خانم وحیده احمدی فارغالتحصیل دکتری علوم سیاسی و عضو هیئتعلمی پژوهشکده مطالعات راهبردی است. مدتی سردبیر «ماهنگار دیدهبان امنیت ملی» از محصولات پژوهشکده بوده و از دو سال پیش در سمت معاونت پژوهشی پژوهشکده فعالیت میکند. پژوهشکده در طول سالهای اخیر در زمینههای مربوط به امنیت ملی فعالیت کرده است و دارای گروههای مختلف پژوهشی مانند گروه مطالعات ایران، مطالعات بینالمللی، مطالعات پایه و روششناسی و حقوق و امنیت ملی است.
احمدی در مصاحبه پیشرو کارآمدی را مهمترین مسئله نظام حکمرانی میداند که تمام مسائل دیگر را نیز دربر میگیرد. ازنظر وی اگر به سمت کارآمدی در همه سطوح حرکت کنیم دیگر مسائل حل خواهند شد. وی باور دارد که کارآمد سازی باید دستور کار نهادهای سیاستگذار و اجرایی در سطوح مختلف باشد و تعارض منافع و شفافیت و غیره در ذیل کارآمدی تعریف میشود.
- پژوهشکده مطالعات راهبردی با چه هدفی و در چه سالی شروع به فعالیت کرد؟
پژوهشکده مطالعات راهبردی در سال ۱۳۷۶ با اخذ مجوز از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بهعنوان اولین پژوهشکده غیرانتفاعی در حوزه مطالعات راهبردی و امنیت ملی با اهداف فرهنگسازی در ادبیات مطالعات راهبردی و امنیت ملی در سطوح علمی و اجرایی، ایفای نقش مؤثر در تصمیمسازی راهبردی کشور، تربیت نیروی انسانی متخصص در حوزه مطالعات راهبردی و امنیت ملی، برقراری پیوند میان مراکز علمی و تصمیمگیری، دیدهبانی علمی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و ارائه برآوردهای بهنگام و دقیق از محیط راهبردی آن، پایش و سنجش کارآمدی نظام کشورداری پا به عرصه علمی کشور گذاشت.
. پژوهشکده از آغاز تأسیس تاکنون توانسته در محافل آکادمیک و دانشگاهی بازنمایی قابل قبولی از خود داشته باشد. مهمترین و جریانسازترین کتابهای علوم سیاسی با رویکرد امنیت ملی در پژوهشکده تألیف و ترجمه شده است. در واقع کتابهای اینجا توانسته به نوعی منبع درسی در سطوح کارشناسی ارشد و دکتری قرار بگیرد. علاوه بر این، در نزدیک به سه دهه، پژوهشکده با توجه به حسن نیت و تعهد علمی و اعتقادی سلسله مراتب آن و نیز جذب و حضور نخبگان این حوزه در قالب اعضای هیئتعلمی و نیز کادر اجرایی به یک بلوغ کاری و حرفهای هم رسیده و محصولات بسیار مؤثری را با اهداف تبیین تحولات و رویدادها و نیز کمک به سیاستگذاری موفق و کارآمد در کشور تولید میکند که شاید بتوان گفت هیچکدام از لحاظ علمی بر دیگری ارجحیت ندارد، زیرا مجموعه مدام در تلاش است و سعی میکند استانداردها و معیارهای علمی را در همه آنها کاملاً رعایت کند و خدا را شکر بازتابهای خوبی هم داشته است. بخشی از محصولات ما در حوزه آکادمیک و دانشگاهی بازتاب پیدا میکند و بازنمایی و منتشر میشود؛ از جمله کتابها و محصولات دیگری مانند دیدهبان امنیت ملی و سالنمای امنیت ملی و فصلنامه مطالعات راهبردی. علاوه بر این سفارش پژوهشی هم به پژوهشکده داده میشود که در قالب پروژههای مهم و تأثیرگذار در این سالها انجام و به دست سیاستگذار رسیده است. اعضای هیئتعلمی که همه بر اساس اعلام نیاز پژوهشکده و از طریق سامانه وزارت علوم و تحقیقات پذیرفتهشدهاند، از نخبگان دانشگاههای برتر کشور بوده که برخوردار از رزومه قابلتوجه علمی و کاری هستند و با رویکرد راهبردی دقیق و همینطور مهارتهای بالای نگارش رویدادها و تحولات حوزه تخصصی خود را پوشش داده و مطالعات مختص به گروه خود را به پیش میبرند. ازاینرو خود پژوهشکده در تربیت نیروی انسانی مؤثر در این حوزه بسیار خوب عمل کرده و سرمایه قابلتوجهی از منابع انسانی را در اختیار دارد.
- حوزه کاری اصلی پژوهشکده امنیت ملی است؟
بله. ما در هر کاری را که میخواهیم انجام بدهیم، نسبتش را با امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران میسنجیم و در واقع خطوط اصلی ما را این ملاک و معیار مشخص میکند. ممکن است کتابهایی باشند که خیلی هم کتابهای خوبی باشند یا بههرحال گزارشهایی که لازم است نوشته شود ولی برای اینکه حوزه تخصصی خودمان را حفظ کنیم همیشه سعی میکنیم به دستور کار پژوهشکده متعهد باشیم و محصولاتی را تولید کنیم که نسبتش با امنیت ملی جمهوری اسلامی مشخصشده باشد.
- از دید شما بهعنوان پژوهشکده مطالعات راهبری، مهمترین مسئله نظام حکمرانی ایران در حال حاضر چیست؟
در ۲-۳ سال اخیر در حوزه حکمرانی کارهای خیلی خوبی انجام دادیم که در چهارچوب مقالات فصلنامه، دیدهبان امنیت ملی، کتابها و مجموعه مقالات چاپ شده است. وقتی میخواهیم در این موضوعات تأمل کنیم باید یادمان باشد انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران بهعنوان نظام برخاسته از آن با نظم موجود در منطقه و بینالملل که بر اساس نظام دوقطبی مبتنی بر تبعیض، وابستگی و دخالت در امور داخلی کشورها شکلگرفته بود، ناسازگار بود و بر مبنای شعار استقلال به دنبال برانداختن وضعیت قبلی و درانداختن طرحی نو بر اساس آرمانهای انقلاب رفت. بنابراین مخالفان و دشمنان خاصی علیه نظام سیاسی برآمده از انقلاب سر برآوردند که به نظر من ماهیت انقلاب ایران را درست درک نکرده بودند و جمهوری اسلامی را بهعنوان یک «دیگر» تهدید ساز به شمار میآوردند. یعنی نگاه و رویکرد خصمانه نسبت به جمهوری اسلامی هم وجود داشت. جنگ عراق در این فضا با خسارات بسیار به ما تحمیل شد و حتی این نگاه خصمانه حتی به سطح سازمانی هم رسید. یعنی میبینیم شورای همکاری خلیجفارس در مقابل جمهوری اسلامی بهعنوان یک نظام تازه تأسیس شیعی سربلند میکند و سعی میکند سنگاندازی و مانعتراشی در مسیر جمهوری اسلامی ایران را داشته باشد. نظام بینالملل هم بهجای خودش از هیچ دشمنی فروگذاری نکرد. این در حالی بود که جمهوری اسلامی از ابتدا تلاش کرده حسن نیت و اعتماد را بین همسایگان و فضای بینالملل ایجاد کند. برای مثال وقتی در مورد صدور انقلاب صحبت میشود خود بنیانگذار جمهوری اسلامی یعنی حضرت امام میفرمایند که منظور از صدور انقلاب این نیست که میخواهیم در کشورها مداخله داشته باشیم، یعنی ما میخواهیم الگوی ایرانی-اسلامی را به وجود بیاوریم. این حسن نیت در دوره مقام معظم رهبری هم همچنان تداوم پیدا کرد. بااینحال رقبای منطقهای و هم دشمنان منطقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی ایران بهویژه دشمنیهای رژیم صهیونیستی و همینطور مانعتراشیها و سنگاندازیهایی که آمریکا بعضاً یا سازمانهای بینالمللی که با خودش همراه میکرد یکی از مشکلات اساسی جمهوری اسلامی ایران بوده است. برای مثال ما حتی در مسئله توافق هستهای هم حسن نیت خودمان را نشان دادیم و تمام مراحل را گذراندیم اما عهدشکنیهایی اتفاق افتاد که اتفاقاً تحریمها و اعمال فشارها را بیشتر کرد. بنابراین یک بعدازاین مسئله ریشه خارجی دارد که تأثیرات آن در داخل و در بحث حکمرانی در کشور بازتاب پیدا میکند.
علاوه بر این باید در نظر داشت که جمهوری اسلامی یک نظام تازه تأسیس بوده که از قبل یعنی دنیای معاصر الگوی جامعی برای آن وجود نداشته است. یعنی یک نظام شیعی بر مبنای قوانین اسلامی، رعایت حقوق شهروندی و مردمسالاری قبل از جمهوری اسلامی ایران پا نگرفته که قابلیت الگوبرداری داشته باشد. این مسئله موجب شده بعضی از ضعفها در عرصه حکمرانی ایجاد شود که از حوزه سیاستگذاری و تصمیمگیری از مجلس تا دولت شروع میشود و بعضیاوقات موجب کلافهای سردرگم و پیچیدهای نیز شده است. در این میان تفاوتهای فرهنگی و مذهبی، تنوع قومیتها و بالطبع گستردگی مطالبات و از طرف دیگر مرزهایی که همواره نیاز بهصرف نیرو و هزینه برای امنیت آنها بوده و همینطور تحرکات گریز از مرکز که توسط گروهکها و حمایت و پشتیبانی دول و کشورهای دشمن ایجادشده است که همه این عوامل موجب برخی ناکارآمدیها در حوزه توسعه کشور شده است.
به نظرم این کارآمدی و کارآمدسازی میتواند کلید حل مشکلات کشور باشد. این مسئله از نهادهای سیاستگذار و اجرایی در سطوح مختلف اعم از شهرداری، استانداری، فرمانداری، سه قوه و… را در برمیگیرد. بسیاری از مشکلاتی که در حال حاضر کشور در حوزه حکمرانی با آن مواجه است در چهارچوب کارآمدی مؤثر موضوعیت خودش را از دست میدهد. با کارآمدی تأثیرگذار نهادها و بخشهای مختلف، تفکیک کارکردی رخداده و درنتیجه چرخه حکومتمندی و اعمال قدرت بهصورت مؤثر نقاط ضعف فعلی را اصلاح خواهد کرد.
- نظام حکمرانی ما دچار یک سری بحرانها و مشکلاتی مانند تعارض منافع، عدم شفافیت، تعارضات بین سازمانی یا فقدان دولت الکترونیک است. به نظر شما کدامیک از این مسائل مهمتر است؟ فکر میکنید این مشکلات مسائل شناساییشده شما را تشدید میکند یا تفاوتی ایجاد نمیکند؟
وقتی من از کارآمدی صحبت میکنم یعنی میتواند همه اینها را دربرداشته باشد. برای مثال اینکه از تعارض منافع صحبت میفرمایید، اصلاً در عالم سیاست اینگونه نیست که ما همیشه همسویی منافع را داشته باشیم. سیاست به معنای تعارض منافع است ولی مدیریت این تعارضها بهگونهای که منافع و امنیت ملی نظام را از خود متأثر نسازد، حائز اهمیت است. در غیر این صورت دیگر نمیتوانیم بگوییم تعارضهایی که وجود دارد تعارض منافع معمولی است، چون جمع و انباشت میشود و برای نظام هزینهساز میشود. یا وقتی از شفافیت سخن میگویید، ما اصلاً نمیتوانیم کارآمدی را تعریف کنیم بدون اینکه از شفافیت صحبت کنیم. یعنی شفافیت بخش مهمی از روند سیاستگذاری، تصمیمگیری و اجراست. هیچکدام از مؤلفههایی که گفتید را جدا از مسئله کارآمدی نمیبینم.
یک مثال از سیستان و بلوچستان عرض میکنم، آن چیزی که وجود دارد این است که میگوییم مشکل استانی مثل سیستان و بلوچستان چه میتواند باشد؟ آیا واگرایی قومی است؟ یعنی بلوچها میخواهند از ایران جدا بشوند؟ وقتی تحقیق میکنیم و با نخبگان آن استان صحبت میکنیم، میبینیم مسئله آنها واگرایی قومی نیست. یعنی بههرحال توسعهیافتگی که اینطرف مرز وجود دارد باعث میشود بلوچها نخواهند از ایران جدا بشوند. یعنی یک چنین قضیهای بهعنوان یک بحران در آن استان شکل نگرفته است. آیا مسئله تفاوتهای فرهنگی و مذهبی است؟ بله، تا حدودی این تفاوتها وجود دارد اما این هم قابل مدیریت است. یعنی بهعنوان بحران اصلی خودش را نشان نداده است. اما در این استان و دیگر استانهای مرزی مثل خوزستان چه چیزی بیشتر از موارد دیگر مسئله است؟ مسئله توسعهنیافتگی است. یعنی اگر این استان به حدی توسعهیافته باشد که مشکلات فعلی اقتصادی، شغلی و دیگر مشکلاتی که آلان وجود دارد را در آن استان نبینیم و سیستمی که آنجا در جریان است یعنی استانداری، فرمانداری و نخبگان کارآمد شود و در پایتخت هم خودش را نشان بدهد یعنی مجلس ما و نمایندگانی که از آن استان میآیند بدون اینکه بحث بلوچ یا سیستانی بودن مطرح باشد بهکل استان توجه کنند و توسعه پیدا کردن کل استان مدنظر باشد، این مسئله یک نوع کارآمدی را ایجاد میکند که درنهایت پیامدهایش مجموعه تصمیمگیری در این مورد را میتواند به موفقیت برساند. چون این مسئله ناخودآگاه در ساختار هم بازتولید میشود. برای مثال زمانی که در یک استان یک مسئله بحرانی پیش میآید بههرحال باید بودجهای برای آن در نظر گرفته شود؛ اما زمانی که این چرخه خودبهخود حر کت کند یعنی در چهارچوب خودش قرارگرفته باشد و در خطوط خودش در حال پیشرفت باشد بدون اینکه گرفتار مسائل و بحرانهای خاص خودش از جناحبندیها و سیاست زدگیها تا فسادهای ریزودرشت باشد، دیگر نیاز نیست که مثلاً بخواهیم خود انرژی کشور را فقط برای آن صرف کنیم چون خود آن بر غلتک افتاده و کار خودش را کرده است.
بااینحال یکی از ریشههای مهم در بحث ناکارآمدی که میتواند نظام حکمرانی را تحت تأثیر قرار دهد، سیاست زدگی در سطوح متفاوت است. یعنی زمانی این سیاست زدگی مرتبط با جهتگیریها و وابستگیهای جناحی است که تصمیمات و سیاستها را از خود متأثر میسازد و یکزمانی در پایینترین سطوحِ سیستم مانند انتصابات و انتخابها و تصمیمات نهادهای اجرایی در گوشه و کنار کشور نمود پیدا میکند. در پی این سیاست زدگی بهجای اینکه عینک منافع ملی جمهوری اسلامی محک و معیار تصمیمگیری و ارزیابی و سنجش تصمیمات باشد، معمولاً با عینک تعلقات حزبی و جناحی مسئله دیده میشود، به همین خاطر هدف اصلی یعنی تلاش برای امنیت همهجانبه نظام مغفول میماند.
- آیا مثالی از موردی به ذهنتان میرسد که پژوهشکده به مسئلهای رسیده است و در مطرح کردن آن با سیاستگذار در نظام حکمرانی شکستخورده یا موفق شده ولی بعداً در اجرا شکستخورده باشد؟
پژوهشکده همواره تلاش کرده تا در تولیدات خود، از کلیگوییهایی که برای سیاستگذار مفید نخواهد بود، اجتناب کند و در هر پژوهشی با رویکردی راهبردی پدیده موردنظر را از همه جوانب تبیین کند. بهعنوان نمونه یکی از محصولاتی که پژوهشکده در دو سال گذشته، بهصورت کاملاً موفقیتآمیز بهپیش برده است و خداروشکر در نهادهای سیاستگذار نیز بازتاب بسیار خوبی داشته، پروژههای مسئله شناسی امنیت و پیشرفت در استانهای مختلف بوده است. در این پروژهها تلاش شده تا مهمترین مسائل حکمرانی در هر استانی به تفکیک بررسیشده و برای آن چارهاندیشی شود. شاید صدها مصاحبه از فرمانداری تا استاندار، امامجمعه، نمایندگان مجلس، مقامات نظامی، نخبگان فرهنگی و مدنی به روش کیفی انجامشده تا نتیجه پژوهش از طریق روشهای کمی به دست آید. در ۱۰ یا ۱۱ استان این کار را انجام دادیم؛ مثل آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، کردستان، زنجان، تهران، سیستان و بلوچستان، خوزستان، هرمزگان. ما پروژه رو به نحو احسن انجام داده و به سیاستگذار انتقال داده میشود ولی برای اجرا دیگر پژوهشکده دخیل نیست. تنها تلاش پژوهشکده انتقال درست و سریع و جامع مسائل به سیاستگذار است. ما نمیتوانیم نسبت به اجرا انتظار خاصی داشته باشیم چون دیگر در حیطه کاری ما نیست. بازتاب این پروژهها نشان داده که اتفاقاً کار توسط سیاستگذار دیدهشده و انتقال آن بهدرستی انجامشده است.
از دیگر محصولات پرافتخار پژوهشکده، سالنمای امنیت ملی و چشمانداز سال آینده است؛ مثلاً سالنمای امنیت ملی سال ۹۹ و چشمانداز سال ۱۴۰۰٫ ما ضمن تبیین وقایع و رویدادهای مهم یک سال گذشته، تلاش میکنیم تا با تحلیل درست روندهای کنونی، به تخمین وضعیت آتی آن بپردازیم. سال نمای امنیت ملی که ۱۰ سال از انتشار آن میگذرد در یک دهه گذشته هم در مقام تبیین رویدادها و هم در تخمین وضعیت آتی بسیار سربلند بوده و جزو یکی از افتخارات پژوهشکده مطالعات راهبردی است بهگونهای که از یک ماه قبل از انتشار نهادهای مختلف با پژوهشکده تماس میگیرند و خواهان دسترسی سریعتر به این محصول هستند. مثلاً پارسال به علت شیوع کرونا به مدت یک ماه چاپ سالنمای امنیت ملی به تعویق افتاد و از جاهای مختلف مثل برخی وزارتخانهها با ما تماس گرفتند و آن سالنما را از ما با جدیت پیگیری کردند. بسیاری از اتفاقاتی که امسال امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را تحت شعاع قرار داد، در سال نمای سال گذشته و در بخش چشمانداز توسط اعضای هیئتعلمی ما گفتهشده و هشدار دادهشده بود. زمانی هست که هشدارها جدی گرفته میشود و زمانی هم هست که ممکن است نهادها هشدارها را جدی نگیرند ولی پژوهشکده در این زمینه همیشه فعال عمل کرده و تلاش داشتیم تا فقط به تولید نپردازیم و در انتقال آن به سیاستگذار و اطلاع نهادهای ذیربط در مورد آن محصول هم سهیم باشیم و خدا را شکر تا حدود زیادی هم نتیجه کار را دیدهایم و اعتماد به پژوهشکده نتیجه این تلاشها بوده است.
- بین پژوهشکده و اندیشکده تفاوت ظریفی قائل میشوند. معتقدند پژوهشکده کار علمی میکند و اندیشکده علاوه بر کار علمی در حوزه اجرا هم با سیاستگذار وارد میشود. میگویند شاید پژوهشکده حوزه اجرا را درست نشناسد، پژوهشش را میکند و بر اساس فکتهای علمی نظر میدهد ولی ممکن است آن پژوهش در عمل خیلی به کار نیاد. شما این را قبول دارید؟
سال گذشته یکی از مداخل سالنمای امنیت ملی آموزشوپرورش و چالشهای این سیستم در کشور بود که کشورهای مختلف را با نگاه مقایسهای بررسی کردیم و جالب بود که حجم دادههای علمی که در ایران به دانشآموز و دانشجو داده میشود بیشتر از کشورهای دیگر و نظامهای آموزشی دیگر است. یعنی برای مثال کسی که در ایران لیسانس فیزیک میخواند شاید در مقابل یک نفر که دانشجوی دانشگاههای خارجی باشد سطح بالاتری از دادههای این علم را در ذهنش انباشت میکند. بهرغم این مسئله آنها موفقتر عمل میکنند. دلیل اصلی آن است که در نظامهای آموزشی آنها اینکه فقط داده و فکت انتقال داده شود، اهمیت ندارد بلکه تمام تلاش آنها برای انتقال «شناخت درست» در فرایند یادگیری است زیرا انباشت داده بهتنهایی نمیتواند نتیجهبخش باشد. من هم با شما موافق هستم که کار اصلی پژوهشکده پژوهش است و باید پژوهش تولید کند. اما پژوهش باید بر اساس «شناخت جامع، واقعی و بنیادین» مسائل و نیازهای اصلی کشور پیش رود. وقتی پژوهشکدهها بتوانند این مرحله را بهدرستی انجام دهند نیازی نیست وارد فاز اجرا شوند بلکه سیاستگذار خود در هر حوزهای به سمت تولیدات شما سوق پیدا میکند زیرا محصولی که پژوهشکده درنتیجه این رویکرد تولید کرده است، به کمک سیاستگذار شتافته و وی را در شناخت و تصمیمگیری درستتر یاری میکند. این ماهیت و فلسفه وجودی همه اتاقهای فکر در جهان است به خاطر همین تفکیک خاصی بین پژوهشکده و اتاق فکر در ادبیات کشورهای دیگر وجود ندارد چون نیاز سیاستگذار در پژوهشکدهها یا اتاقهای فکر پاسخ داده میشود.
پژوهشکده مطالعات راهبردی همواره از هیئتعلمیهای خود انتظار داشته که با این نگاه و رویکرد راهبردی در چارچوب امنیت ملی جمهوری اسلامی و بر اساس نیازهای کشور، محصولات را تولید کنند و روسا و سلسلهمراتب محترم پژوهشکده در مقابل، همواره سعی میکنند با نهادهای مختلف در ارتباط باشند تا ارتباط بین نیازهای این نهادها و کار پژوهشکده به صورت محکم تداوم داشته باشد. بدیهی است که بعضی از محصولات پژوهشکده در فضای دانشگاهی بازنمایی شده و موردتوجه قرار میگیرد چون نیازهای تئوریک فضای آکادمیک را پاسخ میدهد و برخی دیگر از محصولات ما مختص به نهادهای سیاسی و مقامات تصمیم گیر بوده است.
اگر فرض کنیم به نظر پژوهشکده یکی از مسائل حکمرانی ایران ناکارآمدی بخشهایی از سیستم باشد که باید کارآمد شوند، آیا پژوهشکده راهکاری برای مسئله دیده است؟
بعضی وقتها نمیتوانیم با یک راهبرد کلی مسئله را حل کنیم. راهبردهای کلی را همه دادهاند. مثلاً ما میگوییم شفافیت باید باشد، شفافیت یک راهبرد کلی است ولی وقتی میگوییم «شفافیت»، راهبرد این مسئله باید در پاسخ به پرسشهای دیگر بررسی شود یعنی چه چیزی شفاف بشود؟ کجا باید شفاف باشد و کجا نباید شفاف باشد؟
- منظور من هم همان جزئیات است. برای مثال شما با یک پشتوانه نظری یک توصیه سیاستی مثلاً در خصوص ناکارآمدی در سیستم سلامت یا در امنیت غذایی آماده کرده باشید، آیا چنین کارهایی داشتید؟
قطعاً بوده است. برای نمونه پژوهشکده در یک سال گذشته کتابی با عنوان «کارآمدی» را منتشر کرد که در آن نهتنها پشتوانه نظری کارآمدی پوشش داده شد بلکه توصیههای راهبردی در این خصوص نیز از غنای قابلتوجه در آن برخوردار بوده است یا کتاب دیگری با عنوان توسعه و توازن منطقهای منتشر کردیم که از همین شیوه پیروی میکرد. در حوزه سیاست خارجی و راهبردهایی که باید در دستور کار قرار داده شود نیز پژوهشکده بسیار پیشرو عمل کرده است. جلسات مختلفی با سیاستگذاران در حوزههای فوق ترتیب دادهشده و نتایج خوبی نیز از آن گرفتهایم. ضمن اینکه توصیههای راهبردی و پشتوانه نظری به یک محصول پژوهشکده، ختم نشده است. فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات راهبردی یا دیدهبان امنیت ملی که هرماه بهصورت منظم منتشر میشود، همه در همین راستا عمل میکنند. هرساله نیز نقاطی که باید اصلاح شود یا اضافه شود طی جلسات سیاستگذاری در داخل خود پژوهشکده به شور و تبادلنظر گذاشته میشود. بهعنوان نمونه طی همین جلسات در سال گذشته مداخل مهمی به پیشنهاد ریاست محترم پو نیز اعضای هیئتعلمی پژوهشکده به سالنما اضافه شد در حوزه زیرساختهای کشور، در حوزه آموزشوپرورش، در حوزه قضائی و نیز در حوزه اقتصادی که همه اینها هرچند با تلاشهای گسترده اعضای پژوهشکده انجام شد اما بسیار موردتوجه مخاطبان قرار گرفت. در سطوح دیگر هم این توصیههای راهبردی همواره مدنظر بوده است. بهعنوان نمونه در چند ماه گذشته گزارش در مورد سازمان ثبتاسناد و املاک کشور و چالشها و نقاط ضعف آن و نیز راهبردهای لازم برای اصلاح این ساختار در دیدهبان امنیت ملی به نگارش درآمد یا ویژهنامه فرهنگی دیدهبان که به وضعیت کالاها و محصولات فرهنگی در کشور پرداختهشده بود.
- به نظر شما آیا پژوهشکدهها و اندیشکدهها باید در خصوص یک مسئله با هم تعامل داشته باشند و به صورت همکاری کار کنند یا هر پژوهشکده، اندیشکده یا موسسه تحقیقاتی میتواند راه خودش را برود؟
صادقانه عرض کنم، در ایران فرهنگ رقابت منفی وجود دارد. بعضی وقتها شما نمیتوانید دو پژوهشکده که حتی در یک زمینه کار میکنند را مجاب کنید که میتوانند با یکدیگر همکاری داشته باشند. چون منافع سازمانی را در اولویت قرار میدهند و نه منافع جمعی و ملی کشور که این پیامدهایی مانند هدر دادن انرژی، وقت، بودجه، سرمایه و بیتالمالی که به مرکز دولتی داده میشود. برای مثال اینجا محصولی تولید میشود و بعد میبینیم فلان موسسه یا پژوهشکده مشابه همان محصول را چاپ میکند با این تفاوت که ازلحاظ کیفی پایینتر بوده و از نگاه کارشناسانه دقیق و مؤثر برخوردار نیست. یک بودجهای صرف میکند و میخواهد بگوید من هم این را دارم، بدون اینکه هدفمند باشد صرفاً یک نوع نمایش و تبلیغ است. خیلی وقتها هم به نتیجه نمیرسد چون در همان حد نمایش باقی میماند.
این در حالی است که هیچ پژوهشکدهای نمیتواند بدون همکاری با نهادهای دیگر بهتنهایی بهصورت مستمر خروجی قابل قبولی داشته باشد. رویکرد همکاری در پژوهشکده مطالعات راهبردی همواره وجود داشته است. ما در سال گذشته با نهادهای مختلف ازجمله معاونت اجتماعی ناجا، مؤسسات اقتصادی، پژوهشکده آموزشوپرورش، سازمانها و پژوهشکدههای قضایی، بخشهای سیاستگذار در حوزه علم و فناوری و … تماس داشتهایم و به همه آنها اعلام کردهایم که با همکاری آنها سالنما را منتشر خواهیم کرد و از آنها صرفاً درخواست جلسات خبرگی داشتهایم تا محصولی که به دست سیاستگذار میرسانیم ازلحاظ شناخت و تشخیص مسائل و راهبرداندیشی محصول موردنظر جامع و تأثیرگذار باشد. همچنین دیدهبان امنیت ملی را به نهادهای مختلف ارسال میکنیم تا آنها هم در جریان پژوهشهای ما قرار بگیرند. اما اینکه جاهای دیگر تا چه حد این روحیه همکاری را با سایر پژوهشکدهها و نهادها دارند، در جریان نیستم اما این همکاری با دانشگاهها، مؤسسات پژوهشی و حتی نهادهای اجرایی بخشی از کار پژوهشکده بوده است. البته بعضی وقتها گزارشهایی به اینجا میرسد که مثلاً میگویند ما در این حوزه کار کردیم و نتیجه را برای شما هم فرستادیم تا بهرهبرداری کنید و تعهد و وجدان کاری نسبت به این زمینه دارند. اینگونه نیست که اصلاً همکاری وجود نداشته باشد، وجود دارد و ضرورت زیادی هم دارد و لازمه تحقیق است. وقتی تحقیق تا جایی پیش برده شود و نفر بعد ادامه کار را بدهد آن ارزشمند است وگرنه این مسیر بدون پیشرفت قابلملاحظهای مدام تکرار میشود.