دکتری جامعه شناسی
کشور در حالی با مسئلهی فقر دستوپنجه نرم میکند و شاهد افزایش آن است که قانون اساسی و بسیاری از قوانین بالادستی رویکردِ کاملاً روشنی نسبت به کاهش فقر و ایجاد دولت رفاه دارند. این قوانین بر برخورداری همهی مردم از رفاه، تأمین اجتماعی، تعاون، سلامت و امنیت غذایی تأکید کردهاند. بررسیها نشان میدهد که دستگاههای مساعدتی در هماهنگی با یکدیگر عمل نمیکنند و بسیاری از سیاستگذاریها و برنامهریزیهای برگرفته از قوانین بالادستی اساساً به اجرا درنیامدهاند، ناقص اجراشدهاند، از پوشش و کفایت لازم برخوردار نیستند، منابع مالی پایداری ندارند و از سازوکار اجرایی کارآمدی برخوردار نیستند.
مشکل لزوماً کمبود بودجه نیست و این رویهها و سیاستگذاریهای ناکارآمد بعضاً حتی چندان با معضل کمبود منابع مالی نیز مواجه نبودهاند. در برخی موارد، علیرغم تخصیص منابع مالی قابلملاحظه، سیاستهای مساعدتی نتوانستهاند تأثیر فشار ناشی از رکودهای اقتصادی را بر جمعیت آسیبپذیر کشور، بهویژه در حوزههای بهداشت و درمان، آموزش، مسکن و اشتغال، کم کنند. همچنین گزارشهای موجود نشان میدهد که درنتیجهی این عدم هماهنگیها و ناکارآمدیها، تعداد قابلتوجهی از خانوارهای فقیر و آسیبپذیر تحت پوشش هیچ نهاد مساعدتی نیستند و برخی اقشار بهشدت تحتفشار ناشی از عدمکفایت مساعدتها و بهموقع نبودنشان قرار دارند.
سازمان بینالمللی کار از سالهای ابتدایی قرن ۲۱ مفهوم «کف حمایت اجتماعی» و راههای تضمین حداقل معیشت و درآمد برای کلیه افراد ساکن در کشورهای مختلف را مطرح کرده است. بنا بر تعریف این سازمان کف حمایتهای اجتماعی به دسترسی مؤثر به مراقبتهای بهداشتی و درمانی ضروری برای هر فرد و تأمین درآمد پایه در طول زندگی وی اشاره دارد. برای رسیدن به این اهداف سازمان بینالمللی کار پیشنهاد میکند که ابتدا شکافهای سیاستگذاری و اجرایی در ارائه خدمات حمایتی در هر کشور شناساییشده و سپس برای پر کردن این شکافها گفتگویی ملی میان همه ذینفعان برقرار شود و سیاستهای پیشنهادی از طریق این گفتگوها اخذ شود. برای دستیابی به اطلاعات در خصوص وضعیت موجود حمایت اجتماعی، سازمان بینالمللی کار پیشنهاد استفاده از ماتریس ارزیابی را مطرح میکند. ماتریس ارزیابی درواقع وضعیت ساختار موجود حمایت اجتماعی را از منظر میزان ضمانت اجرای اهداف تأمین حداقلهای حمایت اجتماعی توصیف میکند. این ماتریس اهداف را برمیشمارد، شکافهای سیاستی را مشخص میکند، معضلات پیش روی اجرای آن سیاستها را شناسایی میکند و پیشنهاداتی را درزمینهی سیاستگذاری برای پر کردن این شکافها و رفع آن معضلات ارائه میدهد.
طبق آنچه گفته شد، پژوهش پیش رو برای بررسی شکافهای سیاستی و اجرایی در ایران در خصوص «کف حمایتهای اجتماعی» و برقراری گفتگوی ملی میان ذینفعان گوناگون جهت رسیدن به پیشنهادات مشترک و تخمین هزینه و بار مالی پیشنهادات برای دولت و در نهایت یافتن بهترین پیشنهاد جهت اجرا، انجام شده است.
نام پژوهشگران: کوثر کریمیپور، زهره سروشفر، فاطمه تبرزه
دیدگاهتان را بنویسید