کارکرد اتحادیه‌های صنفی در اقتصاد -2

قدرت انحصار اتحادیه صنفی به سود کیست؟


اتحادیه صنفی با جابه‌جایی منحنی عرضه و تقاضای نیروی‌کار بر سیاست‌های بازار اثرگذارند. هر کدام از این دو طرف بازار قدرت انحصاری دارند و از آنجاییکه اهداف دو طرف متناقض است، قیمت نهایی براساس قدرت چانه‌زنی نسبی مذاکره‌کنندگان تعیین خواهد شد. اتحادیه کارگری بعنوان نماینده قشر کارگر جامعه و اتحادیه کارفرمایی بعنوان نماینده تقاضاکنندگان نیروی‌کار در بازار با هدف رساندن حقوق و اشتغال به سطح رقابتی بر سر میز مذاکره می‌نشینند اما نتیجه نهایی همواره پایین‌تر از سطح رقابتی بوده و بسیار به قدرت نسبی دو طرف و اهداف ویژه آن‌ها بستگی دارد. باید دقت کرد که اینگونه شیوه‌های انحصارطلبی از عدالت و کارایی خواهد کاست اما اتحادیه‌ها صدای جمعی اعضایشان هستند و از این منظر نه تنها می‌توانند حقوق اعضا را به آن‌ها بگویند بلکه می‌توانند از حقوق اعضایشان نیز دفاع کنند.

تاریخ انتشار : ۱۵ اردیبهشت ۰۰

اتحادیه صنفی- مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

اتحادیه صنفی سازمانی است که هدفش محافظت از منافع اعضا است. اتحادیه‌های کارگری با جابه‌جایی منحنی عرضه نیروی‌کار بر سیاست‌های بازار اثرگذارند. به طور خاص اتحادیه‌ها از سه طریق بر عرضه نیروی‌کار تأثیر می‌گذارند:

  • اتحادیه‌ها می‌توانند کارگران را به دلیل مزایای عضویت در بازار کار جذب کنند. این رفتار می‌تواند اتحادیه را به یک انحصارگر فروش در بازار کار تبدیل کند.
  • اتحادیه‌ها بر عرضه نیروی‌کار نظارت دارند و می‌توانند با محدود کردن ساعات کار یا اعتصاب عرضه آن‌ها را کنترل کنند.
  • با تأثیر بر دستمزد از طریق مذاکرات جمعی منحنی عرضه را برای کارگران اتحادیه‌ای نسبت به کارگران غیراتحادیه‌ای کشش‌ناپذیرتر کرده، دستمزد آنان را افزایش دهند.

کارگران به اتحادیه صنفی می‌پیوندند زیرا معتقدند که یک اتحادیه با قدرت می‌تواند در مورد دستمزد، شرایط کار، سلامت و ایمنی آن‌ها با کارفرما مذاکره کند. اتحادیه‌های کارگری برای افراد شاغل می‌جنگند تا سهم عادلانه‌تری از سود بدست آورند. چانه‌زنی جمعی می‌تواند دو نوع ریسک که در حالت چانه‌زنی فردی برای کارگران ایجاد می‌شود، کاهش دهد. ریسک اول زمانی است که تعداد زیادی متقاضی برای یک فرصت شغلی وجود داشته باشد بنابراین رقابت بین متقاضیان سبب کاهش دستمزد می‌شود. حتی اگر کارگر تنها متقاضی فرصت شغلی مربوطه باشد باز ریسک دومی وجود دارد و آن اینکه اگر کارگر و کارفرما در خصوص شرایط شغلی به توافق نرسند ضرر حاصل از بیکار ماندن برای کارگر از ضرر خالی ماندن فرصت شغلی برای کارفرما بیشتر است. چانه‌زنی از طریق اتحادیه‌ها ریسک اول را با اطمینان از اینکه هیچ کارفرمایی نمی‌تواند دستمزدی کمتر از نرخ توافقی اتحادیه و کارفرما به نیروی‌کار پرداخت کند کاهش می‌یابد. از این نظر اتحادیه قدرت انحصاری دارد. از سوی دیگر عضویت در اتحادیه ریسک دوم را با افزایش نسبی قدرت کارگران برای تغییر شرایط پیشنهادی از طریق عدم توافق کاهش می‌دهد. از این نظر اتحادیه قدرت چانه‌زنی بدست می‌آورد[۱]. بنابراین در یک جمله می‌توان گفت چانه‌زنی جمعی وسیله‌ای است که از طریق آن کارفرمایان و سازمان‌ها و اتحادیه‌های صنفی می‌توانند دستمزد و شرایط کار عادلانه را برای نیروی کار فراهم آورند.

اتحادیه‌های کارفرمایی نیز بر تقاضای نیروی‌کار اثرگذارند. آن‌ها از طریق قدرت انحصاری خود در خرید نیروی‌کار، مواد اولیه و با کنترل ورود و خروج اعضا به داخل و خارج از صنف بر سیاست‌های بازار اثر می‌گذارند. ضلع سوم بازار کار نیز دولت است. دولت بزرگ‌ترین کارفرما و تعیین‌کننده اصلی سیاست‌های بازار است. هدف ما در این یادداشت بررسی مبانی نظری و تئوری‌های مرتبط با قدرت انحصاری اتحادیه‌ها (کارگری و کارفرمایی هر دو) است بنابراین ضلع سوم که دولت است را از تحلیل کنار می‌گذاریم.

  • انحصار دو جانبه در تعیین دستمزد

انحصار دو جانبه زمانی بوجود می‌آید که بازار فقط یک عرضه‌کننده و یک خریدار داشته باشد. عرضه‌کننده در این بازار به دنبال حداکثرسازی سود از طریق قیمت‌های بالا بوده و خریدار نیز به عنوان تنها تقاضاکننده در بازار به دنبال حداقل‌سازی هزینه خود است. از آنجاییکه اهداف دو طرف بازار متناقض است، قیمت نهایی براساس قدرت چانه‌زنی نسبی مذاکره‌کنندگان تعیین خواهد شد.

ورود اتحادیه‌ها به بازار کار آن‌را به یک بازار انحصار دو جانبه تبدیل خواهند کرد. بدین ترتیب که اتحادیه کارگری بعنوان نماینده قشر کارگر جامعه و اتحادیه کارفرمایی بعنوان نماینده تقاضاکنندگان نیروی‌کار در بازار با هدف رساندن حقوق و اشتغال به سطح رقابتی بر سر میز مذاکره می‌نشینند اما نتیجه نهایی همواره پایین‌تر از سطح رقابتی بوده و بسیار به قدرت نسبی دو طرف و اهداف ویژه آن‌ها بستگی دارد. مشکلات زمانی بوجود می‌آید که طرفین نتوانند به توافق برسند در اینصورت شرایط غیرسودآور و تبعیض‌آمیز تحمیل می‌شود، اطلاعات نادرست رد و بدل می‌شود و تمامی این موارد سبب ایجاد عدم اطمینان در بازار شده و کل بازار را تهدید می‌کند. از سوی دیگر اگر قدرت دو طرف به طور نسبی متوازن نباشد، اتحادیه قدرتمندتر با علم به این موضوع می‌تواند نفوذ خود را در سیستم اقتصادی کشور افزایش داده و بر روابط و شرایط بازار تأثیر بگذارد.

همانطور که می‌دانیم هدف اصلی اتحادیه‌های کارگری افزایش دستمزد کارگرانی است که آن‌ها نماینده‌شان هستند، بنابراین زمانیکه بنگاه‌ها ویژگی‌های انحصارطلبانه بیشتری دارند احتمال پافشاری آن‌ها برای تعیین دستمزد بالاتر بیشتر است. اتحادیه‌ها دستمزد مطلوب‌تر و شرایط عمومی کار بهتر برای اعضای خود نسبت به کارگران غیراتحادیه‌ای در یک اقتصاد رقابتی (نه فقط بازار کار) ایجاد می‌کنند. وقتی اتحادیه‌ها موفق به تأمین منابعی می‌شوند که در حالت رقابتی امکانپذیر نبود، هزینه‌ای را به جامعه تحمیل می‌کنند که به آن “هزینه انحصار اتحادیه‌ها” می‌گویند[۲].

اقتصاددانان معتقدند اتحادیه‌سازی برای حفاظت از کارگران در مقابل قدرت کارفرمایان ضروری است زیرا کارگران همیشه در معامله در معرض آسیب هستند. در یک محیط رقابتی کارفرما باید دستمزد بازار را به کارگران پرداخت کند در غیراینصورت آن‌ها به سمت مشاغل یا کارفرمایانی سوق می‌یابند که دستمزد بالاتری به آن‌ها می‌دهند چراکه در یک جامعه مدرن نیروی‌کار متحرک است. حال اگر در مقابل کارگران، کارفرمایان نیز اتحادیه تشکیل دهند گزینه‌های پیش‌روی کارگران محدود شده خریدار انحصارگر می‌تواند با خرید تنها یک گروه نیروی‌کار با مهارت خاص و پرداخت قیمت کمتر از در آمد حاشیه‌ای حاصل از نیروی‌کار سود کسب کند. بنابراین به طور کلی اتحادیه‌های کارگری و کارفرمایی بعنوان نمایندگان انحصاری اعضایشان با قدرت انحصاری که دارند تعادل بازار را از رقابت کامل دور خواهند کرد. نتیجه دور شدن از سطح رقابتی کاهش استخدام نیروی‌کار، افزایش دستمزد است.

  • انحصار در ورود و خروج به بازار

اتحادیه صنفی رقابت در بازار را تنظیم می‌کنند. هر اتحادیه دارای امتیازات قانونی است که به اعضای خود حق انحصاری برای انجام فعالیت‌های اقتصادی خاص در یک منطقه مشخص را می‌دهد. این امتیازات معمولا شامل انحصار تولید کالاها و خدمات خاص همراه با انحصار خرید محصولات خاص است. اتحادیه‌ها برای ایجاد و حمایت از انحصار خرید و انحصار فروش، مانع ورود آزاد بنگاه‌ها به بازار شده و با محدود کردن حجم تجارت قیمت‌های تولید را بالاتر از سطح رقابتی و هزینه ثابت نهاده‌ها را زیر سطح رقابتی تعیین می‌کنند که نتیجه آن تحمیل هزینه‌های سنگین به مصرف‌کننده و سایر رقباست. در یک طبقه‌بندی کلی اصناف سه امتیاز اصلی را به اعضای خود می‌دهند:

  • حق انحصاری انجام نوع خاصی از مبادله (یا تجارت)
  • حق تصمیم‌گیری در خصوص اینکه چه کسی می‌تواند عضو صنف شود
  • حق تنظیم فعالیت‌های تجاری اعضا،

این سه امتیاز به اصناف امکان عمل به شکل انحصارطلب و به اعضای صنف حق عمل به عنوان یک کارتل را می‌دهد. اثرات کارتل را می‌توان از دو جنبه برابری و کارایی بررسی کرد. برابری به معنای توزیع درآمد از طریق انتقال درآمد از اعضای خارج صنف به اعضای کارتل است. یک کارتل موفق می‌تواند سود بالایی را با تعیین قیمت بالاتر از سطح رقابتی کسب کند. این یعنی مصرف‌کنندگان بیشتر می‌پردازند و اعضای کارتل سود بالاتری بدست می‌آورند. کارتل‌ها نه‌تنها انحصارگر فروش هستند بلکه انحصارگر خرید نیز هستند. آن‌ها می‌توانند به عرضه‌کنندگان نیروی‌کار (شامل کارمندان) قیمت یا دستمزدی کمتر از سطح رقابتی پرداخت کنند در این حالت درآمد از عرضه‌کنندگان نیروی‌کار به اعضای کارتل منتقل می‌شود. کارتل همچنین غیراعضای خود را از تجارت محروم و مجبور به انجام کاری با سود کمتر می‌کند. با این توضیحات اصناف می‌توانند در بازار رفتاری کارتل مانند در برابر نهاده و ستانده خود داشته باشند و بنابراین درآمد مصرف‌کنندگان، عرضه‌کنندگان، کارمندان و رقبای بالقوه را به سمت اعضای خود منتقل کنند[۳].

  • اتحادیه صنفی و هزینه‌های رانت

در این دیدگاه اتحادیه‌ها به دلیل ایجاد “هزینه‌های رانت” برای اقتصاد مضرند. اتحادیه‌ها به‌عنوان نمایندگان منافع اعضای خود در مذاکرات جمعی و روند سیاسی می‌توانند مانع اجرای سیاست‌هایی شوند که رقابت را در بازار کار و محصول افزایش می‌دهد. برای مثال حمایت اتحادیه‌ها از قانون حداقل دستمزد و یا حمایت از تجارت را می‌توان در این دیدگاه قرار داد. دیدگاه‌ها دیگر، بر نقش اتحادیه‌های کارفرمایی در ایجاد در کارتل‌ها، رانت‌خواری‌ها و ایجاد انحصار تأکید دارند. این فعالیت‌ها لزوماً تأثیر مستقیمی بر روابط کار ندارند اما، به طور قطع سبب گسترش منابع موجود برای اشتراک‌گذاری در میان اعضای اتحادیه می‌شود[۴]. البته این را هم باید متذکر شد که این انحصار و رانت‌جویی همواره نتیجه عملکرد انحصارطلبانه کارفرمایان خصوصی نیست بلکه دولت نیز می‌تواند به عنوان یک کارفرما سبب وقوع چنین پدیده‌ای شود. این موضوع بیشتر در ارائه کالاهای عمومی مانند آموزش و بهداشت، یا بخش‌های تولیدی مانند آب، برق یا مخابرات که در اختیار دولت است رخ دهد. اینگونه شیوه‌های انحصارطلبی از عدالت و کارایی خواهد کاست.

به طور کلی اتحادیه صنفی با وجود دارا بودن مزیت‌های متفاوت که در یادداشت قبلی بدان اشاره شد دارای قدرت انحصاری نیز هستند که به دیدگاه برخی از اقتصاددانان یکی از جنبه‌های منفی وجودی آن‌هاست. البته انحصار در هر دو سمت بازار یعنی عرضه و تقاضای کار رخ می‌دهد. اصناف منافع صنفی خود را به خوبی می‌شناسند و بر سر آن چانه‌زنی می‌کنند و البته امتیازات فراوانی نیز می‌گیرند. هر چند تعادل نهایی بین این دو انحصارگر بستگی به قدرت چانه‌زنی آنها دارد، نتیجه انحصار (چه انحصار خرید و چه انحصار فروش) یکی است و آن دور شدن از تعادل رقابتی و کاهش کارایی اقتصادی. اما پس چرا هنوز بعد از گذشت چند قرن اتحادیه‌ها فعال هستند؟ هر چند انحصار از رقابت در بازار می‌کاهد اما ریسک فعالیت به تنهایی در بازار کاهش می‌دهد. شاید این ضرب‌المثل مصداق پاسخ به این سوال باشد: یک دست صدا ندارد. فعالان بازار به اتحادیه‌ها می‌پیوندند زیرا معتقدند آن‌ها با قدرتی که دارند می‌توانند برای آنان حقوق برابر، احترام و عزت به ارمغان بیاورند.

 

پانوشت:

  • [۱] Brown, W. Arthur and Brown, Ernest Henry Phelps (Invalid Date). Labour economics. Encyclopedia Britannica. https://www.britannica.com/topic/labour-economics
  • [۲] Rees, A. (1963). The effects of unions on resource allocation. The Journal of Law and Economics, 6, 69-78
  • [۳] Ogilvie, S. (2004). The use and abuse of trust: social capital and its deployment by early modern guilds
  • [۴] Pencavel, J. (1999). The role of labor unions in fostering economic development. The World Bank
لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=16197

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *