موقعیت‌ها و مصادیق تعارض منافع در حوزه بهزیستی و راهکارهای مقابله با آن

سال انتشار: 1399
تعارض منافع در بهزیستی

تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۹۹

بهزیستی به مجموعه‌ای هماهنگ از برنامه‌ها و فعالیت‌هایی اطلاق میشود که زیر نظارت یا کمک دولت، برای بهبود زندگی گروه‌های آسیب‌پذیر جامعه انجام می‌شود. سازمان بهزیستی یکی از نهادهای اصلی کشور برای ارائه خدمت به اقشار آسیب‌دیده ازجمله توان‌جویان ذهنی- حرکتی، آسیب دیدگان اجتماعی و اقشار کم‌درآمد جامعه است که وظایف خود را در حوزه پیشگیری و درمان، امور رفاهی و توان‌بخشی پی می‌گیرد.

شاید بتوان مهم‌ترین دلیل ضرورت شناسایی موقعیتهای تعارض منافع در سازمان بهزیستی را معطوف به جامعه هدف این سازمان دانست. جامعه هدف سازمان اقشار توان‌جو جامعه یا به‌عبارت‌دیگر اقشار کم‌درآمد یا دچار آسیب جسمی، روحی و اجتماعی هستند. اگر کارکنان سازمانی که مأموریت ذاتی آن‌ها توانمندسازی اقشار آسیب‌دیده است دچار برتری دادن منافع فردی یا سازمانی بر منافع جامعه خود شوند، موجب تشدید فقر و آسیب به اقشار آسیب‌دیده جامعه خواهند شد. از دیگر ضرورت‌های شناسایی موقعیت‌های تعارض منافع در سازمان بخش بودجه شناور سازمان است که شفافیت بیشتر در این بخش و از بین رفتن تمام امکان‌های ترجیح منافع خصوصی و سازمانی بر منافع عمومی را ضروری می‌کند.

از سوی دیگر هرکجا که میان عرضه و تقاضا فاصله ایجاد شود امکان بروز فساد وجود دارد. سازمان بهزیستی به‌عنوان سازمان واسطی که بودجه عمومی و مشارکت‌های مردمی را جذب و با تبدیل آن‌ها به کالا خدمات و یارانه بین جامعه هدف خود توزیع می‌کند در معرض آسیب قرار خواهد داشت. سازمان بهزیستی از سوی دیگر با ارائه دهنگان خصوصی خدمات و کالا و تقاضاها و منافع آن‌ها روبرو است. لذا شناسایی و رفع تعارضات این سازمان به مثابه راه حلی برای پیشگیری از بروز فساد و کارآمدسازی سازمان، یکی از ضرورت‌های خدمت‌رسانی صحیح به اقشار آسیب‌دیده و از بین بردن فقر و افزایش رفاه این قشر است.

این گزارش که ماحصل مصاحبه‌های عمیق با کارشناسان، مسئولان سازمان بهزیستی و نهادهای مدنی مرتبط با سازمان است، در ۴ فصل تنظیم شده است. در فصل نخست ضمن ارائه کلیاتی از چارچوب نظری طرح و آشنایی اجمالی با سازمان و اهداف و وظایف آن، ذینفعان سازمان در ۴ دسته کلی دستگاه‌های دولتی، نهادهای مدنی، مراکز ارائه‌دهنده خدمات بهزیستی و شهروندان شناسایی و بررسی شده اند.

فصل دوم که به احصاء موقعیت‌ها و مصادیقی تعارض منافع در سازمان بهزیستی اختصاص‌یافته است که مجموعا ۳۰ موقعیت احتمالی تعارض منافع در سازمان بهزیستی شناسایی شده‌اند. ازجمله مهم‌ترین موقعیت‌های تعارض منافع احصاشده عبارتند از تعارض درآمد سازمان از طریق جذب مشارکت‌های مردمی با برخی وظایف سازمان، قاعده گذاری بر خود توسط مراکز در موقعیت جذب کمک‌های مردمی، موقعیت تبانی خدمت گذاران در خرید و توزیع کالاهای توان‌بخشی است.

تجربه آموزنده و ارزشمند اجرای بخشنامه مدیریت تعارض منافع در سازمان بهزیستی در فصل سوم بررسی و مستندسازی شده است. ازجمله مهم‌ترین دستاوردهای این فصل واکاوی و مستندسازی فرایند شکل‌گیری تعارض منافع در سازمان، صدور و اجرایی کردن بخشنامه مدیریت تعارض منافع در سازمان و نقاط قوت و ضعف این روند بوده است.

در فصل پایانی گزارش بامطالعه تجارب سایر کشورها و دیدگاههای کارشناسان، برای مدیریت یا حذف هر یک از مصادیق و موقعیت‌های تعارض منافع شناسایی شده چند راهکار اختصاصی ارائه‌شده است. به عنوان نمونه برای شایع‌ترین موقعیت تعارض منافع در سازمان بهزیستی که حول فرایندهای کارشناس‌محور رخ می‌دهد راه‌حل‌هایی نظیر پرداخت مستقیم یارانه خرید کالا به توان‌جویان، برخط شدن لیست انتظار خدمات و کالا و سامانه نظارت آنلاین پیشنهادشده است.

 ازجمله دیگر مطالب منتشرشده در رابطه با تعارض منافع در بهزیستی در سایت مرکز می‌توان به برکناری ۱۰۰ مسئول در بهزیستی و واکاوی بخشنامه منع پذیرش منافع متعارض در بهزیستی اشاره کرد.

لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=17862

پژوهشگر

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *