دوره آموزشی «از فقر به ثروت؛ فهم توسعۀ اقتصادی»

ماژول ۱ کلیپ ۱۳: حکومت متمرکز: امپراتوری هابسبورگ در برابر هلندی ها


مثال دیگری که اکنون می‌خواهیم به آن دقیق شویم شاید ناموجه‌ترین و نپذیرفتی‌ترین گام در داستانی باشد که گفته شد، اینکه رهبر خردمند اما بیرحم آن کسی است که ضرورت محدودساختن قدرت خود را به موقع تشخیص دهد. او برای اینکه قوی بماند باید ضعیف شود و دیگران را در قدرت شریک کند و به راستی که اندک رهبران قلدر در تاریخ این گام را برداشتند. اما اینجا می‌خواهیم برایتان مثالی از دل تاریخ بیاوریم که برداشتن یا برنداشتن آن گام تفاوت عظیمی که همانا پیروزی یا شکست در یک جنگ است، ایجاد کرد. به خاطر دارید که برداشتن این گام را جنگ، خشونت، صرفه‌های مقیاس و ترس بر رهبران تحمیل می‌کند. این مثال درباره جنگی است که بین تثبیت شده‌ترین قدرت نظامی در اروپا و مشتی آدم بزدل و ضعیف درگرفت و بنابراین نباید به شکل یک نزاع جدی نگریسته شود. در یک طرف امپراتوری هابسبورگ،[۱] با عظیم‌ترین ماشین نظامی قرار داشت. اینها سلسله‌ای از قلدرها، پسر قلدر، نوه قلدر، نبیره قلدر بودند. هلندی‌ها هم در طرف مقابل هابسبورگی‌ها بودند که نخستین جامعه بورژوازی اروپا را ایجاد کردند. این جامعه بورژوازی شبیه نقاشی‌هایی از اعضای خانواده در اتاق پذیرایی است. این از آن نوع جوامع نیست که خود را برای جنگیدن تا مرحله مرگ تجهیز کرده باشد پس نتیجه کار باید از ابتدا روشن باشد چرا که نزاع خیلی خیلی نابرابری به نظر می‌رسد.

امپراتوری هابسبورگ با سپاه عظیم خود در برابر این گوشه کوچک اروپا با مشتی بورژوا قرار گرفت. تنها برتری نظامی بورژوازی در هلند، برتری تدافعی بود به این شکل که نصف کشورشان زیر سطح دریا قرار داشت و با کمک آب‌بندها (دیوارهای سد) حمایت می‌شد که در شرایط خیلی خطرناک، می‌توانستند سدها را باز کنند. با چنین کاری اتفاق وحشتناکی می‌افتاد. آب شور دریا تمام کشتزارها را فرا می‌گرفت و آن کشتزارها به مدت ۲۰ سال غیر قابل استفاده می‌شد. البته هلندی‌ها با چنین کاری چیزی عایدشان نمی‌شد فقط توان جابجایی ارتش اسپانیا را دشوارتر می‌کردند. اما نتیجه آن دوره‌های طولانی بن‌بست و توقف جنگ بود و بنابراین جنگ را کشدار می‌کرد. این وضع چنان کشدار شد که هابسبورگ با وجود داشتن منابع مالی عظیم نتوانست برای مدت زمان طولانی هلند را محاصره کند. هابسبورگ‌ها با وجود اتکا به امپراتوری اسپانیایی خود، یعنی همه آن شمش‌های طلا که به سوی آنها سرازیر شد درنهایت مجبور به وام گرفتن شدند، و بنابراین به سراغ بانکداران خود رفتند و گفتند «مقداری پول به ما وام بدهید» و بانکداران پاسخ دادند «بله امپراتور، اوه ببخشید امپراتور بزرگ، ما خیلی دوست داریم به شما وام بدهیم،» اما البته که آنها می‌ترسیدند آیا هابسبورگ‌ها بدهی خود را به آنها بازپرداخت خواهند کرد؟ شاید بکنند شاید نکنند. همه چیز به تصمیم و دستور امپراتور بستگی داشت. در این اثنا هلندی‌ها رهبری برای خود انتخاب کردند، شاهزاده اورنج، که قدرت محدودی به او دادند. آنها نهاد پارلمان، پارلمان ثروتمندان، تاسیس کردند که بودجه دربار را کنترل می‌کرد. پول‌های هلندی‌ها هم ته کشید. هر دو رهبر این جنگ برای تامین هزینه‌های جنگ باید به بازار پول می‌رفتند تا پول قرض کنند و تفاوت در اینجا خود را نشان داد. در هلند، ثروتمندان می‌دانستند که آنها بر بودجه کنترل دارند. این بودجه در هر راهی که می‌خواست خرج شود در نهایت بدهی دولت به آنها بازپردخت می‌شد چون چنین موردی در دامنه اختیارات آنها قرار داشت اما در امپراتوری هابسبورگ، چیزی مشخص نبود، شاید بدهی بازپرداخت می‌شد و شاید هم نمی‌شد.

همه چیز بستگی به این داشت که امپراتور بامداد فردا که از خواب برخواهد خواست از کدام دنده برمی‌خیزد. تفاوت حاکم نامقید و مقید با تفاوت نرخ بهره‌ای که این دو امپراتور باید می‌پرداختند خودش را نشان داد. هابسبورگ بابت پولی که قرض گرفت نرخ بهره ۲۰ درصدی می‌پرداخت، اما هلندی‌ها نرخ بهره اندک ۵ درصدی می‌پرداختند.

نرخ بهره وقتی مرکب شود برای دوره‌های زیاد اثری وحشتناک می‌گذارد و این جنگ به مدت طولانی ادامه یافت و بنابراین بدهی هابسبورگ بیشتر و بیشتر شد تا اینکه سر به فلک زد که درنتیجه حکومت اعلام نکول کرد. هابسبورگ تصمیم گرفت بدهی خود را نپردازد که البته مشکل را حتی بدتر ساخت وقتی دوباره درخواست قرض گرفتن مقدار دیگری پول کرد. سرانجام در انتها این هلندی‌ها بودند که پیروز جنگ شدند. یک مشت بورژوای بزدل توانستند بزرگترین ماشین نظامی در اروپا را شکست دهند. منظورمان از شکست دادن نه اینکه قادر به اشغال اسپانیا یا اتریش شده باشند بلکه به این معنا که توانستند مستقل باقی بمانند، ناشی از همان نوع قدرت که برای اینکه قوی بمانید باید ضعیف بشوید.

 

  • دوره آموزشی «از فقر به ثروت؛ فهم توسعۀ اقتصادی»
  • مدرس: پل کولیر -دانشگاه آکسفورد
  • برگردان به فارسی: مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاد دانشگاهی
  • مترجم: جعفر خیرخواهان
  • تدوینگر کلیپ: حسین خداپرست

 

پانوشت:

  • [۱]  امپراتوری هابسبورگ، یکی از سلسله‌های اصلی اروپای مرکزی از قرون وسطی تا زمان مدرن.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *