برای پاسخ به این پرسش که تعارض منافع چیست ، باید گفت تعارض منافع یک «موقعیت» است؛ در واقع تعارض منافع ناشی از قرار گرفتن افراد در موقعیتی است که برایشان امکان انتخاب میان منافع عمومی و منافع شخصی ایجاد میشود و آنها در چنین موقعیتی میان این دو انتخاب قرار میگیرند. تعارض منافع نه اتفاقی تازه است و نه صرفاً به عرصه مسائل شغلی بازمیگردد. افراد در تمامی عرصههای زیست اجتماعیشان هر روز با چنین انتخابهایی دست به گریبان هستند. اما این مفهوم با معنای مشخصش در خصوص عدم استفاده از موقعیت شغلی در جهت منافع شخصی حاصل عصر صنعتی شدن و مختص دوران مدرن است. سوزان رز آکرمن بر اهمیت تفکیک قوا برای تعارض منافع تأکید میکند. اما او خود تأکید میکند که مفهوم تعارض منافع در ۵۰ سال اخیر تغییراتی کرده است و مفهوم جدیدی از آن شکل گرفته است. در این دوران نشانهها و تعاریف عینی برای تعارض منافع مشخص شده است که برمبنای آنها میتوان مصادیقش را یافت. پیامد اصلی تعارض منافع ایجاد فساد است. وقتی تعارض منافع از حالت بالقوه خارج شده و بالفعل میشود، فساد شکل میگیرد.
تعارض منافع چیست؟
تعاریف مختلفی برای مسئله تعارض منافع ارائه میشود. با وجود این طبق یک تعریف فراگیر: «مجموعهای از شرایط که موجب میگردد تصمیمات و اقدامات حرفهای، تحت تأثیر یک منفعت ثانویه قرار گیرد را تعارض منافع مینامند»، همچنین تعارض منافع به عنوان نشانه، شاکله و نتیجه فساد مورد نظر قرار گرفته است.
نهادهای مختلف بینالمللی تعاریف مختلف و البته مشابهی را برای تعارض منافع مطرح کردهاند. راهنمای سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی (OECD) در پاسخ به سؤال تعارض منافع چیست، آن را به عنوان تعارضی میان وظایف دولتی و منافع خصوصی مأمورین دولتی تعریف میکند، به طوری که این منافع میتواند به صورت ناصحیحی وظایف آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
سازمان شفافیت بین الملل تعارض منافع را شرایطی میداند که در آن افراد یا نهادها (که میتواند دولت، رسانه، کسب و کار با سازمان مدنی باشد) در مواجه با انتخاب بین وظایف خود و منافع شخصیشان قرار میگردند. [۱]
در طرح نامه کمیسیون اروپا[۲] در مورد دستورالعمل تدارکات دولتی آمده است که مفهوم تعارض منافع باید در برگیرنده تمامی حالتهایی باشد که در آن کارکنان پیمانکار با سایر ارائه کنندگان خدمات دخیل در فرایند، دارای منفعت شخصی از نتیجه این قرارداد بوده، به گونهای که بیطرفی و عملکردشان را به طور ناصوابی تحت تأثیر قرار دهد. [۳]
در پیشنویس لایحه تعارض منافع که از سوی معاونت حقوقی نهاد ریاست جمهوری ارائه شده است، تعریف تعارض منافع اینگونه آمده است: «تعارض منافع عبارتست از تعارض منافع شخصی مشمولان این قانون با انجام بیطرفانه و بدون تبعیض وظایف و اختیارات قانونی آنها.»
انواع تعارض منافع چیست؟
تعارض منافع را میتوان از جهات گوناگون به شیوههای مختلفی دستهبندی کرد که در اینجا به طور مختصر به برخی از این دستهبندیها میپردازیم.
-
فرد محور یا سازمان محور:
در تعارض منافع فردمحور منافع شخصی یک فرد در تعارض با وظایف و مسئولیتهای غیرشخصی او قرار میگیرد و در تعارض منافع سازمان محور، وظایف یک سازمان در تعارض با منافع خاص آن قرار میگیرد مانند زمانی که سازمان بازرسی یک وزارتخانه خاص از همان وزارتخانهای کسب درآمد کند که مسئول نظارت بر آن است.
-
نظاممند یا غیر نظاممند:
تعارض منافع غیر نظاممند به معنای آن است که اگر فرد یا سازمانی در یک جایگاه خاص قرار بگیرد ممکن است تعارض منافع ایجاد شود درصورتیکه اگر فرد یا سازمان دیگری در آن جایگاه قرار داده شود، تعارض منافعی رخ ندهد. اما در تعارض منافع نظاممند، مهم نیست چه شخص یا سازمانی در جایگاهی قرارگرفته است زیرا بهصورت نهادینهشدهای این نوع از تعارض منافع رخ میدهد.
-
بالقوه، بالفعل و شبهه تعارض منافع:
در تعارض منافع بالقوه(potential) فرد ممکن است که به خاطر قرار گرفتن در یک موقعیت خاص، در آینده حین انجام وظایف خود، تحت نفوذ منافع متعارض قرار بگیرد. در این تعارض منافع، هرچند هنوز آن موقعیت پدیدار نشده است اما هر آن میتوان منتظر آن بود اما در تعارض منافع بالفعل (actual) فرد در زمان حال در موقعیتی است که تحت تأثیر منافع شخصیاش قرارگرفته است. این موقعیت به منافع متعارضی در زمان حال یا گذشته اشاره دارد. شبهه تعارض منافع Perceived (apparent))) زمانی پدیدار میشود که به نظر برسد یک فرد ممکن است تحت نفوذ منافع متعارض قرار بگیرد ولی در اصل اینگونه نباشد.
-
مالی یا غیرمالی:
تعارض منافع مالی موقعیتهایی را در برمیگیرد که شامل منفعتی مالی هستند درحالیکه در تعارض منافع غیرمالی پای منافع غیرمالی مانند روابط شخصی و خانوادگی، شأن و جایگاه اجتماعی فرد، علاقه یا تعصب و … در میان است.
موقعیتهای تعارض منافع چیست؟
تعارض منافع بستر یا موقعیتی را ایجاد میکند که افراد در آن موقعیت مجبور به تصمیمگیری در خصوص انتخاب منافع عمومی یا منافع شخصی خود میشوند. انواع موقعیتهایی که احتمال بروز تعارض منافع در آنها وجود دارد، عبارتاند از:
۱ ـ اشتغال بیرونی (اشتغال همزمان): اشتغال بیرونی به معنای حضور همزمان یک مدیر یا کارمند بخش دولتی در بخش خصوصی و در حوزه کاری مشابه است. البته حضور همزمان در دو شرکت بخش خصوصی نیز میتواند تعارض منافع ایجاد نماید و مصداق اشتغال بیرونی قلمداد گردد.
۲ ـ ارتباطات پساشغلی (مسأله درب گردان): این نوع از تعارض منافع در دو موقعیت بروز مییابد. موقعیت اول زمانی ایجاد میشود که فردی پس از فراغت از مسئولیتش در بخش دولتی به هر دلیلی (بازنشستگی، استعفا و …) بلافاصله در همان حوزه کاری در بخش خصوصی مشغول به کار شود. این موقعیت موجب میشود فرد در زمانی که در بخش دولتی مشغول به کار است، توجه ویژهای به یک سازمان بیرونی داشته باشد و بهگونهای عمل کند که بتواند بعد از فراغت به آن سازمان بپیوندد. همچنین وی بعد از حضور در بخش خصوصی از رانتهای اطلاعاتی و ارتباطی خود در بخش دولتی برای پیشبرد امور در بخش خصوصی سود میبرد. در موقعیت دوم فرد بالعکس از بخش خصوصی وارد بخش دولتی میشود و معمولاً سمتی بالا در بخش دولتی کسب میکند.
۳ ـ تعارض منافع نظارت بر خود (اتحاد ناظر و منظور): به موقعیتی اطلاق میشود که فرد یا سازمانی مسئول نظارت بر رفتار و عملکرد خویش باشد یا مسئولیت نظارت بر سازمان یا شخصی را داشته باشد که خودش به کار گمارده است.
۴ ـ تعارض منافع در قاعدهگذاری برای خود (اتحاد قاعدهگذار و مجری): قاعده گذاری برای خود همانگونه که از نامش پیداست به معنای ایجاد امکان برای یک شخص یا سازمان است که مسئولیت تمام یا بخشی از قاعده گذاری برای خود را بر عهده داشته باشد؛ برای مثال در خصوص میزان حقوق و مزایایش خودش تصمیمگیری کند.
۵ ـ تعارض درآمد و وظیفه: این موقعیت ناشی از شیوه و ساختار درآمدی خاص یک سازمان است که موجب میشود کارکنان جهت کسب درآمد بیشتر برای خود یا سازمانشان در معرض تعارض منافع قرار بگیرند زیرا کسب درآمد بیشتر با زیر پا گذاشتن بخشی از وظایفشان رخ میدهد.
۶ ـ تعارض وظایف: به شرایطی اطلاق میشود که در آن میان وظایف گوناگون یک فرد یا سازمان تعارض ایجاد میشود و موجب میگردد که آن فرد یا سازمان نتواند بهخوبی همه وظایفش را به انجام رساند.
۷ ـ تعارض منافع در ارتباط/ پیوند/ وابستگی با گروههای اجتماعی (قومی، مذهبی، سیاسی یا حرفهای): ارتباط با گروههای گوناگون اجتماعی که فرد عضویت یا تعهدی در آنها دارد، یکی دیگر از موقعیتهای تعارض منافع را ایجاد مینماید. زیرا ممکن است فرد منافع آن گروه را به انجام وظایفش ترجیح دهد.
۸ ـ تعارض منافع در ارتباطات خویشاوندی، خانوادگی و دوستانه: هر نوع رابطهای که فرد در حوزه کاریش با خویشاوندان و دوستان داشته باشد، موقعیت تعارض منافع ایجاد میکند. این رابطه میتواند از نوع اشتغال، سهامداری، رابطه مالی و … باشد.
۹ ـ تعارض منافع ناشی از قبول هدیه: قبول هدیه ازجمله مصادیقی است که در ادبیات جهانی بسیار پرتکرار و پردامنه است. قبول هر نوع هدیهای میتواند به تعارض منافع منجر شود زیرا فرد را از انجام وظایف حرفهاش دور میکند و بهسوی منافع شخصی میکشاند.
۱۰ ـ تعارض منافع ناشی از در اختیار داشتن اطلاعات درونی: اگر کارکنان یک سازمان دولتی از اطلاعات درونی سازمانشان برای کسب منافع شخصی خود استفاده کنند، با موقعیت تعارض منافع مواجه هستند.
راهکارهای مدیریت موقعیتهای تعارض منافع چیست؟
برای مدیریت هر یک از موقعیتهای ذکرشده روشها و شیوههایی مشخصشده است تا بتوان تا حد ممکن آنها را کنترل نمود و یا از رخ دادنشان جلوگیری کرد. در کنار این موارد خاص راهبردهایی نیز برای مدیریت موقعیتهای تعارض منافع بهصورت کلی و عام مطرح هستند که در اینجا اشاره کوتاهی به آنها میکنیم:
۱ ـ موارد عام:
ـ افشای وجود تعارض منافع: افشای تعارض منافع یکی از راههای مهم و کمهزینه برای مدیریت و کنترل آن است. افراد در زمانهایی خاص مانند شروع تصدی یک مسئولیت، بستن قراردادها یا تغییر جایگاه باید تعارض منافع بالقوه موقعیت خود را افشا کنند.
ـ اعمال محدودیت: یکی از راههای کنترل تعارض منافع ایجاد محدودیتها و ممنوعیتهای قانونی برای برخی موارد مانند داشتن شغل دوم، دریافت هدایا، سهامداری یا مالکیت شرکتهای خصوصی توسط خود مسئول یا اعضای خانوادهاش است.
ـ اعلام منافع مالی: مسئولان در برخی مشاغل باید داراییهای شخصی و خانوادگیشان را در زمان تصدی یک مسئولیت اعلام نمایند.
۲ ـ موارد مبتنی بر موقعیت:
ـ متأثر کردن قاعده گذار از نتایج اجرای قواعد یا تفکیک قاعده گذار و مجری
ـ تفکیک ناظر و نظارت شونده
ـ برطرف کردن تعارض میان درآمدها و وظایف سازمان: از طریق تعیین مسیر دیگری برای کسب درآمد برای سازمان که در تعارض با وظایف و اهداف آن نباشد.
ـ برطرف کردن تعارض بین وظایف یک سازمان: باید وظایف یک سازمان را بهگونهای تعریف و تعیین نمود که باهم در تعارض قرار نگیرند.
ـ تغییر قواعد در فرایندهای کارشناس محور: باید بهگونهای عمل شود که در موارد نیاز به نظر کارشناس (امضای طلایی) احتمال فساد کم شود برای مثال از طریق قطع رابطه کارشناس و متقاضی و کاهش امکان تبانی.
مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه به مدت بیش از ۲۰ ماه است که روی موضوع تعارض منافع بهصورت متمرکز مشغول پژوهش است و در این مدت تعارض منافع را در حوزههای گوناگون مورد کاوش و بررسی قرار داده است که حوزههای ذکرشده عبارتاند از: نظام بانکی، شهرداری، برنامه و بودجه، حوزه خیریه ها، مسکن و شهرسازی، محیط زیست، انرژی، تامین اجتماعی و صندوق های بازنشستگی، حوزه تعاون، کار و بهزیستی.
پانوشت: