طبق اعلام مجلس شورای اسلامی بین ۳ تا ۷ میلیون کودک کار در ایران مشغول به کار هستند که به دلایل مشکلات اقتصادی، بیماری والدین(اعتیاد)، آسیب پذیر بودن خانواده، عدم وجود منبع فرهنگی و … برای تامین امورات زندگی خود و خانواده مجبور به کار کردن در اماکن مختلف مانند مراکز زباله سوزی، کارگاههای تولیدی، جمعآوری ضایعات آهن و پلاستیک و … مشغول به کار هستند و تلاش میکنند تا با کمترین درآمد به چرخش چرخ زندگی خود و خانواده کمک کنند ولی این پایان کار نیست.
فعالان کارگری، مدافعان حقوق کودکان و همچنین فعالان حقوق بشر در ایران همواره از محل کار زیرزمینی کودکان ابراز نگرانی میکنند و به گمان بسیاری از کارشناسان کودکان کار که اکثر آنها همراه با پدر و مادر خود به ایران آمدهاند و به دلیل عدم وجود زیرساخت در کشور به ناچار همگام با والدین خود برای رسیدن به منبع درآمد کار میکنند و به این دلیل که مسئولان وزارت کشور، شهرداری، بهزیستی و … همواره تلاش میکنند که با این آسیب مبارزه کنند ولی مشکل دیگری که در این مورد وجود دارد عدم توانایی وزارت کار در مورد شناسایی مراکزی است که از کودکان به نوعی بهرهکشی میکند و این عدم نظارت به بحران کودکان کار کمک میکند و همچنین عدم آگاهی از وضعیت ۷ میلیون کودکی که عمدتا از اتباع بیگانه هستند نگرانیها را بیشتر میکند و باید به این موضوع هم اشاره کرد که تنها زمانی مشکلات کودکانی که در مراکز غیر استاندارد مشغول به کار هستند خودنمایی میکند که مثلا حادثهای مانند فوت دو کودک بر اثر سوختگی مرکز زبالهسوزی در کیلومتر ۲۳ جاده قدیم تهران- قم، در جنوب شهر کهریزک اتفاق افتاد. مگر حوادثی اینچنین مشکلات و چالشهای مربوط به کودکان کار را شفافتر کند در غیر این صورت اطلاع دقیقی از محل نگهداری و محل زندگی آنها در دست نیست.
با توجه به ماد ۷۹ قانون کار ایران، بهکارگیری افراد زیر ۱۵ سال ممنوع است و دلیل آن تعهدات حقوقی و اخلاقی است که جامعه در قبال اطفال دارد ولی حتی این قانون و قوانین حمایتی دیگر از کودکان هم نمیتواند در مقابل دستهها و باندهایی که به صورت مشخص و با برنامهریزی از کودکان استفاده ابزاری میکنند را بگیرد و با آنها برخورد کند.
عدم آگاهی از وضعیت نگهداری و چگونگی زندگی کودکانی که در زیرزمینها و به دور از چشم مردم در حال کار هستند میتواند در آینده باعث افزایش آسیبهای اجتماعی بشود زیرا این کودکان که عمدتا از خانوادههای متزلزل شده روانه جامعه میشوند از نظر فرهنگی و چگونگی برخورد در اجتماع هیچ گونه آموزشی ندیدهاند و تنها میدانند که باید در طول روز کار کنند و اندک غذایی بخورند و اکثرا در همان محلی که مشغول به کار هستند شب را صبح میکنند و به نظر میآید که در این مسیر هیچ حامی مشخصی ندارند.
کودکان کار را در ایران میتوان از نظر هویت به سه دسته کلی تقسیم کرد. باتوجه به اینکه بیش از ۸۰ درصد کودک کار در ایران دارای چالش هویتی هستند بهنظر میآید بزرگترین مشکلات آنها به همین موضوع باز میگردد:
گروه اول: کودکانی کاری هستند که هم پدر و هم مادر آنها ایرانی است. این کودکان نسبت به سایر دستهها از وضعیت بهتری برخوردار هستند زیرا هم اجازه تحصیل دارند و هم میتوانند از امکانات بهداشتی استفاده کنند. این کودکان را میتوان در سطح شهر در حال دستفروشی و تکدیگری مشاهده کرد.
گروه دوم: کودکانی که بر اثر روابط نامشروع متولد شدهاند و به دلیل مشکلات قضایی ایران نمیتوانند شناسنامه و اوراق هویت خود را به دست بیاورند و یا به سختی به این اوراق دست پیدا میکنند. این گروه همانند کودکان کار اتباع بیگانه در مسیر نامشخص رها میشوند و در ادامه جذب باندهای مافیایی میشوند.
گروه سوم: کودکانی که یکی از والدین آنها ایرانی است و عمدتا مشکلات عدم مشخص شدن هویت آنها به کودکانی باز میگردد که پدرشان از اتباع بیگانه باشند. کودکانی که پدرشان جزو اتباع بیگانه محسوب میشوند نمیتوانند از هویت ایرانی برخوردار باشند. باتوجه به تلاش فعالان مدنی هنوز دولت از آنها حمایتی نمیکند.
