به میزانی که این مفاهیم بیشتر مورد توجه کارشناسان و پژوهشگران حکمرانی قرار گیرد، استفاده از آن در فضای عمومی نیز افزایش یافته و به یکی از مولفههای اصلی گفتمان کارآمدی دولت تبدیل خواهد شد. بر همین اساس بررسی نحوه استفاده کنشگران از این مفاهیم در فضای عمومی چندین مزیت خواهد داشت:
- شناسایی بخشهایی از حکمرانی که کنشگران بیشترین استفاده از تعارض منافع برای تحلیل ناکارآمدی در آن را دارند؛
- درک برداشت فضای عمومی از مفهوم و مصادیق تعارض منافع و در صورت نیاز اصلاح این برداشت؛
- شناسایی مشخصات و ویژگیهای افراد و گروههایی که از این مفهوم برای تحلیل ناکارآمدی استفاده میکنند (و در نتیجه امکان ایجاد راهبردهای رسانهای و غیررسانهای برای گسترش نفوذ مفهوم) و غیره.
بر همین اساس گزارش پیشرو با بررسی محتوایی فضایی توییتر در بازه زمانی ۱۱ تا ۱۷ اردیبهشت به طرح نکات قابل استنباط از رفتار کاربران توییتر خواهد پرداخت.
دستهبندی کلی نحوه مواجهه کاربران با مفهوم تعارض منافع
بررسی ۸۸ توییت که در آن حداقل یکی از سه عبارت «تعارض منافع»، «تضاد منافع» و «منافع متعارض» استفاده شده است نشان میدهد دو دسته کلی از کاربران وجود دارند. بخشی از کاربران از تعارض منافع به عنوان مفهومی کلی که امکان ایجاد اصلاحات در یک سازمان یا حل مسائل را از بین میبرد استفاده میکنند؛ برای مثال یکی از کاربران در پاسخ به چرایی عدم تشکیل کارگروه کسری بودجه و عدم پذیرش موضوع کسری توسط مقامات نوشته است: «واقعیت قابل انکار نیست! مشکل در نگاه کوتاه مدت، بیعملی، بروکراسی و بدنه لخت نظام تدبیر و بعضا تعارض منافع در اتخاذ یا عدم اتخاذ تصمیمات است».
این در حالی است که بخشی دیگر از کاربران تعارض منافع را به عنوان یک چالش عینی که از اجرای یک سیاست یا حل مسئلهای خاص جلوگیری میکند، استفاده میکنند. برای مثال یکی از کاربران در پاسخ به توییت دیگری که عنوان میکند مقامات دولتی اجازه نمیدهند برای برخی شرکتهای خدماترسان شبکه بانکی رقیب پیدا شود، مینویسد: «تعارض منافع در شبکه بانکی غوغا میکنه»
علاوه بر این همچنان دو برداشت کاملا متفاوت از تعارض منافع در فضای عمومی وجود دارد. برداشت اول به منافع متفاوت دو گروه یا بخش در رابطه با مسئلهای خاص ارجاع دارد، در حالی که برداشت دوم به وجود منافع شخصی مزاحم برای منافع عمومی در یک شخص یا جایگاه اداری اشاره میکند. بدیهی است که در ادبیات تخصصی منظور از تعارض منافع برداشت دوم است.
[…] مشکلی اصلی هم همون تضاد منافع کارفرما (سرمایه) و کارگر (کار)ه. که این تضاد حتی در سیستم سوسیال دموکراسی یا دولت رفاه هم بعد از مدتی تبدیل به بحران انباشت سرمایه میشه.
نکته قابل توجه آن است که برداشتهایی که به منافع متفاوت دو گروه اشاره دارند معمولا از مفهوم «تضاد منافع» استفاده میکنند و بسیار کمتر از تعارض منافع استفاده میکنند (اگرچه موارد استفاده کم نیست)، اما کسانی که به وجود منافع شخصی اخلالگر در مناصب دولتی اشاره دارند به طور شلختهتری از هر دو مفهوم تضاد و تعارض منافع استفاده میکنند.
موضوعات مورد تحلیل با مفهوم تعارض منافع
اگر موضوعات فرعی شامل سربازی، نظام بانکی، کسری بودجه، و موارد دیگر را کنار بگذاریم به طور کلی چهار موضوع و جریان اصلی در هفته گذشته محورهای بحث درباره تعارض منافع را ساختهاند. دو موضوع این محورها به طور کلی تضاد منافع (وجود منافع متفاوت و متضاد در دو گروه، فرد یا کشور) را مورد بحث قرار دادهاند و دو موضوع دیگر تعارض منافع (منافع متعارض شخصی و عمومی در یک شخص یا جایگاه) را به بحث گذاشتهاند.
تعارض منافع در نظام سلامت:
همانطور که هفته گذشته نیز موضوع سند آمایش سرزمین علوم تغذیه به بحث داغ تعارض منافع در نظام پزشکی دامن زده بود، این هفته نیز بخش عمده توییتهای تعارض منافع مربوط به این کارزار بوده است. البته به طور کلی تعارض منافع در ایران پیوند نزدیکی با نظام سلامت دارد. از ابتدا نیز مفهوم تعارض منافع با اشاره به بخش سلامت وارد ایران شد و همواره یکی از محورهای اصلی بحث درباره تعارض منافع بوده است.
با این حال سند آمایش تغذیه بعد جدیدی از این تعارض و تسخیر نظام سلامت توسط پزشکان را به تصویر میکشد، آنچنان که همراهان کارزار مقابله به این سند آن را بیشرمی خوانده و تعداد قابل توجهی از آنان عبارت «در برابر بی شرمی و تعارض منافع می ایستیم» را توییت کردهاند. جنجالیترین مباحث مربوط به این سند آن است که به طور همزمان ظرفیت دکتری علوم تغذیه را به ده نفر در سال کاهش داده و در عین حال پیشنهاد جذب ۷۹۰ پزشک متخصص تغذیه را تا افق ۱۴۰۴ را میدهد. علاوه بر این باید مباحثی همچون سپردن مسئولیت بخش تغذیه بیمارستانها به پزشکان و سلب برخی اختیارات مختصصان علوم تغذیه را به این موارد اضافه کرد.
با این حال توییتها به این سند محدود نشده و برخی از آنان مباحث کلانتر تعارض منافع در نظام سلامت را گوشزد میکند. برای مثال یکی از کاربران نوشته است « جناب سخنگو پاسخ دهید اگر تعارض منافع نبود، طب اورژانس ما در اورژانس های کشور بدون سونو و …. کار می کرد؟! ۲۰سال اجرای پزشک خانواده متوقف می شد و اینگونه طب عمومی ما محوریتش از دست می رفت! دانش آموختگان تغذیه آخرین گروه قربانیان تعارض منافع هستند. »
تعارض منافع در آموزش و پرورش:
با داغ شدن موضوع عدالت آموزشی در دوران کرونا مصادیق تعارض منافع در آموزش و پرورش یکی دیگر از محورهای مورد بحث در هفته گذشته بود. موضوع اصلی این بحث مربوط به صاحب امتیار بودن مسئولان آموزش و پرورش در مدارس غیردولتی و در نتیجه عدم تمایل آنان به کنترل گسترش این مدارس و تعمیق بیعدالتی آموزشی بوده است.
این توییتها حداقل در دو رشته گفتگو پیگیری شدهاند. رشته گفتگوی اول موضوع خصوصیسازی کیفیت آموزش و موضوع دوم عدم کنترل مدارس غیرانتفاعی توسط آموزش و پرورش را مورد بحث قرار میدهد. در رشته گفتگوی اول یکی از کاربران با اشاره به اینکه مدارس غیردولتی کیفیت را خصوصیسازی کردهاند و در پاسخ به اینکه چرا بهبود کیفیت مدارس دولتی را مطالبه نمیکنید، مینویسد:
دیگه جچوری باید مطالبه کنم؟ که نکردم؟ خودمو آتیش بزنم؟ سهم آموزش و پرورش از GDP زیر ۳ درصد است، کمتر از پاکستان و افغانستان و حتی میانگین دنیا. چرا؟ دلیل مهمش تعارض منافع مسئولان دولتی در مدارس خصوصی نمیدانید؟بهره مندی افراد با نفوذ و قدرتمند سیاسی و اجتماعی از مدارس خصوصی؟
موضوع دوم نیز توسط مادری بیان شده است که با اشاره به اینکه مدارس غیردولتی برای سه ماه بدون اینکه کاری کنند، پول خانوادهها را گرفتهاند و از طرف دیگر برای ثبت نام در سال آینده نیز از هماکنون شهریه را طلب میکنند، مینویسد:
در واقع تعارض منافع سبب شده بار مالی و حتی روانی و اجتماعی تعطیلی را والدین به تنهایی متحمل بشن. آقای وزیر آ و پ این روش باعث بدبینی مردم به مدارس غیردولتی و سرریز این فشار بر مدارس دولتی میشه که درست برخلاف اهداف شماست که کاهش بار از روی دوش مدارس دولتی است.
تعارض منافع و کارگران:
با توجه به روز جهانی کارگر ( ۱ می) در هفته گذشته بخشی از توییتهای تضاد منافع به موضوع کارگران و کارفرمایان مربوط میشود. جدای از حجم قابل توجه توییتهایی که تضاد منافع کارگران و کارفرمایان را مورد توجه قرار میدادند، چند توییت به موضوع تعارض منافع دولت در تعیین دستمزد و سایر مقررات رفاهی آنان را مورد بحث قرار دادند.
دولت کارگرو ارزون می خواد و تعرفه کارگر ها هم خودش تعیین کی می کنه!(آیا این تعارض منافع نیست !) بعد می گن چرا مثلا تعرفه دکترا و وکیل ها رو نمی دید دولت تعیین کنه ؟! حاجی شما اگه بیل زنی زمین کارگر ها رو خوب بیل بزن فعلا !
آنچه در بالا اشاره شد به طور تلویحی تعارض قاعدهگذار و مجری را مورد اشاره قرار میدهد، کاربری دیگر به طور صریحتر به این تعارض منافع اشاره میکند و با هشتگ حقوق کارگران ارتباط آن با مسئله کارگری را نشان میدهد.
تفکری در کشور به راه افتاده که این خطر را از بین ببرد. تعارض منافع قانونگذران بلای جان مردم میشود. #عدالت #حقوق_کارگران
از مصادیق تعارض منافع تا راهکارهای آن
اگرچه اکثر مباحث در فضای توییتر به طرح موضوع تعارض منافع و مسئلهیابی آن توجه داشتهاند، اما بحثهایی نیز درباره نحوه مواجهه با آن مطرح شده است. این گفتگوها اگرچه نسبت به کل مباحث مطرح شده حجم کمتری دارند، اما دارای اهمیت اساسی هستند. برای مثال یکی از کاربران در مورد تعارض منافع در نظام سلامت مینویسد: «[…] من خودم آدم مرتبط با کادر پزشکی و درمان م، به شخصه انسانهایی میبینم که در تعارض منافع، منافع دیگری رو میپذیرند. این طور هم نیست که بدبین باشیم. مشکل بخش درمان و بهداشت رو ذیل وزارت خونه پیدا کنید»
شخصی دیگر در پاسخ به این کاربرد مینویسد: «اعتماد به انسانها جداست از شیوه صحیح قانون گذاری. نمیشه صرفا امیدوار بود که اون ۲۳ نفر از آدمهای سالم انتخاب شده باشن. این یکدستی فساد زاست»
در رابطه با نحوه برخورد با وضعیتهای تعارض آمیز برخی از کاربران با استدلالهای خود به غیرقابل اجتناب بودن تعارض منافع و در نتیجه ضرورت مدیریت آن اشاره میکنند و برخی دیگر به صورت صریحتر موضوع قانون مدیریت تعارض منافع را پیش میکشند.
در موضوع تعارض منافع در نظام پزشکی بحث درباره اهمیت تعارض منافع به اینجا میرسد که یکی از کاربران مینویسد:
تعارض منافع صفر و یکی نیست، طیفیه. اینکه بسته به میزان وجود تعارض منافع بستر فساد ایجاد میشه هم حرف درستیه. کسی هم ادعا نمیکنه تعارض منافع قابل حذفه، بیشتر به دنبال مدیریت تعارض منافع هستن، با از بین بردن تعارض منافع ساختاری و … که گفتی.
در موضوع مدارس غیردولتی نیز یکی از کاربران با بیان اینکه «شما به جای اعتراض به نبودن قوانینی که مانع تعارض منافع بشه پیکان حملهتان به سمت مدارس غیردولتی است.» مخاطب را به مدیریت ریشهای تعارض منافع دعوت میکند. همین کاربر در پاسخهای بعدی خود مینویسد:
از مجلس مطالبه کنید، قانون منع تعارض منافع را با جزئیات دقیق طرح و تصویب کند… اونوقت با هم برویم تمام مسئولین فرهنگی کشور که مدرسه دارند را خلع مجوز کنیم و مدرسهشان را به قیمت واقعی و منصفانه به افراد واجد شرایط واگذار کنیم!!!
نه اینکه زیرآب مدارس غیردولتی را بزنیم!
گفتمان تعارض منافع از متخصصان تا عامه مردم
بررسی مباحث مطرح شده در فضای توییتر نشان میدهد موضوعات ارائه شده توسط کارشناسان و افراد داخل دستگاهها، یعنی کسانی که به طور مستقیم با مسائل مواجه هستند، نزدیکترین برداشت از تعارض منافع در معنای دقیق آن را دارد. از طرف دیگر موضوعات اشاره شده از طرف آنان عموما به یک مسئله خاص اشاره دارد. این در حالی است که سایر افراد بیشتر مباحث عمومی را مطرح کرده و گفتههای آنان نیز با ابهام و خطاهایی همراه است. علاوه بر این برداشت غیردقیقتری از تعارض منافع را ارائه میکنند.
بنابراین هرچه مصادیق تعارض منافع و مسائل حول آن به طور دقیقتر مورد بحث قرار میگیرد، استفاده دقیقتری نیز از اصطلاح تعارض منافع صورت میگیرد. علاوه بر این باید اشاره کرد که توییتهای دربردارنده واژگان تضاد و تعارض منافع غالبا در یک رشته توییت و در تعامل میان چند کاربر صورت میگیرد. این مسئله به آن معنا است که شکلگیری گفتگوهای مجازی و واقعی به طرح مفهوم تعارض منافع و تکرار فراوان آن در این گفتگوها کمک میکند.
بر این اساس طرح دقیق مفهوم و مصادیق تعارض منافع در فضای عمومی نیازمند ورود متخصصان آگاه در حوزههای مختلف و طرح مسائل درگیر تعارض منافع در آن حوزهها است. هرچه این ورود گستردهتر باشد، امکان شکلگیری گفتگوها و تعاملات میان افراد مختلف افزایش یافته و ادبیات مربوط به تعارض منافع گستردهتر خواهد شد. این گفتگوها با رهبری خبرگان حوزههای مختلف و اظهار نظر سایر افراد به تصحیح و عمومی سازی تعارض منافع به مثابه یکی از دلایل اصلی ناکارآمدی تاثیرات عمیقی بر مدیریت تعارض منافع خواهد داشت.