درباره شبکه بینالمللی توسعه (باند)
«باند» شبکهای است متشکل از بیش از ۴۰۰ سازمان مردمنهاد بریتانیا است؛ ؛ سازمانهایی که طیفی از نهادهای تخصصی کوچک تا نهادهای بینالمللی بزرگ را در بر میگیرند. این شبکه در سال ۱۹۹۳ با ۶۱ عضو راهاندازی شده و درزمینۀ توسعۀ بینالمللی و توسعۀ آموزش فعالیت میکند. هدف باند بهبود میزان و کیفیت مشارکت انگلیس و اروپا در توسعه بینالمللی، ریشهکنکردن فقر جهانی و دفاع از حقوق بشر است. در این راهنما شمال و جنوب کشور انگلستان منظور است. در توضیح ماموریتهای این شبکه آمده است:
طی دورانی که به شکل روزافزونی دشوار میشود، خیریهها و نهادهای مدنی شرایط دشوارتری برای دستیابی به ماموریتهای پیش رو میبینند.. ما (سازمانهای خیریه و مردمنهاد) به یکدیگر پیوند می خوریم تا همدیگر را تقویت کرده و شبکهای پویا از سازمانهای مدنی متنوع برای کمک به ریشهکن کردن فقر، نابرابری و بیعدالتی جهانی پدید میآوریم.
این بنیاد علاوه بر اقدمات حمایت طلبی و جذب منبع از خیرین، حق عضویت اعضا و ارائه خدمات، از کمکهای نهادهایی نظیر نهدا خیریه بیلگیتس نیز استفاده میکند.
این شبکه برنامهی آموزشی وسیعی برای اعضای خود و عموم افراد در دستهبندیهایی شامل رصد و ارزیابی، جذب منابع، حمایت طلبی، برنامهریزی، شفافیت، رهبری و خودمحافظتگری دارد.
راهنمای پیش رو، کتابچهی مختصری است که این شبکه در چارچوب برنامهی آموزشی حمایت طلبی برای اعضای خود تدوین کرده است.
حمایت طلبی چیست؟
حمایت طلبی فرایند استفادۀ استراتژیک از اطلاعات، برای تغییر سیاستهایی است که زندگی افراد محروم را تحت تأثیر قرار میدهند؛ در انگلستان، این فرآیند اغلب شامل رایزنی با نهادهای سیاسی و توسعهای شمال کشور است. سازمانهای مردمنهاد جنوب انگلستان، برای به چالش کشیدن سیاستهای محلی، ملی و بینالمللی، بهطور فزایندهای در حالِ توسعۀ مهارتهای حمایتطلبی هستند.
اقدامات حمایت طلبی شامل تقویت ساختارهایی است که افراد فقیر از طریق آنها میتوانند در تدوین سیاستهایی که زندگی آنها را کنترل میکند، مشارکت داشته باشند؛ بهعنوانمثال در توسعۀ شبکههای محلی قدرتمند و نمایندگی در نهادهای مدنی محلی و ملی. پروژههایی که مشارکت افراد متأثر از تغییر سیاستها را درزمینۀ توسعه، پیادهسازی و نظارت بر فرآیند حمایتطلبی برمیانگیزند، احتمال موفقیت بیشتری دارند.
تعریف حمایت طلبی
ادواردز (۱۹۹۳) تعریف زیر را از حمایت طلبی ارائه میدهد:
هدف این فرآیند متحول ساختن روشهای خلق قدرت، منابع و ایدهها، و تغییر نحوۀ توزیع و بهکارگرفتهشدن آنها در سطح جهانی است؛ بهطوریکه مردم و سازمانهای جنوب کشور شانس واقعیتری برای کنترل فرآیند توسعۀ خود داشته باشند.
او دو روش متفاوت را برای تغییر سیاستها به سازمانهای مردمنهاد پیشنهاد میکند. البته این دو روش منفک از هم نیستند و درواقع یک استراتژی مؤثر احتمالاً از هر دو روش استفاده خواهد کرد.
-
رویکرد الغاگر
این رویکرد سطح سیاسی نهادها را هدف قرار میدهد و تلاش میکند تا بر روندها، ساختارها و ایدئولوژیهای جهانی تأثیر بگذارد. این رویکرد باعث مقابله با تعداد زیادی از گروههای ذینفع میشود و برای رسیدن به اهداف خود به حمایت گستردهای نیاز دارد. این رویکرد احتمالاً به انتقاد عمومی از ایدئولوژی غالب و رویارویی با آن میپردازد.
-
رویکرد اصلاحگر
این رویکرد سطح فنی و منطقهای نهادها را هدف قرار میدهد و سعی دارد تا بر روی سیاستها، برنامهها یا پروژههای خاصی تأثیر بگذارد. اهداف این رویکرد گشودگی بیشتری در برابر انتقادهای سازنده دارند، اما اگر قرار باشد دیدگاهها و انتقادات سازمانهای مردمنهاد جدی گرفته شوند، دستیابی به این اهداف نیازمند سطح بالاتری از دانش فنی است؛ دانشی که مبتنی بر یک تجربۀ عملی باشد. حمایت طلبی در این شکل احتمالاً بهصورت پنهانی انجام میگیرد و حالتی مشارکتی دارد.
دلایل انجام اقدامات حمایت طلبی
در اوایل دهه ۱۹۹۰، سازمانهای مردمنهاد پیشرو در شمال کشور، دریافتند که تأثیر کار آنها موقتی و مقیاس این تأثیرات کوچک است. درنتیجه آنها استراتژیهایی را برای افزایش مقیاس تأثیرگذاری خود تعیین کردند.
- توسعه و کار در شرایط اضطراری، بعید است بهتنهایی بتواند پیشرفتهای پایداری را در زندگی افراد فقیر ایجاد کند. حمایت طلبی ابزاری است که میتواند با استفاده از تجربۀ برنامههای اجراشده، تأثیر سیاستهای عمومی موجود را بر زندگی فقرا نشان داده و گزینههای بدیلی را پیشنهاد دهد.
- حمایت طلبی، بهویژه حمایتطلبی در جنوب کشور، با مسئلۀ توانمندسازی در ارتباط است. حمایت طلبی ابزاری است برای تسهیل فرآیندی که طی آن افراد میتوانند با بیان نیازها و خواستههای خود، اعتمادبهنفس و توانایی تأثیرگذاری بر تصمیماتی را که بر آینده آنان تأثیر میگذارد، بهدست بیاورند.
- فرصتهای سازمانهای مردمنهاد برای تأثیرگذاری بر سیاستها، به دلایل مختلف در حال افزایش است؛ ظهور رویکردهای توسعۀ مشارکتی، کار با شرکا و رویکرد مبتنی بر حقوق، کار با همتایان جنوبی را آسانتر میکند. بهعلاوه، امروزه، بیشازپیش از سازمانهای مردمنهاد (در شمال و جنوب) انتظار میرود که درزمینۀ جبران کاهش هزینهها بهعنوان بازوی دولت عمل کنند و بنابراین دخالت مستقیم بیشتری در تدوین سیاستها داشته باشند.
نقطۀ آغاز فرآیند اقدامات حمایت طلبی
برای طراحی استراتژی حمایت طلبی هیچ راه تماماً «درستی» وجود ندارد و همه روشها متفاوت از یکدیگر هستند. در این راهنما تعدادی ابزار مهم برای ساختارمند کردن تفکر شما در مورد اولویتها و اقداماتتان درزمینۀ اقدامات حمایت طلبی ارائه شده است و این ابزارها میتوانند در کمپین شما مورد استفاده قرار گیرند. بااینحال کمپینها این ابزارها را در وضعیتهای متفاوتی به کار میگیرند. بهعنوانمثال، ممکن است یک کمپین مشارکتی «تحلیل مشارکتکنندگان» را نه صرفاً در یک زمینه، بلکه در تمامی حوزههای کار خود وارد کند. همچنین درسهایی که در طی این فرآیندها میآموزید، اطلاعات جدیدی را برای شما به بار خواهد آورد. بنابراین فرایند تدوین استراتژی حمایت طلبی یک فرآیند چرخهای بوده و مستلزم بازنگری در فرضیات و تصمیماتی است که در مراحل قبل اتخاذ شدهاند.
-
سازمان خود را تحلیل کنید
انجام تحلیل اسوات (SWOT) از سازمان، یکی از راههای شناسایی موضوعاتی است که باید روی آن کار کنید. نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهایی را که پیشبرد اقدامات حمایت طلبی، برای اهداف و رسالتتان به بار میآورد، ارزیابی کنید.
-
اهداف خود را مشخص کنید
موضوع کار خود را شناسایی و درباره آن تحقیق کنید. اهداف باید مشخص، قابلسنجش، قابلدستیابی، واقعبینانه و دارای یک بازه زمانی مشخص بوده و به اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تفکیک شده باشند.
-
تحلیل ذینفعان
تمامی ذینفعان را مشخص کنید. چه کسی تحت تأثیر قرار خواهد گرفت؟ جامعه هدف، متحدین، مخالفان و ذینفعان داخلی را تعیین کنید. ذینفعان اصلی را در اولویت قرار دهید.
-
ائتلافسازی
ائتلافهایی برای دستیابی به منابع و پشتیبانی بیشتر تشکیل دهید.
-
برنامهریزی مشارکتی
اجازه دهید شرکا در شناسایی مسائل و طراحی استراتژی مداخله کنند.
-
نقشها یا مسئولیتهای هر یک از ذینفعان را تعیین کنید.
-
جامعه هدف خود را مشخص کنید.
افرادی را که میتوانند تغییرات موردنظر شما را ایجاد کنند با دقت شناسایی کنید.
-
تحلیل جامعه هدف
آنان چگونه تصمیم میگیرند؟ آنان از چه کسی حرفشنوی دارند؟
-
پیام موردنظر خود را تعریف کنید
در مورد اطلاعات موردنیاز خود تصمیم بگیرید. آیا برای اثبات ادعای خود به جامعۀ هدف به تحقیقات بیشتری نیاز دارید؟
-
شناسایی رسانه
مفیدترین رسانه برای مخاطب قرار دادن جامعۀ هدف کدام است؟ برای رساندن پیام خود چه مسیری را باید طی کنید؟
قوانین طلایی برای مدیریت یک پروژۀ حمایت طلبی
- یک تیم همهفنحریف تشکیل دهید که در تمامی زمینهها سررشته داشته باشند.
- حمایت مدیران ارشد و متولیان را جلب کنید.
- ذینفعان داخلی و خارجی را مطلع نگهدارید.
- نقش همه اعضای تیم را روشن کنید.
- به حامیان خود بازخورد نشان دهید؛ به آنها بگویید که تأثیر آنها چیست.
- از نقطهای آغاز به کار کنید که افراد در آن قرار دارند؛ به همۀ آنان یک نقطۀ آغاز نشان داده و گام بعدی را با آنان مطرح کنید.
- از مزایای راههای میانبر بهره ببرید.
- برای کار خود اهداف روشنی تعیین کنید.
- از شبکهها با دقت استفاده کنید؛ انتظارات و اهداف خود را به اشتراک بگذارید.
- بر مواردی که به اشتراک میگذارید و بر نحوۀ دستیابی به اهدافتان متمرکز شوید.
- در طول روند برنامهریزی صبور باشید.
- اجازه ندهید برخی افراد، صداهای دیگر را به حاشیه ببرند.
- در مورد همپیمانان و جامعۀهدف خود، روی افراد تمرکز کنید، نه سازمانها.
- بین فرآیندهای تحقیق، برنامهریزی، اجرا و ارزیابی، تعادل برقرار کنید.
برنامه عمل
- یک جدول زمانی آماده کنید و لیستی از رویدادها و فرصتهای خارجی و داخلی که میتوانند بهعنوان یک نقطۀ جهش عمل کنند، تهیه کنید.
- فهرستی از فعالیتهایی که باید انجام شوند تهیه کنید و ترکیبی از «ابزارهای» مناسب را برای خطاب قراردادن مخاطبان خود پیدا کنید. ابزارهایی ازجمله رایزنی مستقیم، تبلیغات عمومی، رسانهها و غیره.
- مسئولیت افراد در جهت انجام این اقدامات را تعیین کنید.
- مشکلات و موقعیت فعالان اصلی را تحلیل کنید. چه چیزی ممکن است در آینده تغییر یابد؟
چند نکته مهم
- آگاهی عمومی یک مؤلفه اساسی است. از هر فرصتی برای افزایش توجه عموم نسبت به مسئلۀ خود استفاده کنید.
- اهداف باید واقعبینانه باشند. ممکن است موفقیت شما در گرو این باشد که یک مسئلۀ معین را در دستور کار خود نگهدارید.
- رایزنی باید چندین استراتژی را در همه سطوح در بر بگیرد و مخاطبان مختلف را هدف قرار دهد.
حمایتطلبی مشارکتی
حمایت طلبی مشارکتی (که بعضاً بهعنوان اقدامات حمایت طلبی از جانب جنوب کشور یا حمایت طلبی ذینفعان نیز شناخته میشود) روندی است که طی آن افراد از طریق بیان نیازها و خواستههای خود، اعتمادبهنفس و توانایی تأثیرگذاری بر تصمیماتی را که بر آیندۀ آنان تأثیر میگذارد، به دست میآورند.
مشارکت یک فرآیند پیچیده است که باعث پیشبرد امر توسعه میشود. در اصل اعتقاد بر این است که بایستی روابط قدرت بین شمال و جنوب را به چالش کشید و بهترین راهحل مقابله با فقر و نابرابری توسط کسانی تعریف میشود که زندگی آنها مستقیماً تحت تأثیر قرار گرفته است. بااینحال، این تأثیرات بهانحاءمختلف و برای افراد مختلف روی میدهند.
تعیین دستورکار سیاسی
- حمایت طلبی از تمرکزگرایی و ساختار مبتنی بر سلسلهمراتب بینیاز است.
- مشارکت میتواند افرادی با منافع متفاوت را گرد هم آورد. بااینحال، مشارکت همواره به معنای اجماع نیست و در مواقعی که افراد دیدگاههای مختلفی دارند، مشارکت به معنای موافقت با دیدگاه اکثریت است.
- در مواجهه با موقعیتهای سیاسی حساس، مشارکت میتواند امکانهای پیشارویتان را به شما نشان دهد؛ اینکه در عین حفظ یک ائتلاف حساس و شکننده، تا کجا میتوانید پیش بروید و چهحرفهایی میتوانید برای گفتن داشته باشید.
ایجاد تغییرات پایدار
- تغییراتی که به نمایندگی از جانب مردم جنوب ایجاد شدهاند، هرچند که بهخوبی برنامهریزی شده باشند، بدون اختیاراتی از جانب آنان، بعید است که تغییراتی پایدار باشند.
- ایجاد ظرفیت حمایت طلبی در جنوب، به افراد فقیر این امکان را میدهد تا مشکلات خود را تجزیهوتحلیل کنند، مسیرهای حل آنها را شناسایی کنند و در درازمدت، انواعی از تغییرات پایدار را ایجاد کنند.
- اعتبار گروه حمایت طلب، عنصری کلیدی در جهت تأثیرگذاری پایدار آن است.
- تلاشهای مشترک احتمالاً تأثیر بیشتری خواهند داشت، اما گروههای بزرگ بهقدر کافی چالاک نخواهند بود و ممکن است غیرقابلکنترل باشند.
- برخورداری از اطلاعات و انجام تحلیل، منابعی کلیدی برای حمایتطلبی در سازمانهای مردمنهاد هستند.
- فرآیند حمایت طلبی نیازمند زمان و منابع قابلتوجهی ازجمله گروهی از پرسنل ماهر است.
- کمپینهای موجود در شمال کشور باید سازمانهای شریک در جنوب را نیز به کار بگیرند. این مسئله تنها به حفظ مشروعیت مربوط نیست، بلکه به معنای ارتباط مداوم با واقعیتهای محلی نیز هست.
- مشارکت همواره به معنای جستوجو برای شرکای همکاری از جانب سازمانهای مردمنهاد شمالی نیست. در جنوب کشور نیز اجتماعات و شبکههایی وجود دارند که کار حمایت طلبی خود را انجام میدهند و به دنبال شرکای مستقر در شمال هستند تا در تغییر سیاستها و افزایش آگاهی، آنان را یاری رسانند.
ایجاد مشروعیت و پاسخگویی
- مشارکت سازمانهای جنوبی برای کمپین مشروعیت و اعتبار به همراه میآورد، سیاستگذاران نشان دادهاند که نسبت به آراء، نظرات و خواستههای جوامع جنوبی پذیراتر هستند تا نسبت به کسانی که در شمال کشور مستقر بوده و تصور میکنند که نمایندۀ جنوب هستند.
- بهکارگیری سیستمهای پاسخگوییِ متقابل بهترین راه برای ایجاد وضعیت برابر برای طرفین شراکت است، بدینترتیب که هر دو شریک بتوانند با یکدیگر آزادانه و صادقانه درباره آنچه از این مشارکت به دست میآورند و نحوه استفاده از منابعی که توسط طرف دیگر فراهم شده است، صحبت کنند. بیان نشدن این مسائل اعتماد طرفین را نسبت به یکدیگر از بین میبرد.
بیشترین استفاده از منابع موجود
- هر چیزی در کلیت آن، اگر بهدرستی مدیریت شود، بیش از مجموع اجزای آن خواهد بود.
- شرکا مهارتهای مختلفی دارند و نحوۀ دستیابی آنها به چیزهای مختلف، متفاوت است.
- گروههای مختلف به سیاستگذاران مختلفی دسترسی دارند.
- همکاری با نهادها و افراد همفکر باعث میشود که مزایای هر عضو شناسایی و بهرهبرداری شود و از تکرار و تکثیر مهارتهای مشابه جلوگیری شود.
- مشارکت به گروههای مختلف افراد فرصت میدهد تا نقشهای خود را تعریف کنند، و در مورد کارهایی که میخواهند انجام دهند، کارهایی که میتوانند انجام دهند و آنچه فکر میکنند شما میتوانید انجام دهید، با شما صحبت کنند.
- مشروعیت و فعالیتهای مشارکتکنندگان نباید منبعی برای سوءاستفاده قرار بگیرد.
- سازمانهای مردمنهاد شمالی از افراد با تجربه و ماهر در جنوب کشور، چیزهایی درزمینۀ اقدامات حمایتطلبی میآموزند.
حمایت طلبی مشارکتی: از کجا باید شروع کرد؟
۱٫اهداف خود را با جزئیات کافی برای ارائه به ذینفعان مشخص کنید.
۲٫لیستی از کلیۀ ذینفعان که ممکن است بخواهید از آنها دعوت به عمل آورید، تهیه کنید.
۳٫مزایا و مشکلات بالقوۀ کار با افراد تعیینشده را تجزیهوتحلیل کنید.
۴٫حداقل در مورد یکی از ذینفعان اصلی (الف) انتظاراتی را که تصور میکنید ممکن است فرد ذینفع از فرآیند حمایت طلبی خود داشته باشد مشخص کنید (ب) مسئولیتهایی که تصور میکنید فرد ذینفع تمایل به انجام آن دارد، تعیین کنید.
۵٫بهمنظور قدرت بخشیدن به کلیت کمپین، راههایی را که میتوان برای پشتیبانی از اقدامات حمایت طلبانۀ هریک از طرفین به کار گرفت، لیست کنید.
۶٫کانالهای ارتباطی لازم را برای مطلع ساختن ذینفعان از تمام مراحل پروژه و جلب مشارکت فعال آنان شناسایی کنید. (بهعنوانمثال مطلع ساختن آنان از نحوۀ تنظیم جلسات، زبان به کار گرفتهشده در جلسات، نحوۀ تأمین مالی جلسات، ایمیل، خبرنامهها، فاکس و غیره) .
۷٫خود را برای نخستین جلسه آماده کنید؛ نقش سازمان خود و سهم آن در کمک به کمپین را ارزیابی کنید.
۸٫در مورد چگونگی مدیریت جلسات و نحوۀ به اشتراکگذاری اطلاعات، و اینکه چه کسی مسئولیت جریان امور را بر عهده خواهد گرفت، تصمیمگیری کنید. (احتمالاً نیاز باشد که این مسئولیت بهطور دورهای میان افراد بچرخد).
ذینفعان چه کسانی هستند؟
افراد ذینفع در فرایند حمایت طلبی آن دسته از افرادی هستند که نسبت به دستیابی به اهدافِ فرآیند حمایت طلبی یا عدم دستیابی به آن حساس هستند. بهتر است که این گروه بزرگ را به گروههای کوچکتر از افراد همفکر تقسیم کنیم تا بتوانیم موقعیت شرکتکنندگان در این کمپین را تشخیص دهیم.
متحدان
متحدان عبارتاند از افرادی که در کنار شما هستند؛ خواه به این دلیل که مستقیماً از تغییرات موردنظر شما بهرهمند میشوند، خواه بدین خاطر که میخواهند به شما کمک کنند تا این تغییرات را بهعنوان بخشی از یک حرکت گستردهتر انجام دهید.
افراد بهرهبردار
افرادی که موفقیت شما در دستیابی به اهدافِ فرآیند حمایت طلبی، زندگی آنان را بهبود میبخشد. افراد این گروه همچنین میتوانند متحدان خوانده شوند، چراکه به نتیجه نهایی توجه دارند. اما یک فرد بهرهبردار، اغلب اوقات فرد ذینفعی است که در مقایسه با افراد متحد، منفعلتر است.
مخالفان
افرادی که با اقدامات موردنظر شما مخالفت دارند. ممکن است این افراد با درک بیشتر از مسائل، بهمرورزمان تبدیل به متحدین شما شوند، یا ممکن است در برابر کارهایی که میخواهید انجام دهید، بایستند. اگر قصد دارید مجموعهای از اقدامات را برای جلب افراد پیرامون خود انجام دهید، مخالفان میتوانند هدف پروژۀ حمایت طلبی شما قرار گیرند.
ذینفعان داخلی
ذینفعان داخلی عبارتاند از افراد حاضر در سازمان یا شبکه یا ائتلاف شما که بهطورجدی در طراحی، مدیریت و اجرای پروژه با شما همکاری میکنند. لزوماً همۀ این افراد با یکدیگر متحد نخواهند بود، زیرا برخی افراد در سازمان شما نسبت به انجام اقدامات حمایت طلبانه مردد هستند و تمایلی به صرف وقت برای این اقدامات ندارند. افراد این گروه معمولاً کسانی هستند که بهطور منظم با آنها در ارتباط هستید و گاه نیاز است که موقعیت این افراد را تغییر دهید. بهعنوانمثال مخالفان و متحدان خود را به مشارکتکنندگانی در فرآیند حمایت طلبی بدل سازید. هرچند که گاه ممکن است افراد در بیش از یکی از این دستهها قرار بگیرند.
دستهبندی و اولویتبندی ذینفعان
پس از لیست کردن گروههای ذینفعان، میزان اهمیت هر یک از آنها را رتبهبندی کنید. این کار باعث میشود که این گروهها دیگر همچون چالشی هولناک/ غیرقابلحل به نظر نرسند. این کار همچنین برنامۀ کاری شما را شکل میدهد.
خطرات و مشکلات
درگیر شدن افراد دیگر در فرآیند حمایت طلبی، هم مزایا و هم خطراتی را دربردارد. فرآیند حمایتطلبی بهطور ویژه به زمان نیاز دارد و شما اغلب نمیتوانید همه کارها را به روش خود انجام دهید و این مسئله باعث میشود که افراد امکان فرصتطلبی نداشته باشند. بااینحال، کار مشارکتی یک ضرورت اخلاقی دربردارد، زیرا بیشتر اوقات اگرچه هدف شما از حمایتطلبی تغییر زندگی دیگر افراد نیست، ولی اقدامات و پیامهای شما به نحوی زندگی آنها را متأثر میسازد. علاوهبراین، حمایت طلبی مشارکتی اعتبار و مشروعیت کار شما را افزایش میدهد، منابع بیشتری را برای تحقق بخشیدن به اهدافتان در اختیار شما قرار میدهد و میتواند مخالفان را وارد بازی کند.
کابوس لجستیکی
مشارکت در پروژهای که منوط به فعالیت سایر شرکا در کشورهای مختلف، در سطوح متفاوت و با اولویتهای مختلف است، ممکن است ناامیدکننده، دستوپا گیر و پرخرج باشد. در چنین مواقعی بر نقش خود متمرکز شوید و در مورد آنچه از دیگران میخواهید و آنچه در مقابل میتوانید به فعالیتهای آنان بیفزایید، روراست باشید.
تعارض منافع
در یک سازمان، تعارض منافع میتواند بین مدیران، کسانی که حمایت طلبی را ابزاری برای ارتباط با سایر سازمانها تلقی میکنند و کارمندان پروژه که حمایت طلبی را انحرافی خطرناک از اقدامات معین سازمان محسوب میکنند، اتفاق بیفتد. همچنین تعارض منافع بین سازمانهای مختلف نیز رخ میدهد. در چنین شرایطی سعی کنید یک وضعیت متعادل ایجاد کنید.
پیدا کردن همکاران مناسب
افرادی از جنوب کشور که در اقدامات حمایت طلبی بینالمللی شرکت میجویند، نیازمند برخی منابع و مهارتها هستند. اگر پیشاپیش شریکی در جنوب ندارید، شناسایی همکاران احتمالی از راه دور میتواند دشوار بوده و رضایتبخش نباشد. برای ارتباطگیری، از شبکهها و سازمانهای موجود که از تواناییهای افراد در زمینههای مختلف مطلعاند، استفاده کنید. نمایندگیکردن افراد و اجتماعات جنوب کشور، ممکن است از قدرت آنان بکاهد.
پیش از انجاموظیفه و نمایندگی از جانب دیگران، اطمینان حاصل کنید که از اختیاراتی معین و روشهای شفافی برای شناسایی پیامها و اهداف برخوردارید.
توصیههایی مهم درباره رایزنی مناطق جنوبی- شمالی دربارۀ شبکههای بینالمللی حمایت طلبی
- اولویتها و نقاط شروع متفاوت است.
- سرعت کار متفاوت است.
- سازمانهای مردمنهاد بر نقاط متفاوتی متمرکز هستند (سازمانهای مردمنهاد بزرگ شمالی معمولاً چند نقطۀ تمرکز دارند و نقطۀ تمرکز آنها درزمینۀ اقدامات حمایت طلبانه و سیاستی، هر ۲ یا ۳ سال تغییر میکند.)
- سازمانهای مردمنهاد کوچک جنوبی غالباً بر نقطۀ واحدی متمرکز هستند؛ بهعنوانمثال نقطۀ تمرکز آنها عبارت است از کارگران، ماهیگیران، دهقانان کارگران مزرعه، یا یک منطقه یا اجتماع معین. بهعلاوه تمرکز آنها خاصیتی بلندمدت دارد.
- اگر درصدد حمایت مالی از یک سازمان هستید، بایستی توجه داشته باشید که ممکن است شرکای مالی شما متفاوت از شرکایی باشند که به اقدامات حمایت طلبانه میپردازند.
