترهای لازم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی همخوان نباشند و تنها رونوشتی از سیاستهای جهانی باشند و از سوی دیگر با نادیدهگیری سایر بازیگران عرصه سیاستگذاری همراه باشند.
بررسی نوع نگاه این افراد به مسائل نظام حکمرانی نشان میدهد که در نظر آنها همچنان الگوی «حکمرانی خوب» الگویی شایسته و موفق است و همچنان باید تلاش کرد با سازوکارهایی که سازمانهای جهانی تجویز میکنند به آن دستیافت؛ هرچند خود گلایه دارند که چرا سیاستگذاران همواره به دنبال الگوبرداری از سیاستهای جهانی و یا دیگر کشورها هستند.
نام پژوهشگران: محمد عادلی، میلاد زمان
دیدگاهتان را بنویسید