کارشناس ارشد جامعه شناسی
کارشناس پژوهشی- حمایتگری مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه
در رویکرد انطباق تکرارپذیر مسئلهمحور، فرایند طرح مسئله تا کشف راه حلها مبتنی بر تعامل و بحثهای گروهی است و در این میان تکنیکهای «پنج چرا» و «استخوان ماهی» به اعضای گروه کمک میکند تا به درک عمیقتری از دلایل مسائلشان برسند و سپس به دنبال راهحل و اقدامات عملی باشند.
همواره تعیین و تشخیص صورت مسئله مهم است اما بسیاری از اوقات سیاستگذاران بهجای تعیین مسئله، به سراغ ارائه راهحلهای تقلیدی و یا انجام کار طبق روال عادی میروند و در نهایت هیچگاه مسئله اصلی خودشان را نمیتوانند حل کنند.
به طورکلی ویژگیهای یک مسئله آن است که وقتی به آن میاندیشید بتوانید حداقل سه راهحل مختلف برای مسئله مشخص کنید و اگر مسئلهای راهحل ندارد، پس مسئله واقعی نیست. در بیان مسئله باید به طور مشخص و شفاف درباره مفاهیم، چگونگی شناخت مسئله و اساساً ضرورت و اهمیت سؤال فکر کنید. مسئله خوب مسئلهای است که تبدیل به عزیمت گاه تغییر شود و حتی کنشگران را برای تحقق تغییر برانگیزاند.
حال در رویکرد انطباق، تکرارپذیر مسئلهمحور “PDIA” تعیین مسئله و اصلاحات مسئلهمحور برای توانمندسازی دولت مهم است. بدین منظور معمولاً از چندین تکنیک استفاده میشود تا فرایند مسئلهیابی طی شود.
سادهترین روش برای تعریف مسئله، ایجاد بستری متفاوت برای تعامل بین دستاندرکاران و تصمیمسازان است. اینکه تسهیلگر با پرسش سؤالهای ساده بتواند پاسخهای متفاوتی از افراد دریافت کند و بعد با پرسشهای مکرر از پاسخهایشان و با ایجاد فضای تعاملی متفاوت، افراد را به مشارکت بیشتر در بحث و بررسی موضوع جلب کند تا از درون تعاملاتشان به نقطه آغاز طرح مسئله برسند.
در این میان تکنیک «۵ چرا» و یا فرایند پرسیدن مکرر سؤال در بحثهای گروهی به تجزیه ابعاد مختلف یک موضوع کمک میکند تا مسئله واقعی و نقطه آغاز تغییر کشف شود. در این تکنیک دلایل ایجاد مسئله بهصورت عمیق ریشهیابی میشود. مسائل بزرگ به مسائل کوچک با قابلیت ایجاد تغییر، تبدیل میشود.
تکنیک دیگر که بیشباهت به ۵ چرا نیست، ترسیم «استخوان ماهی» یا نمودار «ایشکاوا» است. ترسیم این نمودار به بصری ساختن مسائل به مخاطب کمک میکند زیرا زیر مجموعه هر یک از دلایل اصلی مسئله و در واقع مسائل فرعی در زیر شاخهها یا استخوانهای فرعی ترسیم میشود تا پیوند دلایل مشخص شود.
در ادامه تجربه سه کارگاه حل مسائل با رویکرد PDIA مرور میشود. مورد اول مربوط به پروژه بهبود محیط سرمایهگذاری در سریلانکا، دومی درباره مسئله بیکاری جوانان در نپال و در آخر مربوط به توسعه گردشگری پایدار در سریلانکا است.
** بهبود محیط سرمایهگذاری برای ایجاد تنوع اقتصاد در سریلانکا
اغلب کشورها برای مسئله ایجاد فضای متنوع اقتصادی تلاش میکنند، شاخصهای تجاری خود را که عملکرد عوامل تأثیرگذار در تجارت جهانی را میسنجند، ارتقا دهند اما بهغیراز این شاخصها، سرمایهگذاران با چالشهای خاص زمینهای در کشورها نیز مواجهاند که کمتر به آن مسائل پرداخت میشود. سریلانکا نیز کشوری است که سالها تلاش میکرد تا شاخصهای تجاری خود را ارتقا دهد اما همچنان نتوانسته بود که جایگاهی در تجارت جهانی به دست آورد و دولتها هم توانایی تشخیص و حل چنین مسئلهای را نداشتند.
ارائه راهکاری برای ایجاد تنوع اقتصادی و پرورش فعالیتهای جدید اقتصادی نیازمند جذب منابع مالی سرمایهگذاران است و اینکه آنها چه کالا و خدمات جدیدی را ارائه دهند. عموماً برای حل این مشکل لازم است که توانایی دولت ارتقا پیدا کند تا بتواند شرایط مثبتی را برای جذب سرمایهگذاری و بهبود تجارت ایجاد کند.
بر این اساس، شورای سرمایهگذاری سریلانکا برای حل چنین مسئلهای از گروه توسعه بینالملل هاروارد درخواست کمک کرد تا با روش PDIA مسائلشان را حل کنند.
اعضای شورا در کارگاههای تسهیلگری درباره مسئله محیط و شرایط سرمایهگذاری در سریلانکا چندین جلسه بحث و تعامل کردند و در انتها آنان به چندین گروه تقسیم شدند تا جواب سؤالات زیر را بنویسند:
۱- آیا موافقید که مسائلی درباره فضای سرمایهگذاری در سریلانکا وجود دارد؟ اگر اینطور است آن مسائل چه هستند و چه مشکلی ایجاد میکنند؟
۲- چه طور ما متوجه میشویم که آن مسائل حلشدهاند؟
۳- فکر میکنید توانایی دولت در بهبود فضای سرمایهگذاری چه چیزی را محدود کرده است؟
۴- به نظر شما کدام بخش از مسئله نسبت به بقیه در دسترس تر است که میتوان کار را در شش ماه آینده از آنجا شروع کرد؟ چگونه میتوانید برای حل آن مسئله شروع به کار کنید؟
یکی از گروههای حاضر در کارگاه بر روی موضوع ارتقای سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) تمرکز کرد و محور اصلی موضوعشان را اینطور نوشتند: جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی، یک اقدام ملی توسط دولت محسوب نمیشود، اما بر اعتماد سرمایهگذار برای اجرای سریع پروژهها تأثیرگذار است.
قدم بعدی آنان این بود که برای مشخص ساختن صورت سؤال، از خود بپرسند «چرا این اهمیت دارد». در این مرحله تسهیلگر تلاش میکند تا اعضای گروه درباره اهمیت مسئله و اینکه چه کسی ایجاد مشکل میکند فکر کنند. در نتیجه اعضای این گروه سریلانکایی نیز درباره ابعاد توانایی سریلانکا برای جذب سرمایهگذاری خارجی بحث کردند.
سپس آنها خلاصهای از بحثهای گروه درباره اینکه مشکل اگر حل میشد، چه اتفاقی میافتاد را روی کاغذهای فیلپ چارت نوشتند. اعضای گروه با طرح این سؤال توانستند مشکل را به نتایج گستردهتری که مربوط به ذینفعان بیشتراست پیوند دهند. به طور کلی، پیوند بین تصمیمگیرندگان و صاحبان قدرت که منابع و حمایت را برای حل مسئله به کار میگیرند، منجر به این میشود که اعضای گروه برای ارائه راهکار، ابتکار عمل بیشتری داشته باشند.
بعد از مرحله بیان مسئله معنیدار و نوشتن پیامدها و نتایج مهمش، گروه درگیر چالش واسازی مسئله میشود. این قدم مهمی در روش PDIA است، جایی که از فعالان پرسیده میشود که ریشهها و علل اصلی مسئله را مشخص کنند. این مرحله با روش استخوان ماهی توسط تسهیلگر صورت میگیرد و از افراد خواسته میشود تا مسئله اصلی را در شاخههای فرعی واکاوی کنند.
در این کارگاه، گروه ۷ علل اصلی و چندین علل فرعی را در فیلپ چارت استخوان ماهی اینطور نوشتهاند:
در قدم بعدی برای عملیاتی سازی موضوعات، از گروهها خواسته میشود که بر اساس هر علل اصلی و علل فرعی نمراتی را بر اساس میزان حساسیت موضوع و دسترسپذیری حل مسئله از ۱ تا ۱۰ نمره بدهند. نمره ۱ در حساسیت موضوع یعنی اهمیت علل مسئله و هرچه نمره پایینتر باشد به معنی اهمیت کم است. نمره ۱ در دسترسپذیری به معنای آن است که گروه نمیتواند در کوتاهمدت اقدامی کند. گروه سریلانکایی در نمودار استخوان ماهی خود با نمرهگذاری از ۱ تا ۱۰ به مسائل، در آخر به پنج مسئله مشخص رسیدند که هم دارای اهمیت است و هم میتوانند در زمان کوتاهی برای حل آن اقدامی تعریف کنند، مسائل با اولویت بالا برای آنان چنین مشخص شد:
- عدم وجود مشاوره با صنعت؛ ۲٫ زیرساختهای ناکافی: نیرو، آب، حملونقل، مدیریت پسماند. و غیره؛ ۳٫ عدم تحقیق و اطلاعات بهروز در دسترس؛ ۴٫ عدم تطابق در آموزش کار با بهبود بهرهوری؛ ۵- عدم تلاش جمعی برای تبلیغ سریلانکا.
بعد از نمرهگذاری و رسیدن به ۵ علل مهم و قابلحل، هر یک از علل بهطور جداگانه در کاغذهای فیلپ چارت نوشته میشود و سپس ایدهها حول علل اصلی مثل نیازمندیها، ذینفعان و… مورد پرسش قرار میگیرد و پاسخ داده میشود. در این مرحله مهمترین پرسش این است که دائماً بپرسیم «قدم بعدی چیست؟ چه باید کرد؟». در آخر نیز این گروه سریلانکایی توانستند با ترسیم قدمها و راهکارهایشان و تعیین بازه زمانی انجام کارها در شش ماه، یک جدول زمانبندی برای انجام کارها و اقدامات تهیه کنند.
** بیکاری جوانان نپالی
فعالان اجتماعی و سیاستگذاران نپالی گمان داشتند که راهحل بیکاری جوانان در دست دولتها، سازمانها و بخش خصوصی است اما در واقع تلاشهای هیچکدام از آنها نتوانسته بود مسئله بیکاری را حل کند. دایتوا یک سازمان مردمنهاد (NGO) در نپال است که روی مسئله بیکاری جوانان، مهاجرتهای کاری جوانان و … فعالیت دارد. این نهاد برای حل این معضل از کارگاههای PDIA استفاده کردند تا مسئلهشان را شناسایی کنند.
در این کارگاهها آنها متوجه شدند که بیکاری جوانان مسئله قابلحل در یک زمان مشخص نیست اما میتوان مسئلهای را به نحوی تعاریف کرد که بتوان ذرهذره آن را حل کرد. در طول یک هفته کارگاه، اعضای گروه تلاش کردند بیان مسئله خود را بنویسند. سپس متوجه شدند که مسئلهشان بسیار کلان است، در نتیجه ایده بیکاری جوانان را به بخشهای کوچکتر تقسیم کردند. آنها با استفاده از روش نمودار استخوان ماهی و پرسشهای چرا، جنبههای مختلفی از مسئله را شناسایی کردند.
علل اصلی و شاخههای فرعی استخوان ماهی در کارگاه دایتوای نپال چنین عنوان شد و در نهایت با نمرهگذاری این علل به سمت حل مسائل کوچک خود گام برداشتند:
** توسعه گردشگری پایدار در سریلانکا
گردشگری نقش بزرگی در رشد اقتصادی سریلانکا دارد اما بیشترین سرمایهگذاری و توسعه گردشگری در جنوب و غرب سریلانکا صورت گرفته است. منطقه شمال کشور تحت تأثیر جنگ، توسعه کندی داشته است. بر این اساس اداره توسعه گردشگری سریلانکا کارگاه PDIA را برای یافتن راهحل توسعه گردشگری در منطقه شمال برگزار کرد.
اولین بیان مسئله آنان، تغییر سیاست موجود در انتقال مالکیت زمین بود که مسئلهای مشخص بود اما در اقدامات فوری شکست خورده بود. آنان در این کارگاه مسئلهشان را به نحوی نوشتند که انگیزه اقدامشان بیشتر شود. پرسش خود را چنین نوشتند که چرا ایجاد ۱۴۰۰۰ شغل را برای مردم به تأخیر میاندازیم و سالانه ۲۰۵ میلیون دلار برای کشور از دست میدهیم؟ طرح این سؤال منجر به این شد که احساس کنند باید سریعتر دست به اقدامی فوری برای حل این مسئله بزنند.
اعضای کارگاه با چنین مسئلهای، نمودار استخوان ماهی خود را کشیدند. عوامل مؤثر و اصلی در نمودار استخوان ماهی را چنین بیان کردند: ۱- قیمت بالای زمین ۲- عدم همکاری ذینفعان ۳- فقدان امکانات و زیرساختها.
سپس آنان با دو شاخص حساسیت موضوع و دسترسپذیری تمام علل اصلی و فرعی را نمرهگذاری کردند تا بر ۵ عللی که میتوانند اقدامات عملیشان را از آن شروع کنند پیدا کنند که به شرح زیر است:
۱- عدم ارزیابی مناسب از زمین ۲- عدم تحقیق و نبود اطلاعات ۳- عدم همکاری ذینفعان ۴- عدم تحلیل سرمایهگذار ۵- فقدان برنامه استراتژیک به روز.
** جمعبندی تجربیات در مسئلهسازی
به طور خلاصه میتوان فرایند مسئلهیابی تا واسازی مسئله و رسیدن به راهحل را چنین عنوان کرد که در ابتدا گروه تلاش میکند تا موضوع و مسئله خودش؛ اهمیت و ضرورت آن را بنویسد. با پرسشهای مکرر، مسئله اصلی شناسایی و تدوین شود. سپس با استفاده از تکنیکهای ۵ چرا و نمودار استخوان ماهی، علل و دلایل اصلی مسئله به دلایل فرعی تبدیل شود زیرا هرچه مسئله پیش رو کوچکتر باشد، امکان حل سریعتر آن وجود خواهد داشت. با نمرهگذاری مسائل به لحاظ میزان حساسیت موضوع و میزان توان برای حل مسئله، مسائلی انتخاب میشود و نهایتاً باید به سراغ کشف راهحلها رفت و در انتها جدول عملیاتی (Action plan) بر اساس راهحل و طول مدت زمان آن، اقدامات فهرست میشوند و گامهای اولیه PDIA برداشته میشود.
منابع:
- PDIA in Sri Lanka: Learning to Develop a Sustainable Tourism Project: Written by Tim McNaught and Anisha Poobalan.
- PDIA Course Journey: Youth Unemployment in Nepal: written by Raunak Thapa, Sayujya Sharma, Shraddha Gautam, Srizu Bajracharya, Natasha Kafle, Sameer S.J.B. Rana.
- Learning to Improve the Investment Climate for Economic Diversification PDIA in action in Sri Lanka: Matt Andrews, Duminda Ariyasinghe, Amara S. Beling, Peter Harrington, Tim McNaught, Fathima Nafla Niyas, Anisha Poobalan, Mahinda Ramanayake, H. Senavirathne, Upatissa Sirigampala, Renuka M. Weerakone, and W. A. F. Jayasiri Wijesooriya.
- متن کلیپهای دوره آموزشی PDIA در دانشگاه هاروارد: ارائۀ راهحل به جای حل مشکل (ماژول ۶- بخش ۱(
بدون دیدگاه