شکل‌گیری دولت مدرن و تکوین نظام رفاهی در ایران (۱۴۰۰-۱۳۰۰)

سال انتشار: 1400

تاریخ انتشار : ۱۵ شهریور ۰۰

پیوند میان برآمدن دولت‌های رفاهی و تقویت همبستگی اجتماعی و مشروعیت دولت موضوعی قابل تأمل و مورد بحث در میان پژوهشگران است. در زمینه‌ی ایرانی این پیوند کمتر موضوع بررسی‌های تاریخی بوده است. کتاب انقلاب اجتماعی نوشته‌ی کوان هریس از محدود پژوهش‌های مدونی است که می‌کوشد قبض و بسط سیاست‌های رفاهی در ایران را در پیوند با تحولات سیاسی، مشروعیت و همبستگی مورد بحث و بررسی قرار دهد. در پژوهش پیش رو بر آن شدیم تا مروری داشته باشیم در خصوص نسبت میان ظهور و برآمدن دولت ملی مدرن و سیاست‌های اتخاذشده توسط این دولت در ایران، در یک صد سالِ گذشته.

از خلال این پژوهش، تکانه‌های نخستین سر زدن سیاست‌های رفاهی و ضرورت‌های ارائه خدمات عمومی توسط دولت‌ها از سال‌های منتهی به انقلاب مشروطیت و پس‌ازآن، مورداشاره بوده است.

تمام دولت‌ها مسئول‌اند که از مردم خود در برابر ریسک‌های اجتماعی و اقتصادی حمایت کنند. ریسک‌هایی نظیر بیماری، پیری یا سالمندی، حوادث ناشی از کار، کاهش شدید درآمد، عدم دسترسی به نیازهای اولیه و …، ریسک‌هایی به شمار می‌روند که افراد یک جامعه می‌توانند در معرض آن‌ها قرار گیرند.

ضرورت و هدف عمده این پژوهش، بازخوانی مهم‌ترین فعالیت‌های دولت‌ها در صدسال اخیر جهت تجمیع و بهره‌گیری در خصوص شناخت بهتر سیاست‌گذاری اجتماعی و یادآوری نقش دولت‌ها در تأمین هزینه‌های عمومی و حقوق بنیادین و اساسی مردم شهروندان بوده است.

کاهش چشم‌گیر سطح درآمد و کیفیت زندگی مردم در سایه تحریم و تورم، طبق گزارش‌ها، وضعیت عمومی زیست رفاهی شهروندان را با مخاطرات جدی مواجه کرده است. به همین سبب تلاش شده تا از خلال پژوهش حاضر، فوریت اتخاذ رویکردهای رفاهی برای ایجاد وضعیتی نسبتاً پایدار را یادآور شویم.

در این گزارش، در ابتدا تلاش شده تا مروری کلی بر ظرفیت دولت و توسعه سیاست‌های اجتماعی در جهان حاضر به دست داده شود. در همین رابطه، به افزایش ظرفیت دولت‌ها بر اساس متغیرها و شاخص‌هایی نظیر امید به زندگی، باسوادی جمعیت، بهداشت و آموزش، کیفیت بوروکراسی و … اشاره‌شده است.

سپس مواردی نظیر شورش‌های نان، وبا و قحطی در عصر مشروطه به‌عنوان پیشران‌های نظام رفاهی مورد تأمل قرارگرفته است. پس‌ازآن، اهم سیاست‌های رفاهی در دولت‌های پهلوی اول و دوم و در ادامه، سیاست‌های رفاهی پس از انقلاب، موردبررسی قرارگرفته است.

در پایان و در بخش ضمیمه پژوهش، تلخیص نسبتاً جامع و مفصلی از کتاب «دولت و سیاست اجتماعی در ایران» به قلم دکتر معصومه قاراخانی ارائه‌شده است. به‌علاوه و در همین خصوص، علاوه بر پژوهش متنی، گفتگویی نیز با عنوان «سیاست‌گذاری اجتماعی و دولت رفاه در ایران»، با دکتر علی حاجی قاسمی، استاد سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه سودرتورن سوئد انجام‌شده است.

نتایج نشان داده است: کاهش چشمگیر سطح درآمد و استاندارد زندگی اکثریت گسترده مردم ایران و تحلیل قدرت خرید گروه‌های ضعیف و حتی طبقه متوسط را که عمدتاً حقوق‌بگیر هستند در پی داشت، احساس عدم امنیت را در میان شهروندان ایران افزایش داده است.

چنین پیداست که در صورت امکان ایجاد چتر حمایتی فراگیر، آحاد و قاطبه شهروندان یک جامعه خواهند توانست در برابر مصائب و تبعات متعدد موقعیت پر ریسک کنونی ازجمله کاهش قدرت خرید، گران شدن خدماتی نظیر آموزش و بهداشت، در کنار تورم، فقر فزاینده، فلاکت و … از خود تاب‌آوری و پایداری نشان دهند.

این مهم، به توانمندی دوسویه و اعتماد بیشتر میان مردم و دولت‌ها منجر خواهد شد. مشارکت شهروندان و پاسخگویی دولت‌ها در این زمینه می‌تواند همچون چسب همبستگی اجتماعی عمل کرده و در دشواری‌ها، دولت و جامعه را به حمایت از یکدیگر، ترغیب کند.

لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=21418

پژوهشگر

حسین موسوی

دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس کارشناس پژوهشی- حمایتگری مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *