نماد سایت مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

فقر، پشت در فساد 

فصل های دیگر تشریح و تحلیل نمونه‌هایی است که هریک جنبههایی از رابطه فساد اقتصادی به توسعه نیافتگی را برملا می‌کنند و سوالات جالب و گاه آزاردهندهای را در مقابل خواننده میگذارند و در عین حال راهکارهایی برای مبارزه با تبهکاری اقتصادی که به باور آنان از موانع اصلی توسعه اقتصادهای عقب مانده است پیشنهاد می‌کنند. 

فصل دوم با عنوان «شرکت سهامی سوهارتو» با این پرسش آغاز می‌شود که پسر رییس جمهور بودن چقدر ارزش دارد؟ و بلافاصله جواب داده می‌شود که اگر از یک شهروند معمولی اندونزی این سوال پرسیده شود حتما خواهد گفت زیاد خیلی هم زیاد و بعد در مورد فسادهای پسر سوهارتو و زندگی تجملاتی او توضیحاتی داده می‌شود فصل با موضوع و تاریخچه زمامداری سوهارتو بر اندونزی و فساد ناشی از سه دهه حکمرانی مطلق او ادامه مییابد و با توضیح وضعیتی می‌پردازد که در آن  کشورهای فاسد عموما رشد سریعی را تجربه نمی‌کنند اما اندونزی سوهارتو استثنایی بر این قاعده بود و رشد اقتصادی چشمگیر ۶ درصد را تجربه کرد. در ادامه، به چرایی این موضوع می‌پردازد و چند احتمال را مطرح می‌کند یک احتمال این بود که شرکتهایی که مورد توجه سوهارتو قرار می‌گرفتند و او در آنها شریک می‌شد علاوه بر برخورداری از امتیاز ارتباطات سیاسی از مدیریت توانمندی هم برخوردار بودند. از سوی دیگر، کاملا ممکن است که اقتصاد اندونزی در صورتی که گرفتار فساد نمی‌بود در سال‌های مورد بحث با آهنگی حتی سریعتر رشد می‌کرد. برای درک آنچه ممکن بود در غیاب فساد برای اندونزی رخ دهد کافی است به کره جنوبی نگاهی بیندازیم. پس از سقوط سوهارتو اندونزی از یک دمکراسی پرطراوت برخوردار گشته اما هنوز نتوانسته است به نرخ رشد اقتصادی خود در سال‌های حکومت دیکتاتوری و فاسد سوهارتو دسترسی یابد. اما این مطلب نباید نظر کلی ما را در مورد ضرورت کاهش فساد تغییر دهد. کشورهای بسیار محدودی هستند که در عین گرفتاری در فساد شدید موفقیت‌های اقتصادی اندونزی سوهارتو را تجربه کرده‌اند به هر حال در این کتاب تصریح شده است که نمونه اندونزی، بحث در مورد مزایای ریشه کنی فساد را اندکی پیچیدهتر می‌سازد.

فصل سوم کتاب با عنوان «حفره قاچاق» به بحث در زمینه قاچاق می‌پردازد. فصل چهارم با عنوان سرشت یا تربیت؟ شناخت فرهنگ فساد به مباحث فرهنگی در زمینه ایجاد فساد را مورد بررسی قرار می‌دهد. به عنوان نمونه با استفاده از نموداری در صفحه ۱۱۸ فساد کشورها و برگ‌های جریمه پارک غیرقانونی در نیویورک در ازای هر دیپلمات از نوامبر ۱۹۹۷ تا نوامبر ۲۰۰۲ شرح داده شده است و طبق نمودار نشان داده می‌شود که کشورهایی با فساد بالا، بیشترین پارک غیرقانونی را داشته اند.

فصل پنجم کتاب «آب نباشد صلح هم نیست» نام دارد که به موضوع فقر و نسبت آن با خشونت می‌پردازد و به طور موردی کشور چاد را در ابتدای فصل مورد بررسی قرار می‌دهد که پس از خشک شدن دریاچه چاد این کشور فقیر که دارای شاخص فساد بالا نیز هست همواره درگیر منازعات خشونت بار بوده است. در ادامه فصل با طرح دوگانه نفرت یا فقر به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا فقر باعث خشونت می‌شود یا نفرت‌های ناشی از تمایزات نژادی و مذهبی و سپس پاسخ می‌دهد که این برداشت از جنگ‌های داخلی آفریقا که مبنا را تمایزات نژادی درنظر می‌گیرند، آنقدر تکرار شده است که به عنوان یک حقیقت محض و نه یک نظر همه جا عنوان می‌شود اما مطالعات اخیر نشان می‌دهد که جنگ‌های صرفا نژادی از نوع روآندا بسیار بیشتر از آنکه یک قاعده به شمار آیند، یک استثنا هستند. بسیاری از جنگ‌های داخلی در میان جوامعی به وقوع می‌پیوندند که به لحاظ نژادی همسان هستند. سومالی یکی از کشورهایی با کمترین تنوع و تفاوت زبانی و مذهبی و نژادی در میان کشورهای جهان است که جنگ در آنها میان طایفه‌هایی شکل می‌گیرد که از نظر زبانی و مذهبی تفاوتی ندارند. این فصل تلاش می‌کند تا با چنین مثال‌هایی اهمیت فقر در خشونت موجود در میان کشورهای آفریقایی را مورد توجه قرار دهد.

فصل ششم با عنوان «مرگ از هزاران زخم کوچک» به مسئله خشونت در کلانشهرهای کشورهای در حال توسعه می‌پردازد و تصویری ارائه می‌دهد که افراد گرسنه و بی‌چیز به مال و مکنت همسایه خود چشم طمع دارند. جنگ بقا در میان زاغه‌نشنیان از عوامل شیوع جرم و جنایت در شهرها به شمار می‌رود.

در فصل هفتم با عنوان «بعد از جنگ» لطمات اقتصادی و فسادهای ناشی از جنگ مورد بررسی قرار می‌گیرد. فصل هشتم با عنوان درس‌هایی برای مبارزه با تبهکاران اقتصادی به جمع بندی مباحث مطرح شده در کتاب پرداخته می‌شود.

منبع: