تعارض یا تضاد منافع مفهوم مناقشه برانگیزی است که تشخیص مصادیق آن اندکی نیاز به باریکبینی دارد زیرا اگر به دام خلط مفهومی بیافتید، نیازمند است تا نسبت به مصادیق و اشکال آن تجدیدنظر و بازنگری داشته باشید.
کاربران فضای مجازی، سلبریتیها و حتی نخبگان جامعه در شبکههای اجتماعی و رسانهها از مفهوم تعارض منافع و گاهی اوقات تضاد منافع برای توضیح یک موقعیت نامناسب و بد استفاده میکنند تا به دیگران ناهنجاری و یا خلافی را هشدار دهند. این استفاده روزافزون از ادبیات تعارض منافع میتواند خوشایند تلقی شود زیرا که جامعه برای آشنایی با یک مفهوم جدید و کاربست آن در حال آماده شدن است. از سوی دیگر وجود سوءبرداشتهای متعدد از این مفهوم میتواند رسالت اصلی کاربرد «تعارض منافع» در جامعه را با تهدید روبهرو کند؛ چنانکه در لحظه ورود مفهوم جدید، آن به کجراهی افتد و به سرمنزل مقصد که میتواند راهگشا باشد، نرسد.
بر این اساس، متن پیش رو قصد دارد با توجه به برداشتهای متعدد از مفهوم تعارض منافع و آنچه در ادبیات جهانی از آن conflict of interest یاد میشود، تفکیک قائل شود و نحوه استفاده از آن را در میان کاربران فضای توییتری نشان دهد. در انتها نیز تعریف علمی و مصادیقی از آن ارائه میشود.
لازم به ذکر است مبنای تحلیل پیش رو، توئیتهای منتشر شده توسط کاربران فضای مجازی در بازه زمانی ۲۱ تا ۲۷ فروردین ۱۳۹۹ است.
تعارض منافع نابرابری نیست!
مفهوم عمومی از تعارض منافع ناظر بر تضاد و تعارض بین گروههای اجتماعی است. بر این اساس، تعارض منافع موقعیت اجتماعیای را نشان میدهد که دو یا چند گروه اجتماعی بر سر تصرف منافع بیشتر و یا سهمخواهی بیشتر با یکدیگر دچار درگیری و اختلاف هستند. این مفهوم پایهای تعارض منافع در پس مفهوم فنی و مضیقی که از تعارض منافع (conflict of interest) هست، قرار دارد. به عبارت دیگر، با عمیق شدن در هر یک از مصادیق تعارض منافع به مفهوم موقعیتهایی که فرد یا سازمان را در دوراهی انتخاب میان نفع شخصی/سازمانی و نفع عمومی/وظیفهی حرفهای قرار میدهد، درکی از تعارض در میان گروههای ذینفع وجود دارد که همان درک عام و مبنایی از تعارض منافع است.
اما این متفاهم عام تعارض منافع گاهی میتواند به مفهوم نابرابری اجتماعی نزدیک شود و بیش از پیش از مفهوم مضیق و محدود مذکور (conflict of interest) فاصله بگیرد.
یکی از مصادیق این مسئله را میتوان در توییتهای زیر و توییتهای مشابه درباره تعیین دستمزد کارگری دید. کاربر Proudhon نوشته است: «دعوای همیشگی بر سر حداقل دستمزد، از تضاد اساسی سرمایهداری نشات میگیره: صاحب سرمایه میخواد بیشترین کار رو بکشه و کمترین پول رو بده، کارگر میخواد کمترین کار رو بکنه و بیشترین پول رو بگیره. تضاد منافع کارگر و صاحب سرمایه تنها با الغای رابطهٔ employer-employee ممکنه» (۲۱ فروردین ۱۳۹۹). همچنین کاربر مَهدور با مفهومی نزدیک به این برداشت نوشت: «… این که از نگاه انسانی همه باید بالای خط فقر باشن به معنی این نیست که این کار شدنیه. الان تو ایران کف دستمزد رو بذاری ۳ تومن خیلی از بنگاهها اصلاً تعطیل میشن! یا حداقل کلی تعدیل میکنن. مسئله یک تعارض منافع بین کارگر شاغل و فرد بیکاره که به وضوح وجود داره و قابل انکار نیست.» (۲۳ فروردین ۱۳۹۹).
تعارض منافع انحصار یا دزدی نیست!
اساساً برای توضیح هر پدیدهای یک واژه استفاده میشود، در نتیجه چندان معقول و منطقی نیست که بخواهیم مفهوم تعارض منافع را به انحصار، رشوه، دزدی و یا فساد تقلیل دهیم. سوءبرداشتی که در این مقوله جای دارد این است که افراد برای ایجاد درک عمومیتر از مفهوم تعارض منافع، آن را به همراه واژه فساد استفاده میکنند اما هر فساد یا دزدی از منابع عمومی کشور، مترادف با تعارض منافع نیست، بلکه خود کلمه فساد بهترین توضیح آن عمل است.
کاربرBbc Flow 5769o8iiiui1 با اشاره به دزدها درباره تضاد منافع نوشت: «چرا دولت و حاکمیت نمیخواد املاک و زمینهای را بفروشه؟! چون باشروع این پروژه ارزش داراییهای دزدها و مفسدین و بانکها و… حداقل ۳۰% افت میکنه تضاد منافع ا% در مقابل ۹۹%» (۲۴ فروردین ۱۳۹۹).
از دیگر مصادیق بدفهمی تعارض منافع میتوان به کاربرد نادرست آن برای توضیح اعتقادات دوگانه، رفتارهای دوگانه و تشریح خیر و شر اشاره کرد. به طور مثال کاربر no border در بیان اختلافنظر چنین استفادهای از تضاد منافع کرده است: «… شاید بشه به جهان بفهمونیم ما همه انسانیم و نباید با هم بجنگیم ولی مگه فقط همینه؟ خیلی سطوح داره. تضاد منافع اعتقادات فکر و… انقدر زیاده ک تصور رسیدن به این وحدت غیر ممکنه. مگر با فیلترینگ ۹۹ درصد»(۲۱ فروردین ۱۳۹۹). همچنین کاربر Hossein Hosseini تعارض منافع را تقابل دو شخصیت برای یک جایگاه دانسته است: «برادران مجلسی آیا برای حل تعارض منافع در ساختار حقوقی برنامهای دارید؟ مثلاً امکان دارد یه روزی فردی که صب تا شب فوحششو به انقلاب میده، همه عمرش فساد بوده در جامعه و اکنون هم یک رانت قوی داره، جای یک آدم مظلوم که تحصیل کرده هست و مدام حلال و حروم کرده رو نگیره؟…» (۲۶ فروردین ۱۳۹۹).
مفهوم دقیق تعارض منافع در بیان کاربران توییتری
به لحاظ علمی تعارض منافع ناظر به یک موقعیتی است که فرد یا سازمانی در دو راهی انتخاب بین منفعت فردی یا سازمانی و منفعت عمومی جامعه و ادای وظیفه حرفهای قرار میگیرد. طبق تعریف دیگر، تعارض منافع مجموعهای شرایطی است که موجب میگردد تصمیمات و اقدامات حرفهای، تحت تأثیر یک منفعت ثانویه قرار گیرد. بر این اساس موقعیتها و شرایط رایج در تعارض منافع در بیشتر کشورها شناسایی شدهاند و برای مقابله با آن کدهای رفتاری و اخلاقی در آییننامهها تعریف شده است.
در بیان کاربران توییتری، توییت دال. نون حاکی از یکی از اشکال تعارض منافع است: «… چون بنیاد آقاخان از دولت بودجه دریافت میکنه، بنابراین هدیهٔ بنیاد آقاخان به نخست وزیر خلاف بوده چون تضاد منافع (conflict of interest) حساب میشه قانونا شما اجازهٔ هدیه دادن به کسی که تصمیم گیریاش ممکنه منافعی رو شامل حال شما کنه ندارید» (۲۵ فروردین ۱۳۹۹).
همچنین در خصوص تعارض منافع حوزه سلامت و بهداشت، کاربر Ashkan به تعارض درآمد و وظیفه اشاره کرده است: «یکی از شغلهایی که من مشکل دارم باهاش تراپیست ه. مصداق تضاد منافع با بیمار هست. چون میخواد از تو پول دربیاره و دلیل نداره فرایند کمک به تو رو سریعتر کنه. دوست داره آدما ساعتهای بیشتر بهش مراجعه کنن. در حدی کمک میکنه که حس کنی داره کمک میکنه ولی نه در حدی که کارت باهاش تموم بشه» (۲۵ فروردین ۱۳۹۹).
مطالبهٔ تعریف تعارض منافع برای شرکتها و تصریح کدهای رفتاری و اخلاقی برای پرهیز از موقعیت تعارض منافع را میتوان در توییت reza خواند: «…۲) چگونه ممکن است در بین همه شرکتها، این شرکت جزو نخستین شرکتهایی باشد که با ارز ۴۲۰۰ تومانی مجوز واردات مواد اولیه فاوی پیراوویر را بگیرد؟ با چه مکانیسمی به این موفقیت رسیده است؟ ۳) چرا بیانیه تضاد منافع برای هیات مدیره این شرکت در سایت شرکت وجود ندارد؟ »(۲۳ فروردین ۱۳۹۹).
به طور کلی، دلیل اصلی که این مثالها میتواند کاربرد درست از تعارض منافع را نشان دهد این است که در این مثالها میتوان دو سوی منفعت را تحلیل کرد که ناظر بر یک موقعیت هستند و لزوماً در آن، فساد رخ نمیدهد چون در این دو راهیها، امکان و قابلیت پیشگیری از فساد وجود دارند. در انتها باید اشاره کرد که هرچه افراد در فضای مجازی با دقت مفهومی و نظری بیشتری به دنبال بیان گلوگاههای تعارض منافع باشند، این پدیده به درستی در جامعه شناخته میشود، در نتیجه شناسایی و راهکار کاهش موقعیتهای تعارض منافع در دستور کار شرکتها و سازمانها قرار خواهد گرفت.