میگدال

اصلاحات در مکزیک- مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

درس‌های شکست اصلاحات در مکزیک

ترجمه مقاله جوئل میگدال در ۳ بخش ارائه می‌شود. در بخش اول مبانی نظری تکوین دولت‌های دارای توانایی ایجاد تحولات در چارچوب فکری میگدال مطرح شده است. این یادداشت، بخش دوم مقاله و کاربرد این نظریه در مطالعه موردی مکزیک را ارائه می‌کند. کاردناس و نهادینه ساختن انقلاب مکزیک لازارو کاردناس[۱] از سال ۱۹۳۴ تا ۱۹۴۰ یعنی دو دهه پس از انقلاب مکزیک، رئیس‌جمهور این کشور بود. بااین‌وجود، بسیاری از ویژگی‌های «انقلابی» مکزیک مدرن به اصلاحات و نهادسازی دوره کاردناس بازمی‌گردند. در آغاز انقلاب که در ۱۹۱۰ شروع شد، بسیاری از بخش‌های کشور دچار هرج‌ومرج بودند. دهقانان در سراسر مکزیک، ... مطالعه بیشتر
استراتژی‌های بقا- مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

اصلاح ساختار دولت و جامعه مقدم بر تغییر سیاست‌گذاری

چه چیزی باعث پدیداری رهبران دارای چشم‌انداز می‌شود؟ بخش اعظمی از پاسخ به این پرسش در توانایی رهبران در ترسیم تصویر جهانی با تفاوت‌هایی رادیکال از جهان فعلی برای هواداران و همچنین هواداران بالقوه‌شان است. این رهبران باید بتوانند هوادارانشان را متقاعد سازند که جهان فعلی آنان می‌تواند به طریقی به تصویری از جهان که آنان ارائه می‌کنند، بدل شود. این تحول ممکن است اساساً بر حوزه‌های مذهبی، اجتماعی یا سیاسی حیات آن‌ها تمرکز داشته باشد. هر حوزه نمایانگر بازسازی اساسی استراتژی‌هایی است که مردم برای فائق آمدن بر حوادث و مسائل نامنتظره در زندگی روزمره اتخاذ می‌کنند. تمامی مردم ... مطالعه بیشتر
توانمندسازی حاکمیت و جامعه- مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

توانمندسازی متوازن حاکمیت و جامعه: کلید توسعه پایدار

میگدال در کتاب «دولت در جامعه» برخی از مشکلات اساسی دولت‌های در حال توسعه را مطرح می‌کند که پیش از این کمتر توجهی را به خود جلب کرده بودند. او. بحث خود را با ظرفیت دولت‌ها برای نفوذ در جامعه برای تنظیم روابط اجتماعی در جهت استخراج منابع و استفاده از این منابع به شیوه‌هایی مشخص شروع می‌کند. او ادامه می‌دهد که تلاش‌های دولت‌ها در جهان در حال توسعه در جهت استفاده از این ظرفیت‌ها، نتایجی متناقض به بار می‌آورند. این تلاش‌ها برخلاف مقاصد رهبران حکومتی، به توسعه اقتصادی و تحول جامعه منتهی نمی‌شوند. درواقع، بنا به تحلیل میگدال، این ... مطالعه بیشتر

حفظ توازن دولت و جامعه

میگدال[۱]: پرسش اصلی در فعالیت‌های من این بوده که مردم چگونه جوامعی با کارکردی مناسب می‌سازند. چه چسبی وجود دارد که مردم را به یکدیگر پیوند می‌دهد؟ مردم چگونه بر سر قواعد زندگی هرروزه با هم مذاکره می‌کنند؟ چگونه جامعه‌ای که مردم می‌سازند بر حکومت و سیاست تأثیر می‌گذارد؟ و حکومت چگونه به نوبه خود بر ساخت جامعه تأثیر می‌گذارد؟ این‌ها پرسش‌های کاری من بوده‌اند و در این سال‌ها تغییر چندانی نداشته‌اند. از دهه ۱۹۷۰ کتاب‌هایی در مورد آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا و به‌ویژه در مورد خاورمیانه و نظام اشغالگر قدس و فلسطین نوشته‌ام. مشغولیت اصلی من، تلاش‌های مردم ... مطالعه بیشتر