انتصابات پردردسر وزیر
یکی از انتقاداتی که کاربران همیشه در مورد نظام سلامت و درمان داشتهاند، حضور یک پزشک بهعنوان وزیر بهداشت بوده است؛ اما در هفته گذشته این انتقادات فراتر رفته و انتصاب برخی افراد از سوی وزیر بهداشت بهعنوان مسئولان مختلف این وزارتخانه نیز موردتوجه کاربران قرار گرفت. این انتقادات با سخنان مسعود پزشکیان، نماینده مجلس شروع شد که در مصاحبهای از طرح سؤال از وزیر گفته بود: «قرار بود کسانی که مدیر میشوند و حتی همه اعضایی که در دانشگاه کار میکنند، فقط در دانشگاه کار کنند، وزیر هم قول داد که این اتفاق بیفتد اما در عمل متأسفانه این اتفاق نیفتاده است حال ما از ایشان دعوت کردیم که در مجلس حضور پیدا کند که پاسخ دهد علت آن چیست».
در همین راستا کاربران بسیاری عملکرد عیناللهی، وزیر بهداشت را موردانتقاد قرار دادند که در ادامه دو نمونه از آنها مشاهده میشود:
«وزیر بهداشت قول داده بود مسئولین وزارت بهداشت دارای تعارض منافع نباشند. ولی اغلب مدیراش کسایی هستن که خارج از کار دولتی وزارت بهداشت بیزنس میکنن. همین اول کاری زد زیر حرفش».
«یک انتقاد بزرگ به سعید نمکی، وزیر قبلی بهداشت این بود که در ماجرای تولید واکسن اسپوتنیک، دچار تعارض منافع شده بود. درد اینجا است که در وزارت بهداشت این دولت هم برخی از معاونین و مشاورین وزیر دستاندرکار واکسن هستند».
البته این مسئله فقط محدود به مسئولان وزارت بهداشت نماند و حتی انتصاب برخی روسای دانشگاههای علوم پزشکی نیز از این منظر مورد سؤال کاربرانی مانند مهرو قرار گرفت که مینویسد:
«شعار دولت سیزدهم برای انتخاب وزیر بهداشت مقابله با تعارض منافع بود ولی وزیر بهداشت تو انتخاب روسای دانشگاه دقیقاً همین اصل رو زیر سؤال برده. جاهای دیگه هم کسایی که کار تجاری دارن شدن روسای دانشگاه یا معاون و مشاور».
توپ پُر وکلا در مقابل طرح تسهیل
با مطرح شدن طرح تسهیل صدور مجوز کسبوکار بیش از همه وکلا نسبت به آن اعتراض داشتهاند و همانطور که پیشتر در شماره هفتاد و یکم تحلیل فضای مجازی نیز گفته بودیم، برخی از آنها مخالفان خود را افرادی بیسواد میدانستند که به بهانه تعارض منافع درصدد آسیب رساندن به سازوکار کانون وکلا هستند. این هفته نیز همین رویه در مورد برخی از کاربران ادامه داشت که موافقان این طرح را بیسوادانی معرفی میکردند که به دنبال منفعتطلبی از آن هستند. بهعنوان نمونه rahim مینویسد:
«درحالیکه تعارض منافع و رانت و انحصار در بخشهای اقتصادی کشور هرروزه باعث کوچک شدن سفره مردم و دود شدن سرمایههای آنها میشود عدهای با راه انداختن پروپاگاندای دروغین انحصار علیه کانونها درصدد دستیابی به منافع خود با وارد ساختن پخمگان علمی به عرصه وکالت هستند».
البته همه کاربران چنین برخوردی را نداشتند و عدهای از آنها نیز سعی کرده بودند ادله خود را برای مخالفت با این طرح بیان کنند. بهعنوان نمونه کاربری به نام phs به سازوکار فرایند رسیدگی به این طرح پرداخته و روند آن را نادرست میداند:
«یعنی این همه استاد تمام حقوق کشور با ادله هشدار دادند! این همه مخالفین با اعداد و اسناد دلیل آوردند! برای تعارض منافع! این طرح تسهیل با شعار کمبود سرانه وکیل و ارزان کردن خدمات حقوقی اینقدر افتضاح بنیان شده که پاشنه آشیل فردای تفکر انقلابیه! با سیاسی بازی علیه ادله رفتند!»
یا در موردی دیگر کاربری در پاسخ به دیگران که نسبت به وکلا بدبین هستند و مخالفان طرح را دارای تعارض منافع میدانند، اظهار میکند دلیل مخالفت لزوماً به معنی برخورداری از منفعت نیست و این سازوکار فارغ از ذینفعانش دارای ایراد است:
«در رابطه با وکلا و متولیان امر وکالت هم همان بدبینی که عرض کردم در نگاه برخی موجوده. در رابطه با حذف دادسرا در اون سالها هم اون همه هشدار و انذار از سر تعارض منافع بود؟ در رابطه با چیزی که غلطه باید هشدار داد و این ربطی به منفعت نداره».
واکنشها به برنامههای صداوسیما در مورد تعارض منافع
رسانهها ازجمله ابزارهایی هستند که میتوان به مدد آنها مردم را نسبت به مسئلهای حساس کرد هرچند که در این بین ممکن است برخی واکنش مناسبی نسبت به این مسئله نشان ندهند. همین موضوع در هفته گذشته در مورد یکی از بخشهای خبری صداوسیما رخ داد که در آن کارشناسی به تعارض منافع در حوزههای گوناگون بهخصوص پزشکی و وکالت پرداخت. بر همین اساس بود که برخی کاربران حتی به تمسخر کارشناس مدعو و رشته تحصیلی وی روی آوردند و برخی دیگر صداوسیما را نقد کردند که به دلیل وجود تعارض منافع شدید در آن، صلاحیت برنامهسازی در مورد این موضوع را ندارد. در ادامه دو مورد از این واکنشها نشان داده شده است:
«کسی میدونه کارشناس تعارض منافع دقیقاً چیه؟ چی میخونن که میشن کارشناس تعارض منافع؟»
«این خودش مصداق کامل تعارض منافعه. به خدا هر جا بگی صدا سیما از انحصار و تعارض منافع حرف میزنه درجا بهت پناهندگی میدن».
اما بازخورد همه کاربران هم اینگونه نبود و برخی دیگر خواستار آن بودند که در برنامههای صداوسیما بیشتر به این موضوع پرداخته شود. چنانچه کاربری به نام Mlico مینویسد:
«لطفاً بحث تعارض منافع و شفافیت را بیشتر دنبال نمایید. بجای تبلیغ چیپس و پفک و مؤسسات کمکآموزشی و کنکور و ترویج آنها که البته خودش نوعی تعارض منافع بین سود مالی سازمان و نابودی سیستم آموزشی و بهداشتی جامعه است، به بیان و دفاع از مردم بپردازید».
نمونههایی از تعارض منافع در تیم ملی فوتبال
ورزش و بهطور خاص فوتبال ازجمله حوزههایی است که علیرغم وجود بسیاری از علاقهمندان و مخاطبان کمتر کاربری به تعارض منافع در آن توجه نشان میدهد؛ اما رفتهرفته با آشنایی بیشتر کاربران با مفهوم تعارض منافع، برخی از آنها مواردی را گوشزد میکنند که شاید پیش از این کمتر موردتوجه مسئولان و یا حتی پژوهشگران این حوزه بوده است. این امر میتواند نمایانگر این باشد که آشنایی مردم با این مسئله و درگیر کردن آنها بهعنوان نوعی بازوی نظارتی چگونه میتواند به آشکارسازی موقعیتهای تعارض منافع کمک کند. دو کاربر در مورد انتخاب امکان تعارض منافع در امور مربوط به تیم ملی فوتبال چنین مینویسند:
«حضور همزمان کریم باقری تو تیم ملی و پرسپولیس مصداق بارز تضاد منافع هست!»
«انشاءالله پس از برد مقابل کره، درِ گوشی بسپارید که فکری به حال عقد قرارداد با برندهای معتبر تولید البسه ورزشی کنند برای تیم ملی! به وارسی چرایی قرارداد با برندهای درجه سه و چهار و تعارض منافع در این زمینه هم اگر فرصت شد که برسند، چه بهتر!»
لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=19407
بدون دیدگاه