کارشناسی ارشد اقتصاد توسعه
تعارض منافع در صدا و سیما
یکی از مطالب هفته گذشته درباره کاربرد تعارض منافع که در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفته بود و در شبکههای اجتماعی دیده شد یادداشت عباس آخوندی وزیر اسبق راه و شهرسازی در مورد مسئله اعطای مجوز نظارت بر شبکه نمایش خانگی به صدا و سیما در روزنامه اعتماد بود. آخوندی مینویسد : «وضع مقررات بر یک بازار توسط یک بنگاهِ انحصاری و صدور مجوز فعالیت به سایر بنگاهها آشکارا مشمول تعارض منافع است و لاجرم به محو شفافیت منجر و موجب فساد و اخلال در نظم و امنیت حقوقی سایر فعالان و شهروندان میشود، از این رو هم با قاعدهی حقوقی نظم عمومی و هم با اصل حاکمیت قانون در تعارض است و مردود میباشد.» در این خصوص اهالی سینما نیز با انتشار نامههایی به انتقال مسئولیت شبکهی نمایش خانگی از سازمان سینمایی به صداوسیما اعتراض کردند. در واقع این تغییر انتقال ایجاد یک موقعیت تعارض منافع است که پیش از این وجود نداشت. در این شرایط صدا و سیما به عنوان تولیدکننده و فروشنده فیلم و سریال در جایگاه ناظر برای رقبای خود قرار میگیرد، رقبایی که با توجه به سرمایه خصوصی و تنوع تولید کننده مخاطبان متعددی به دست آوردهاند. این افزایش مخاطب باعث کاهش مخاطب برای محصولات صدا و سیما می شود و به دنبال آن به عنوان مثال سفارش تبلیغات بازرگانی که یکی از منابع اصلی درآمد صدا و سیما است کاهش می یابد. حال در این شرایط مشخص است که اگر تصمیمگیری درباره مجوز انتشار محصولات شبکه نمایش خانگی در اختیار صدا و سیما باشد چه میزان می تواند از منافع سازمان صدا و سیما متاثر شده و باعث حذف رقبا شود. پرسشی که می توان مطرح کرد این است که در شرایطی که موقعیتهای متعدد تعارض منافع در بخشهای مختلف کشور قابل شناسایی است و باید برای مدیریت آنها برنامه مشخصی داشت چرا باید موقعیت تعارض منافع جدید خلق کرد و تبعات آن را نادیده گرفت؟
تعارض منافع در بخش مسکن
طرح مالیات بر عایدی سرمایه در مجلس در دست بررسی است. براساس این طرح کالاهای سرمایهای مانند مسکن و طلا و ارز مشمول دریافت مالیات میشوند. این طرح اثرات مختلفی می تواند داشته باشد از جمله تغییر انگیزه سرمایهگذاری در حوزههای ذکر شده و امکان تغییر کالای سرمایهای به کالای مصرفی. این موضوع باعث می شود که در شرایط فعلی کشور منافعی جابهجا شود از این رو طرح مخالفان و موافقان خود را دارد. فرهاد بیضایی کارشناس مسکن در مطلبی می نویسد: «مشاور وزیر راه و شهرسازی که مدیرعاملِ فلان بانک خصوصی و سهامدار و عضو هیئت مدیره دهها شرکت سرمایهگذاری مسکن و املاک بود، برای اینکه نگذارد #طرح مالیات_بر_عایدی_سرمایه به صحن مجلس برسد، در تمام جلسات کمیسیون اقتصادی، شرکت میکرد.» وی این نکته را مصداقی از تعارض منافع می داند مبنی بر اینکه یک سیاستگذار که ممکن است خود از تصویب یا عدم تصویب یک طرح منتفع شود نباید در فرآیند بررسی و تحلیل طرح پیشنهادی دخالت کند.