گروه چهارم: کودکانی که همراه پدر و مادر خود از کشورهای اطراف ایران مانند افغانستان و پاکستان به ایران آمدهاند و بدون هیچ هویتی در ایران به کار گمارده میشوند و همچنین به دلیل عدم پیگیری والدین سوء استفادههای جسمی و جنسی بسیاری از آنها میشود. لازم به ذکر است که عمده آسیبها متوجه این دسته از کودکان کار است.
اما به صورت کلی میتوان کودکان کار را از نظر سنی به ۳ گروه کلی تقسیم کرد:
گروه اول(رنج سنی بین نوزادی تا ۵ سالگی): عمده استفاده از این رنج سنی برای تحت تاثیر قرار دادن حس دلسوزی مردم است. به دلیل اینکه این کودکان به مراقبت اولیه احتیاج دارند معمولا در آغوش متکدیان و افرادی که در سطح شهر دستفروشی میکنند میبینیم. طبق اطلاعات به دست آمده این کودکان به صورت روزانه به متکدیان و باندهای خلافکار کرایه داده میشوند.
گروه دوم(رنج سنی ۶ سال تا ۱۰ سال): این گروه از کودکان به دلیل اینکه میتوانند فعالیتهای ابتدایی خود را انجام دهند توسط باندهای خلافکار معمولا در سطح شهر رها میشوند تا به فروش و یا جابهجای مواد مخدر بپردازند و یا بهصورت تیمی در سطح شهرهای بزرگ ایران به تکدیگری روی میآورند.
گروه سوم( رنج سنی ۱۱ سال تا ۱۵ سال): در این رنج سنی کودکان کمی بزرگتر و توانمندتر از دو رنج سنی اول و دوم هستند و افرادی که از کودکان کار استفاده میکنند معمولا به این سنین علاقهمند هستند. فروش مواد مخدر، سرقت، کار در کارگاههای زیرزمینی، سوء استفاده و آزارهای جنسی، تکدیگری و … از جمله فعالیتهایی است که از این کودکان استفاده میکنند.
کودکان کار در خطر شیوع بیماریهای واگیردار هستند/جنایتکاران به راحتی از کودکان سوءاستفاده جنسی میکنند
ایراج حریرچی، جامعه شناس، آسیبشناس اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است که به دلیل عدم آگاهی از کودکان کاری که در کارگاههای غیر مجاز نگهداری میشوند در آینده نزدیک مشکلات بسیاری را برای جامعه ایران به وجود خواهد آورد. او در مورد وضعیت کودکان کار در ایران به خبرنگار اجتماعی برنا گفت: هرچه به جلو میرویم مشکلات این قشر باتوجه به عدم برنامهریزی بلند مدت بیشتر میشود و در تحقیقاتی که از سوی دانشجویان در مدت زمان کوتاهی صورت میگیرد میبینیم که این مشکلات هر روز در حال افزایش است.
وی با اشاره به مشکلات بیماری کودکان کار ادامه داد: مشکلات این کودکان زیر ۱۵ سال که استفاده از آنها برای کار در همه جای جهان ممنوع است به مشخص نبودن هویت آنها باز میگردد زیرا عمده مشکل کودکان کار به کودکانی باز میگردد که نه اجازه تحصیل در مدارس را دارند و نه میتوانند از امکانات بهداشتی استفاده کنند. یکی از مقامات وزارت بهداشت ایران چندی پیش آماری را اعلام کرد که بر اساس آن کودکان کاری که به بیماری ایدز مبتلا هستند ۳ برابر بیشتر از زنان خیابانی یا همان کارگران جنسی است.
این استاد دانشگاه در همین مورد اضافه کرد: اگر بخواهیم به گزارشاتی که در تحقیقات میدانی به دست ما رسیده است توجه کنیم میبینیم که بیماری HPV (زیگیل آلت تناسلی) و همچنین بیماریهای واگیرداری مانند عفونتهای دهان و دندان در حال همهگیر شدن است. در صورت عدم رسیدگی به این کودکان با یک بحران گسترده روبهرو خواهیم شد.
حریرچی با ابراز نگرانی از کودکانی که در کارگاههای زیرزمینی به کار گرفته میشوند خاطرنشان کرد: هیچ آماری از حدود ۳میلیون کودکی که در کارگاههای غیر قانونی فعالیت میکنند وجود ندارد زیرا به دلیل عدم سرکشی کارشناسان اداره کار و مخفی بود این مراکز دسترسی به اطلاعات آنها تحقیق در مورد آنها را غیر ممکن کرده است. این کودکان در وضعیت نامطوبی به سر میبرند که در آینده نزدیک میتوان چالشهای مربوطه را افزایش دهد.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با انتقاد از افرادی که از کودکان سوءاستفاده جنسی میکنند خاطرنشان کرد: تعداد قابل توجهی از این کودکان در دام جنایتکارانی هستند که از آنها سوءاستفاده جنسی میکنند. در یکی از تحقیقات به دختر بچه ۱۱ سالهای برخوردیم که باتوجه به کودکی که در آغوش داشت میگفت که بیوه است. این یعنی ما در خصوص کودکان کار تنها با مشکل کودکانی که در کارگاهها فعالیت میکنند روبهرو نیستیم بلکه کودکانی که از آنها بهرههای غیر انسانی هم میشود در این دایره حضور دارند که هیچ برنامهای برای بهبود وضعیت آنها از سوی هیچ سازمان یا نهادی وجود ندارد.
نویسنده: سیاوش پورعلی
لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=12217
بدون دیدگاه