- اعتماد عنصری کلیدی در راستای توسعۀ یک استراتژی حمایت طلبی مشترک است. به یاد داشته باشید که مشاوره و مشارکت، دو مقولۀ مجزا هستند؛ ذینفعان کلیدی مانند کارگران، دهقانان و اجتماعات، صرفاً به ارائه اطلاعات در مورد چگونگی وضعیت منطقه نمیپردازند، بلکه در طرح پیشنهادهایی برای سیاستگذاری و برنامهریزی برای فرآیند حمایتطلبی نیز مشارکت دارند. فراموش نکنید که شما یک فرایند دوطرفه را طرح میریزید که در آن درک متقابلی از الزامات فرآیند حمایت طلبی وجود دارد.
نظارت بر فرآیند حمایت طلبی و ارزیابی آن
نظارت، عبارت است از جمعآوری اطلاعات مربوط به یک پروژه در طول زمان، و درک آنچه که در حال وقوع است.
ارزیابی، برآوردی است از موفقیتها و شکستها در یک مقطع زمانی خاص و هدف آن فهم چرایی وقوع رویدادها است.
چرا فرآیند حمایتطلبی نیازمند نظارت و ارزیابی است؟
آغاز عملیات نظارت و ارزیابی کار حمایت طلبی ممکن است از انگیزههای مختلفی ناشی شود. دلایل شما برای ارزیابی اقدامات حمایت طلبانۀ خود، تکنیکهای مورداستفادۀ شما را تعیین خواهد کرد.
- شما میتوانید گزارشهای قابلقبولی را برای تأمین اعتبار تهیه کنید؛
- میتوانید به مدیران، همکاران و شرکای جنوبی نشان دهید که حمایتطلبی یک روش مقرونبهصرفه برای بهبود زندگی افراد فقیر است؛
- میتوانید از تجربههای خود یاد بگیرید.
چه نوع شاخصهای نظارتی وجود دارد؟
حداقل دو یا سه تکنیک را امتحان کنید و هدف خود را نظارت بر تغییراتی قرار دهید که در میان طیف وسیعی از ذینفعان رخ میدهند.
نظارت بر جامعه هدف
تغییرات رویداده در اظهاراتِ جامعۀ هدف خود را مشاهده و ثبت کنید. اظهارات آنها در طول زمان را در پروندهای نگه دارید. آنها درباره شما و کمپین شما چه میگویند؟ آیا آنها به موقعیت شما نزدیکتر میشوند؟ آیا آنها بیان یا فلسفۀ شما را اتخاذ میکنند یا خود را با آن تطبیق میدهند؟
نظارت بر روابط خود
تعداد و محتوای مکالماتی را که با منابع خارجی و مخاطبان هدف داشتهاید، ثبت کنید. آیا در مورد ایدههای جدید بحث میکنید؟ آیا شما در حال بدل شدن به یک محرم اسرار یا یک منبع اطلاعات و مشاوره هستید؟
نظارت بر رسانه
تعداد ستونهایی را که در روزنامهها و مجلات به مسئلۀ شما میپردازند، زیر نظر بگیرید و تعادل نظرات مخالف و موافق را بررسی کنید. تعداد دفعاتی را که سازمان شما مورد اشاره قرار گرفته است، محاسبه کنید. بررسی کنید که آیا رسانهها زبان شما را اتخاذ میکنند یا خیر.
نظارت بر اعتبار خود
تعداد استعلامهای مربوط به کار خود و منابع آنها را ثبت کنید. آیا به افرادی که میخواستید، دسترسی یافتهاید یا خیر. این افراد چگونه و از طریق چه منبعی از اقدامات شما مطلع گشتهاند؟ پیشفرضهای آنان درباره شما و اقدامات حمایت طلبی شما چقدر دقیق است؟
نظارت بر افکار عمومی
اوضاع عمومی را از طریق نظرسنجی تلفنی و پیمایش تحلیل کنید.
چه چیزی را ارزیابی کنیم؟
برای ارزیابی تأثیر پروژه خود، باید در مورد مدل یا روندی که میخواهید دنبال کنید، شفاف باشید و سپس تصمیم بگیرید که برای ارزیابی هر بخش از فرآیند چه اطلاعاتی در دست دارید. پیشنهاد بنیاد نوین اقتصاد در کار اخیرش این است که فرایند حمایت طلبی بهعنوان زنجیرهای از روابط متقابل تلقی شود. در هر مرحله مجموعهای از سیاستها و فعالیتهای تودهای وجود دارند که هر دو نیازمند نظارت هستند. رابطۀ بین این فعالیتها نیز مهم است، بدین معنا که هرچه این فعالیتها یکپارچهتر باشند پروژه موفقتر خواهد بود.
فعالیتهای تودهای احتمالاً شامل فعالیتهای ظرفیتسازی نیز میشود؛ مانند:
- تشکیل گروه؛
- فعالیتهای گروهی؛
- تشکیل ائتلافهای گروهی فراتر از سطح روستا؛
- راهاندازی جنبشی برای منافع وسیعتر؛
- مشارکت گروههای فقیر در تدوین قوانین و کنترل منابع.
فعالیتهای سیاستی بیشتر بر افزایش آگاهی و تغییر نگرش متمرکز میشوند. مثلاً:
- افزایش آگاهی در مورد یک موضوع؛
- مشارکت در بحث و گفتگو؛
- تغییر نظرات؛
- تغییر سیاستها؛
- تغییر سیاستهای اجرایی؛
- تغییر مثبت در زندگی افراد؛
چه کسی موفقیت را تعریف میکند؟
ذینفعان مختلف بسته بهجایی که در زنجیرۀ روابط متقابل فرآیند حمایت طلبی دارند، نظرات مختلفی در مورد موفقیت خواهند داشت. برای دستیابی به یک نمای کلی از تعاریف موفقیت، بایستی نظرات طیف وسیعی از ذینفعان، مانند بهرهبرداران نهایی، افراد محلی و سازمانهای آنها، کارمندان درگیر، مخاطبانِ هدف، روزنامهنگاران و افراد خارجی را استخراجکنید.
یکی از سختترین مواردی که در ارزیابی فرآیند حمایت طلبی باید با آن روبرو شوید، عبارت است از فهمیدن اینکه دقیقاً چه عواملی باعث تغییر سیاست میشود و این تغییرات چه تأثیری در واقعیت دارند. در شرایط متفاوت، نیروهای مختلفی ایفای نقش میکنند.
نکات مهم
- در مورد زمان موردنیاز برای فرآیند حمایت طلبی واقعبین باشید. حمایتطلبی یک فرآیند طولانیمدت است و تغییر سیاستها بهکُندی صورت میگیرد و همواره در معرض تغییر جهت قرار دارد.
- بهصورت تیمی و گروهی کار کنید. یک فرآیند حمایت طلبی موفق به مهارتهای مختلفی ازجمله تحقیقات، ارتباطات، مدیریت پروژه و مهارتهای سیاستی نیاز دارد.
- در مورد اهداف خود وضوح داشته باشید و فعالیتهای خود را منطبق با آن اهداف انجام دهید.
- پیش از آنکه به مقابلهجویی با افراد برخیزید و وقت خود و سایرین را اتلاف کنید، مطمئن شوید که با یک مسئلۀ پیشاپیش حلشده مواجه نیستید.
- از همان ابتدا همکاری با شرکای جنوبی را آغاز کنید. اگر قرار است اقدامات حمایت طلبانۀ شما ریشه در تجربیات و دیدگاههای افراد محروم داشته باشد و اگر میخواهید تأثیر سیاستهای خود را در زندگی آنها بفهمید و توضیح دهید، این همکاری، امری ضروری است.
- در مورد پیامدهای احتمالی کاری که برای شرکای خود انجام میدهید با دقت فکر کنید، به خصوص اگر آنها را در معرض خطری جدی قرار میدهید.
- توجه داشته باشید که اقدامات حمایت طلبی موفق، یک فرآیند پیچیده است. تعداد ذینفعان معمولاً بسیار زیاد است و هرکدام دیدگاه متفاوتی در مورد چگونگی نزدیک شدن به موضوع دارند. ضروری است بدون اتلاف وقت بررسی کنید که مطابق با برنامۀ چه کسی (جنوب یا شمال، درون یک ائتلاف و غیره) کار میکنید و این برنامه در عمل به چه معنا است.
- جامعه هدف اصلی خود را افرادی قرار دهید که در بهترین موقعیت برای دستیابی به اهداف موردنظر شما هستند. اگر مسیر انتخابی شما برای خطاب قرار دادن تصمیمگیران کارآمد نیست، یک قدم به عقب بردارید و به دنبال راه جدیدی بگردید.
- زمان خود را به تقویت روابطتان با جامعه هدف اختصاص دهید. جامعه هدفتان مبتنی بر افراد باشد نه نهادها. تا جایی که میتوانید، علاوه بر سازمانها چیزهایی نیز دربارۀ افراد بیاموزید.
- به الزاماتی که خود مردم به وجود آوردهاند متعهد باشید؛ بهعبارتدیگر از پیروزیهای پوشالی و تلاشهای ناموفق برای آغاز کار اجتناب کنید.
برای دریافت فایل پیدیاف ترجمه اینجا کلیک کنید.