تعارض منافع در بورس اوراق بهادار
از ابتدای سال ۹۹ که بازار بورس اوراق بهادار کشور رونق فزایندهای گرفت بحث کاربرد تعارض منافع در بورس نیز مطرح بود. در این مدت کارشناسان و کاربران فضای مجازی مصادیق مختلفی از تعارض منافع در بورس را برشمردند که فارغ از صحت یا نادرستی، اهمیت مطلب را نشان میدهد. به عنوان مثال یکی از این مصادیق، عدم وجود یک مرجع برای ثبت شکایت از تخلفات سازمان بورس و کارگزارن است و این شکایت به هیات داوری خود سازمان یا سامانه شکایات ارجاع داده میشود که مشخص است دچار تعارض منافع است. کاربری به نام رضا مندنی فر به یک موقعیت تعارض منافع دیگر در بورس پرداخته و می نویسد: « مساله تعارض منافع را یک بار برای همیشه حل کنید! از نظر بنده نه عزیزان ما در سازمان بورس و نه عزیزان ما در کارگزاری ها حق خرید و فروش سهام را ندارند! مگر می شود داور و بازیکن از یک تیم باشند و انتظار رعایت عدالت هم داشته باشیم؟!». نکتهای که وی بیان میکند این است که با توجه به حجم اطلاعاتی که اشخاص سازمانی بورس و کارگزارن از منابع و جریانهای خرید و فروش سهام دارند و به دلیل عدم تقارن اطلاعات در کل یک جامعه، این اشخاص می توانند از این مزیت در جهت منافع خود استفاده کنند و با دخالت در فرآیندهای سیاستگذاری و یا دخالت در فرآیند بازار بورس منافع خود را تامین کنند. این یک موقعیت تعارض منافع است. البته قوانینی در خصوص ممنوعیت معامله سهام برای کارمندان سازمان بورس و کارگزاران وجود دارد ولی اینها نتوانسته است به خوبی این موقعیت تعارض منافع را مدیریت کند و لازم است تا توجه بیشتری به این مسئله شود تا بازار بورس کارآمد باشد. همچنین در فضای مجازی توییتهای با موضوع شاهین چراغی و تعارض منافع اشتغال همزمان وی بازتاب داشته است. به عنوان مثال کاربری با نام پشت پرده بورس می نویسد:« معرفی می کنم: آقای #شاهین_چراغی ابوالمشاغل بازار سرمایه، عضو شورای عالی بورس، رییس هیئت مدیره بورس کالا، موسس بورس مسکن و احتمالا مدیر عامل آن، کارگزار( به گواهی صفحه اینستا)، صراف! وارد کننده غذای سگ و گربه و در حال تاسیس کارخانه آن پیدا کنید تضاد منافع را!! » فارغ از اینکه این ماجرا صحت دارد یا خیر، واکنش کاربران و بیان درست مسئله اشتغال همزمان در فضای مجازی و کاربرد تعارض منافع از نکات قابل توجه هفته گذشته بود.
تعارض منافع در فوتبال
یکی از مطالب دیده شده در هفته گذشته مربوط به مطلب یک کانال تلگرامی در حوزه فوتبال است. کانال Fifa news 90 می نویسد: « اما ابهام اصلی، درباره تضاد منافع است. آیا حضور اکبر محمدی به عنوان رئیس کمیته جوانان فدراسیون، با حضور او در هیات مدیره پیکان و اینک به عنوان سرپرست مدیرعاملی، مصداق این قاعده جهانشمول نیست؟ شخصی که در فدراسیون فوتبال یک کمیته مهم را در اختیار دارد، چگونه ممکن است همه توان خود را در یک باشگاه که اتفاقا فقط در فوتبال هم سرمایه گذاری نکرده، بگذارد؟ از این به بعد، آیا او به سود باشگاه متبوعش تصمیم می یگرد یا منافع فدراسیون و فوتبال کشور؟ این تناقض را چگونه می توان حل کرد». نکتهای که وی مطرح می کند ناظر بر نوع اشتغال همزمانِ تعارض منافع است و مشخص است که در این موقعیت شخص دچار انحراف از تصمیمگیری صحیح شده و ممکن است به دنبال منافع شخصی( در اینجا باشگاهی) خود باشد. کاربرد تعارض منافع در همه جا می تواند اتفاق بیفتد!
تعارض منافع در نظام پزشکی
در حوزه پزشکی به طور مکرر به تعارض منافع اشاره شده و همواره یکی از دغدغههای کاربران فضای مجازی انواع تعارض منافع در این حوزه بوده است. این بار هم کاربری با نام دکتر مجید دلوار در توییتر می نویسد: « فعالیت و به ویژه تصدی مسئولیت هایی همچون ریاست بخش و بیمارستان و بالاتر توسط پزشکانی که از بزرگترین فعالان بخش خصوصی هستند مشکلات بسیاری را برای مردم در حوزه درمان ایجاد می کند. اما مجلس و دولت در سال های اخیر هیچ حرکتی در اصلاح حداقلی این معضل و کاهش تضاد منافع نکردهاند.» این بیان درستی از کاربرد تعارض منافع و مسئله پستهای مدیریتی پزشکانی است که در بخش خصوصی نیز فعالیت میکنند. یک پزشک اگر در مقام مدیر یا سیاستگذار قرار بگیرد از فعالیت در بخش خصوصی چشمپوشی نکند، در موقعیت تعارض منافع قرار می گیرد و می تواند از سیاستگذاری و یا امکانات مدیریتی خود در جهت منافع شخصی استفاده کند. به عنوان مثال اگر یک پزشک داروساز که در بخش خصوصی فعالیت می کند در بخش سیاستگذاری واردات دارو نیز باشد، دچار تعارض منافع شده و می تواند اهداف سیاستگذاری دارویی را منحرف کند.
تعارض منافع یا تضاد علایق؟
گاهی در فضای مجازی دیده می شود که کاربران استفاده صحیحی از اصطلاح تعارض منافع نمی کنند. کاربری با نام سیاهوش می نویسد: « زندگی کنار آدمها، اغلب شامل تعارضِ منافع یا مکافات و گرفتوگیرهایی میشه که خیلی وقتها ترجیح میدی قید بعُد اجتماعیِ وجودتُ بزنی و عطای آدمها رو به لقاشون ببخشی». در اینجا کاربرد تعارض منافع چندان گویا و واضح نیست و بهتر بود از تضاد علایق اشخاص استفاده میشد!
لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=9924
بدون دیدگاه