دوره آموزشی «از فقر به ثروت؛ فهم توسعۀ اقتصادی»

ماژول ۲ کلیپ ۳: مسیر اصلی: اعتراض!- بخش ۱


اینک می‌خواهیم به مسیر اصلی نگاه کنیم که طبق آن از حکومت متمرکز و کاملا زشت‌سیما به حکومت فراگیر می‌رسیم. مسیر اصلی هم فشار از پایین است.

مردم عادی می‌بینند قدرت تحت کنترل سرکرده قلدرهای در راس هرم قدرت و ثروتمندان گردآمده پیرامون آنها است. آنها شکاف گسترده‌ای بین آن ثروتمندان و خودشان می‌بینند و در مرحله‌ای شروع به اعتراض می‌کنند. وارد آمدن آن فشار، رژیم را مجبور به تغییر شرایط می‌کند. در اینجا قصد داریم به آن فرایند اعتراض نگاه کنیم. اعتراض در یک لحظه از سوی یک فرد صورت می‌گیرد درحالیکه دیگران با وی تفاوت دارند. تحلیل را با محاسبه منافع اعتراض، برای یک مشارکت‌کننده منفرد در یک اعتراض، منهای هزینه اعتراض شروع می‌کنیم.

سپس توالی را به این شکل تصور می‌کنیم که آدم‌های بیشتر و بیشتری به اعتراض می‌پیوندند.

درباره اعتراض این‌گونه فکر می‌کنیم که اگر تعداد آدم‌های به حد کافی زیاد به اعتراض بپیوندند اعتراض موفقیت‌آمیز خواهد بود. و این کار کاملا ایمن است.

اگر تعداد معترضان در میدان اصلی شهر به یک میلیون نفر برسد، هرکس احساس ایمنی می‌کند و اعتراض نتیجه خواهد داد. پس اگر بتوانید به تعداد خیلی زیادی برسید منافع خالص بزرگی به همه شرکت‌کنندگان می‌رسد. اما همیشه این گونه نیست. اگر شما خود را جلو بیندازید، اگر هیچکس نباشد که بخواهد نفر اول در صف معترضان باشد پس اعتراضی در کار نخواهد بود و این واقعیت بسیاری از دیکتاتوری‌های سراسر جهان است. آنها رعب‌آور هستند اما با ایمنی کامل بر قدرت نشستند. هیچکس جرات ندارد به امپراتور بگوید «قربان، شما که لباس ندارید.» پس نیاز به شخصی با مقداری دل و جرات است تا نفر اول باشد. این شخص می‌تواند کسی باشد که ظلمی عظیم بر وی رفته است. مثلا دیکتاتور یکی از بستگانش را کشته است، و بنابراین بازماندگان در خشمی عمیق فرو رفته‌اند به طوری که اصلا به هزینه‌های اعتراض اهمیت نمی‌دهند. آنها به سوی میدان اصلی شهر روان هستند تا در آنجا شروع به اعتراض کنند. البته که اگر تعداد فقط یکی باشد، ما می‌دانیم چه اتفاقی خواهد افتاد.

 چون شخص شماره یک به اعتراض پیوسته است، شماره دو، آن کسی که به اعتراض نخواهد پیوست مگر اینکه پیش از وی شماره یک در آنجا حضور داشته باشد، اینک می‌گوید «بسیار خوب، حالا شد. شماره یک آنجا حضور دارد پس من او را تنها نمی‌گذارم. حق با وی است من حالا جرات پیدا کردم و به وی می‌پیوندم. هنوز مقداری منافع مثبت وجود دارد. این کار خیلی خطرناکی است من می‌دانم احتمال دارد آسیب ببینم، اما می‌خواهم در همبستگی با وی از جا برخیزم.»

سپس شماره سه را داریم. شماره سه کسی است که بیشترین احتمال را دارد سومین نفر در کل جامعه باشد که به این اعتراضات می‌پیوندد اما او واقعا خیلی بی‌جربزه است چون به شماره یک و شماره دو نگاه می‌کند که آنجا در میدان شهر با پلاکاردهای اعتراضی خود ایستاده‌اند و حالا می‌بیند که پلیس‌ها دارند می‌آیند، و با خود فکر می‌کند «آیا بروم؟ آیا بروم؟» و او فکر می‌کند «بهتر است نروم، منافع این کار برای من کمتر از هزینه‌های آن است. من از پیوستن به اعتراضات آسیب خیلی زیادی متحمل می‌شوم.»

و بنابراین وی به اعتراض نمی‌پیوندد.

اکنون شاید اگر او بپیوندد نفر چهارم با نگاه به سه نفری که در میدان هستند بگوید «اوه، این یک اعتراض واقعی است. اینها ابدا چند تا کله شق نیستند. من به آنها خواهم پیوست.» و بنابراین شماره چهار اثر مثبتی خواهد داشت که باعث می‌شود فضا برای نفر پنجم امن‌تر شود، که برای نفر ششم امن‌تر می‌سازد، امن‌تر برای نفر هفتم و وقتی به هشت رسیدیم همه ما در میدان هستیم که تعدادمان به میلیون‌ها نفر می‌رسد.

آیا این اعتراض موفق می‌شود؟

مطلقا نه، چون اعتراض باید انباشته و بیشتر و بیشتر شود، و این فرایند همین جا متوقف می‌شود. اینجا در میدان فقط دو نفر حضور دارند و پلیس می‌آید و شما می‌دانید چه اتفاقی می‌افتد. پس اینکه آیا ما اعتراض کنیم یا نکنیم بستگی دارد به این که هر نفر با یک فایده خالص از اعتراض کردن بایستد به طوری که اعتراض حقیقتا به انباشته شدن خود ادامه دهد.

با پیوستن تعداد افراد بیشتری به اعتراضات، تعداد چنان زیاد می‌شود که کنترل و جمع کردن آن برای حکومت ناممکن می‌شود.

 

  • دوره آموزشی «از فقر به ثروت؛ فهم توسعۀ اقتصادی»
  • مدرس: پل کولیر -دانشگاه آکسفورد
  • برگردان به فارسی: مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاد دانشگاهی
  • مترجم: جعفر خیرخواهان
  • تدوینگر کلیپ: حسین خداپرست

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *