بهسازی مسکن فقرا و حاشیه‌نشینان: تجارب جهانی و الگوی عملیاتی برای ایران

سال انتشار: 1400

تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۰۰

در جهان امروز دیگر زاغه‌ها و اسکان‌های غیررسمی بخش جدایی‌ناپذیر زندگی شهری شده‌اند و ده‌ها بار تکرار شعارهایی چون «به سوی شهر بی‌زاغه» نمی‌تواند به قول مایک دیویس منکر «آینده درخشان» آن‌ها شود.

اولین مواجهه با این سکونتگاه‌ها عبارت از این است که آن‌ها واقعیت‌هایی انکارناپذیرند که نظر به تعدد و روند رو به گسترششان، تصور برچیده شدن کوتاه‌مدت و بدون تبعات آن‌ها نه‌تنها انتزاعی، بلکه خطرناک است. از این منظر اگر این اجتماعات را از حیث نحوه‌ی ساخت‌وساز بخواهیم تعریف کنیم، آن‌ها سکونتگاه‌هایی هستند که معمولاً در کم‌ترین زمان با استفاده از هرگونه مصالح ممکن و در برخی کانال‌های آب و مسیل‌ها، تپه‌های طبیعی، یا اراضی حاشیه‌ای خارج از شهر شکل می‌گیرند. به همین دلیل در شهرها معمولاً اجتماعی را تشکیل می‌دهند که به لحاظ کالبدی غیراستاندارد و متفاوت با بافت متعارف شهری هستند. همه‌ی این‌ها درمجموع شکلی را می‌سازند که اگر بخواهیم به‌طور ملموس از آن سخن بگوییم، در آن کوچه‌ها و پس‌کوچه‌ها نامنظم و بی‌قاعده هستند، طوری که نیمه ویران به نظر می‌رسند، خانه‌ها نا مستحکم و سست جلوه می‌کنند و در آن عدم همخوانی فضا با جمعیت بسیار متراکم درون آن نشان بارزی از کمبود شدید زمین و فضای فیزیکی است.

به‌این‌ترتیب پای پنج نوع سیاست‌گذاری به میان می‌آید که هر یک دارای سابقه‌ای در ایران و کشورهای جهان است:

  • سیاست‌های خودیاری؛ ۲) سیاست‌های تخریب و تخلیه؛ ۳) سیاست‌های بهسازی در محل؛ ۴) سیاست‌های جابه‌جایی و اسکان مجدد؛ و ۵) سیاست‌های سکونتگاه‌های انسانی یکپارچه.

سیاست‌های بهسازی حداقل به شکل خطابی نشان داد که باید پذیرفت فقرای شهری مکان‌های خاصی را برای زندگی انتخاب می‌کنند؛ چون به انبوه فرصت‌های شهری ضروری برای بقای خود در این محل‌ها دسترسی دارند. شکل‌گیری شبکه‌های اجتماعی نیرومند توسط اهالی سکونتگاه‌های غیررسمی، اغلب بخشی از راهبردهای مقابله آن‌ها به شمار می‌رود. جابه‌جایی فقرای شهری از محله‌های دیرینه‌شان معمولاً به مناطقی در حاشیه شهر، آسیب‌پذیری آن‌ها را افزایش می‌دهد و اغلب فقر شهری را تشدید می‌کند.

این رویکرد سیاستی در زمان‌ها و مکان‌های مختلف، بسته به بستر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ظهور کرده، و ازاین‌رو، به اشکال متفاوتی رخ‌داده است. بهسازی در محل اصلی، می‌تواند حداقلی بوده و فقط خدمات پایه عرضه شوند. اما ممکن است به بهسازی اساسی منتهی گردد و در آن خدمات، امکانات و مسکن به طرز چشمگیری بهبود یابند.

در این پژوهش تمرکز بر امکان اجرای سیاست بهسازی و توانمندسازی مسکن فرودستانِ ساکن در اسکان‌های غیررسمی به‌عنوان شکل سیاستی است که ضمن واقع‌نگر بودن، با فرض اینکه تا اطلاع ثانوی اسکان‌های غیررسمی برقرار هستند و با توجه به اینکه دیگر سیاست‌های پیرامون آن جواب نگرفتند، عملیاتی‌ترین سیاست درست در ارتباط با مسکن فقرا به نظر می‌رسد. پژوهش پیش رو مبتنی بر مصاحبه‌های عمیق با صاحب‌نظران این حوزه ازجمله سیاست‌گذاران، اساتید دانشگاه، پژوهشگران و مجریان حوزه‌های شهرسازی است و تلاش کرده است از خلال گفتگو با آنان سیاست بهسازی را موردنقد و بررسی قرار داده و بهترین شیوه اجرای آن را در ایران بکاود.

نام پژوهشگر: محمد نخعی

لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=21372

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *